با توجه به شرایط جامعه میتوان گفت بیشتر بار غنی کردن اوقات فراغت جوانان و نوجوانان اکنون روی دوش خانوادههاست و چون آنها در این مسیر تنها ماندهاند جامعه با مشکلاتی مانند افزایش آسیبهای اجتماعی میان جوانان و نوجوانان روبهروست. به نظر میرسد بیشتر دستگاهها و نهادها رسیدگی به این موضوع را فراموش کردهاند و در این میان فقط آموزش و پرورش و بخش جوانان وزارت ورزش و جوانان اندکی به این مساله میپردازند؛ درحالی که فعالیت آنها نیز نتوانسته مشکلات این حوزه را بخوبی پوشش دهد. برای نمونه از حدود 13 میلیون دانشآموز کشور سال گذشته فقط 5/3 میلیون نفر جذب پایگاههای تابستانی وزارت آموزش و پرورش شدند.
علیاکبرزاده: بالاخره خانوادهها در موضوع تربیت بچههای خود از هر شخصی اولاتر هستند و مدیریت غنیسازی اوقات فرزندان در مرحله اول با خانوادههاست. بخشهای دولتی و غیردولتی نیز میتوانند با برنامهریزی، خانوادهها را پشتیبانی کنند. به نظر ما یکی از وظایف خانوادهها بررسی و مشاوره با بچههای خود برای چگونگی گذراندن اوقات فراغت است؛ البته وظیفه جامعه نیز پشتیبانی از خانوادهها و فراهم کردن شرایطی است که این مساله بدرستی مدیریت شود.
در مدیریت اوقات فراغت چقدر موفق عمل کردهایم؟
علیاکبرزاده: نمیتوان عدد و رقم خاصی داد. به نظر میرسد در جامعه ما برای گذران اوقات فراغت دانشآموزان به قدر کافی ظرفیت وجود دارد، اما مشکل، نبود برنامهریزی مناسب است؛ مثلا تابستان که میرسد اوقات فراغت مهم میشود در صورتی که اوقات فراغت در سال تحصیلی نیز برای تمام اقشار باید درست تعریف شود. برنامهریزی مناسب برای اوقات فراغت دانشآموزان این شرایط را نیز به وجود میآورد تا آنها در آینده به عنوان والدین این مساله را برای فرزندان خود بدرستی مدیریت کنند. ما معمولا با شروع تابستان با زمان زیادی از اوقات فراغت مواجه میشویم و نمیدانیم چگونه باید آن را مدیریت کنیم. در بخش دولتی که گوشهای از آن را آموزش و پرورش به عهده دارد، سعی میشود با ایجاد پایگاه تابستانی، بسیج کردن تمام امکانات موجود از نظر نیروی انسانی و فضاهای موجود، شرایط لازم را برای ارائه خدمات به خانوادهها و دانشآموزان فراهم کرد. امسال نیز کار شروع شده و پیشبینی میکنیم تا پایان تابستان حدود 20 هزار پایگاه تابستانی بتوانند به دانشآموزان در زمینه اوقات فراغت کمک کنند.
طرحهای زیادی برای حل مشکلات این حوزه مطرح شده است، اما به نظر میرسد این طرحها فقط روی کاغذ به نتیجه میرسد.
نوری: برای حل این مساله پراکندگی جمعیت جوانان را نیز باید دید. آقای علیاکبرزاده در حوزه آموزش وپرورش صحبت میکند، اما تعدادی از جوانان در آموزش و پرورش، آموزش عالی یا حتی در پادگانها مشغول گذراندن دوران سربازی خود هستند، به همین دلیل باید برنامهای برای همه این افراد تهیه کرد. آموزش و پرورش، متولی آموزش رسمی کشور است و از او فعالیت تعریفشدهای میخواهند. درحالی که مهارتی که خارج از مدرسه آموخته میشود، میتواند پربارتر باشد. آموزش و پرورش میتواند برای گرفتن نتیجه بهتر از امکانات دیگر دستگاهها مانند سازمان فنی و حرفهای استفاده کند.
اوقات فراغت را نباید به تابستان محدود کرد، زیرا اوقات فراغت یعنی وقتی فرد تکلیف خود را انجام داد به اختیار به فعالیتی بپردازد که برایش رضایتآمیز است.
ایمانی: در طول سال تحصیلی نیز باید این بحثها در انجمن اولیا و مربیان مطرح شود تا به سالمسازی اوقات فراغت و غنیسازی آن توجه شود، چون با شرایط کنونی، استفاده از فضای مجازی به سالمسازی نیاز دارد. به تفاوت اوقات فراغت دختران و پسران نیز باید توجه کرد. تنوع اوقات فراغت پسران بیشتر است. سازمان آموزش و پرورش و وزارت ورزش و جوانان کارهای مفیدی انجام دادهاند، اما باید گفت بین وضع مطلوب و وضع کنونی فاصله وجود دارد. بخشی از وظیفه خانوادهها در تربیت و آموزش به وزارت آموزش و پرورش محول شده؛ یعنی نقش مکمل دارد و وزارت ورزش نیز در بخشهای فوق برنامه میتواند فعال باشد. درباره اظهارنظر نسبت به موفقیت این دو نهاد نیز باید کارایی درونی و بیرونی آنها در نظر گرفته شود. باید دید آنها به اهداف خود رسیده و در ایفای نقش جوانان در جامعه موثر عمل کردهاند یا نه؟ نباید فراموش کرد نبود انسجام در اوقات فراغت، معلولهای زیادی دارد و نمیتوان آن را یک علتی دانست. برای نمونه کانونهایی که آموزش و پرورش برای اوقات فراغت دانشآموزان تشکیل میدهد، کافی نیست. شاید سازوکار لازم را در اختیار ندارند، چون معلمها میخواهند از تعطیلی تابستان استفاده کنند.
علاوه بر این بسیاری از دانشآموزان، مدرسه را درگیر آموزشهای رسمی میبینند؛ بنابراین فعالیتهای فوق برنامه از سمت مدرسه برای دانشآموزان جذاب نیست یا امکانات موازی خارج از مدرسه وجود دارد؛ مثل کلاسهای نقاشی و موسیقی.
ایمانی: برای رفع این مساله آموزش و پرورش میتواند پایگاه فعالتری داشته باشد و با ایجاد جاذبه در فعالیتهای فوق برنامه خود، دانشآموزان بیشتری را تحت پوشش فعالیتهای فوق برنامه قرار دهد؛ البته باید بودجه کافی نیز در اختیار داشته باشد. به نظرم میشود در طول سال تحصیلی از دانشآموزان نیازسنجی کرد که چه علاقههایی دارند.
علیاکبرزاده: آموزش و پرورش در حد بضاعت خود فعالیت میکند. در حد توان آموزش و پرورش از مدارس، هنرستانها، پژوهشسراها و کانونها برای برنامهریزی اوقات فراغت دانشآموزان استفاده میکند. علاوه بر این، در طول سال تحصیلی نیز فعالیتهای دیگری دارد مانند جشنوارههایی که با سوق دادن دانشآموزان به یادگیری مهارت خاص برگزار میشود. در کل کشور 300 اردوگاه داریم که در طول تابستان فعال هستند. 1200 کانون فرهنگی ـ تربیتی داریم که جزو 20 هزار پایگاه تابستانی آموزش و پرورش هستند و سال گذشته در تابستان بیش از سه میلیون و 500 دانشآموز را جذب پایگاهها کردیم.
علیاکبرزاده باید تاکید کرد در حوزه اوقات فراغت پژوهش کمی انجام شده، علاوه بر این هنگام استفاده از طرح و تجربه دیگر کشورها نیز بومیسازی طرحها بسیار مهم است |
اما جمعیت دانشآموزان حدود 13 میلیون برآورد میشود و میتوان گفت آنها که به این پایگاهها مراجعه میکنند تمام روزهای هفته را به این کار اختصاص نمیدهند.
علیاکبرزاده: درست است دانشآموز در تمام طول هفته در این پایگاهها حضور ندارد، اما در این محل فضایی برای دانشآموز فراهم میشود تا مهارتی یاد بگیرد و خود آن را ادامه دهد. باید تاکید کرد مدیریت خانوادهها مهم است. به نظرم باید به سمتی برویم که موضوع غنی کردن اوقات فراغت را در طول سال تحصیلی به دانشآموزان آموزش دهیم و آنها را درگیر این موضوع کنیم. نباید منتظر ماند تابستان از راه برسد و بعد برای آن چارهاندیشی کنیم، چون نبود برنامه برای اوقات فراغت به مشکلاتی مانند پرسه زدن جوانان و نوجوانان در پارک و خیابان یا استفاده نادرست از فضای مجازی و ماهوارهها منجر شده است، زیرا در طول سال تحصیلی نتوانستهایم به دانشآموزان یاد بدهیم برنامهریزی درستی برای اوقات فراغت خود داشته باشند. به نظر میرسد نه فقط آموزش و پرورش به دلیل 13 میلیون دانشآموز باید درگیر اوقات فراغت باشد، بلکه تمام جامعه باید درگیر غنی کردن اوقات فراغت تابستان شوند. در جامعه ما متولی خاصی برای برنامهریزی و انسجام و فعالیتهای دستگاههای مختلف به منظور برنامهریزی اوقات فراغت وجود ندارد. هر سازمانی برای خود برنامهریزی کرده و به زیر مجموعه خود بخشنامه میکند. به همین دلیل برخی اوقات کارها موازی است.
ایمانی: در این میان، برنامههای پایگاههای تابستانی نیز نباید محدود باشد چون همه دانشآموزان را جذب نمیکند. در روانشناسی وقتی میگویم نیاز یعنی فاصلهای بین وضع موجود و وضع مطلوب وجود دارد، بنابراین باید از دانشآموزان پرسید وقتی در این پایگاهها حاضر میشوند چه برآیندی به دست آورده یا این برنامهها چه تاثیری بر آنها میگذارد.
بنابراین باید متولی مشخصی برای اوقات فراغت در نظر گرفته شود. نهاد قدرتمندی که بتواند با گرفتن اعتبار مناسب برنامهریزی مناسبی دراین حوزه داشته باشد.
ایمانی: برای اوقات فراغت باید مدیریت کلان داشت و مانع فعالیت بخشی شد. سال گذشته حدود 5/3 میلیون از دانشآموزان از پایگاههای تابستانی آموزش و پرورش استفاده کردهاند. باید دید سال 92 این آمار چقدر بوده تا بتوان نتیجه گرفت، آیا روند مناسبی طی میکنیم یا اینکه کیفیت مدارس و پایگاهها توانسته روند فزایندهای داشته باشد. به هر حال باید برای دانشآموزان انگیزه لازم ایجاد کرد. برای رفع این مشکل تمام نهادهایی که میتوانند در غنیسازی و سالمسازی اوقات فراغت نقش داشته باشند دست به دست هم دهند.
وزارتخانه و دستگاههای زیادی در این میان نقش دارند، اما نبود متولی مناسب سبب شده اهداف و برنامههای این نهادها متفاوت باشد.
نوری: در حوزه جوانان 26 دستگاه درگیر هستند، برخی مستقیم و برخی غیرمستقیم. برای نمونه آموزش و پرورش، آموزش عالی، هلال احمر، وزارت بهداشت اقتصاد، سازمان فنی و حرفهای، سازمان مدیریت و برنامهریزی و سازمان اوقاف برخی از این نهادها هستند. در حوزه جوانان هماهنگی و ساماندهی به شکل سند درآمده و آییننامه اجرایی هیات دولت را نیز دارد. در این میان دستگاهها کار خود را انجام میدهند، اما کیفیت و اینکه متناسب با نیاز جوانان باشد، قابل بحث است.
به نظر میرسد تاکنون نتوانستهایم علاقه و نیاز جوانان را شناسایی کنیم، چون برنامههایی که در حوزه اوقات فراغت اجرا میشود نتوانسته آنها را جذب کند.
نوری: برای رفع این مساله اوقات فراغت باید تقاضامحور شود. برای این کار از کمک سازمانهای مردمنهاد استفاده میکنیم. اکنون حدود 500 سازمان مردمنهاد در این حوزه داریم که میتوانند برای شناسایی نیازهای جوانان در حوزه اوقات فراغت کمک کنند. براساس نتایج تحقیقاتی که جامعه آماری آن 15 هزار نفر بود؛ جوانان 4 ساعت وقت فراغت روزانه دارند که در تابستان بیشتر میشود. بررسیها نشان میدهد از سال 86 اوقات فراغت جوانان بیشتر شده و به 27 ساعت در هفته رسیده است. بنابراین ما باید برای آن برنامه داشته باشیم. در سردر ورودی سازمان جهانی اوقات فراغت نوشته شده «اوقات فراغت شما زندگی شماست» و براساس اعلام این سازمان، سطح آگاهی دولت و برنامهریزان، خانواده و جوان باید برای بهبود وضع اوقات فراغت افزایش پیدا کنند. علاوه بر این قوانین حمایتکننده نیز باید تصویب شود تا سلیقههای شخصی اعمال نشود. مدیران حوزه اوقات فراغت نیز باید دوره و آموزش لازم را ببیند؛ در حالی که از همکاری بینالمللی و مشارکت مردم نیز برای رفع این معضل باید بهره برد.
ایمانی برای اوقات فراغت باید مدیریت کلان داشت و مانع فعالیت بخشی شد. تمام نهادهایی که میتوانند در غنیسازی و سالمسازی اوقات فراغت نقش داشته باشند باید دست به دست هم دهند |
با توجه به اینکه راهکارها برای غنی کردن اوقات فراغت مشخص است، چرا تاکنون نتوانستهایم این مشکل را حل کنیم؟
ایمانی: باید بیشتر نسبت به اوقات فراغت جوانان حساس باشیم، چون آمارهایی که در حوزه اعتیاد مطرح میشود، نگرانکننده است. باید برای اوقات فراغت جوانان و نوجوانان برنامهریزی کرد، چون نوجوانان و جوانان وقتی بیکار میشوند سراغ بزهکاری میروند. باید اوقات جوانان و نوجوانان پر شود. آموزش و پرورش از 13 میلیون دانشآموز حدود 5/3 میلیون نفر را جذب پایگاههای تابستانی کرده است. علاوه بر این، همه جوانان به دنبال ورزش نیستند. چارهاش این است که باید برنامههای جذابی برای جوانان تدارک دید. علاوه بر این باید برای اشتغال جوان نیز کاری کرد. وقتی شخص شغل ندارد تمام اوقات او به مدیریت نیاز دارد. به نظر میرسد برای رفع این مشکل مسئولان باید از ظرفیتهای بینالمللی نیز استفاده کرده و با توجه به نیازهای شغلی که خارج از کشور وجود دارد، مهارتآموزی کنند. علاوه بر این باید از کمک والدین نیز استفاده کرد؛ مثلا آنها میتوانند در اردوها دانشآموزان و اولیای مدرسه را همراهی کنند و در برنامههای فوقبرنامه دانشآموزان سهیم شوند. مثلا اگر پدر یا مادری نقاشی یا خطاطی بلد است، باید از مهارت او در مدرسه استفاده کرد. افزون بر این، برخی دبیران بازنشسته نیز دوست دارند مدارس دوباره از آنها در تابستان استفاده کنند. برای غنی کردن اوقات فراغت جوانان و نوجوانان از تمامی این پتانسیلها میتوان بهره برد.
علیاکبرزاده: اکنون اردوهای جهادیای داریم که دانشآموزان همراه مربیان خود در مناطق محروم حضور مییابند و فعالیت میکنند.
چرا با اینکه نسل قدیم امکانات امروزی را در اختیار نداشت، اما اوقات فراغت پربارتری داشت و مهارتهای کاربردی زیادی کسب میکرد.
علیاکبرزاده: در قدیم اوقات فراغت بچهها در تابستان با کار پر میشد. باید تاکید کرد همه این فعالیتها برای امرارمعاش نبود بلکه در نظام شاگرد و استادی نوجوانان مهارت یاد میگرفتند.
نوری: علاوه بر این، نوجوانان و جوانان با حضور در جامعه اجتماعی میشدند.
ایمانی: هرچند برخی بچهها به دلیل شروع فصل کار ماتم میگرفتند که تابستان در راه است، اما برآیند این فعالیتها نسل پرکار و فعالی شد که در سازندگی کشور نقش زیادی دارد. برخلاف گذشته اکنون والدین، بچهها را به فعالیتهایی میگمارند که جنبه تولیدی ندارد و بچهها را با بازار کار و جامعه آشنا نمیکند؛ در حالی که این فعالیتها توقع نوجوانان و جوانان را نیز بالا میبرد. به همین دلیل باید بخشی از اوقات فراغت جوانان با مهارتآموزی جدی پر شود.
برای زنده کردن فرهنگ مهارت آموزی در خانوادهها چه راهکارهایی را میتوان عملی کرد؟
علیاکبرزاده: والدین دستکم میتوانند به شکلی برنامهریزی کنند که فرزندان آنها بخشی از اوقات فراغت خود را برای مهارت آموزی نزد اقوام و آشنایانی که شرایط لازم را دارند، بگذرانند. در آموزش و پرورش امسال سعی کردهایم موضوع مهارتآموزی را برای دانشآموزان بیشتر برجسته کنیم. به همین دلیل به پایگاههای تابستانی اعلام شده با هماهنگیهای منطقهای، سازمانهای مرتبط را درگیر کنند. شعار امسال را نیز گذاشتهایم « تابستان با نشاط با کسب یک مهارت» . اعتقاد داریم اگر دانشآموز به آنچه علاقهمند است پرداخته و مهارت به دست بیاورد بانشاط و اوقات فراغتش پربار میشود. مهارت چیزی فراتر از آموزشهای درسی است و دانشآموز وقتی درگیر آموزش مهارت شود، کار او در پایگاه یا مدرسه تمام نشده و در ساعات فراغت خود نیز مهارت خود را تمرین میکند.
ایمانی: این در حالی است که در مدارس نیز فعالیتهایی مانند تئاتر، گروه سرود و ساخت روزنامه دیواری انجام نمیشود. به نظر میرسد در گذشته مدارس مجموعه فعالتری بودند، چون بیشتر مدارس سن تئاتر داشتند و فعالیتهای متنوعی در طول سال تحصیلی برگزار میکردند. متاسفانه این فعالیتها اکنون کمرنگ شده است.
شرایط به شکلی تغییر کرده که اگر مدارس بخواهند روی فوقبرنامهها تمرکز کنند والدین اعتراض میکنند که فرزندانشان از درس عقب میمانند. این نگاه نیز باید تغییر کند. میتوان گفت هدف اولیای مدارس و والدین اکنون فقط درس و مشق کودکان است.
علیاکبرزاده: رواج چشم و همچشمی در جامعه سبب شده کودکان اصلا کودکی نکنند. در واقع بچهها این روزها فقط درس میخوانند. باید تاکید کرد به اندازه کافی صندلی خالی در آموزش عالی برای نوجوانان و جوانان وجود دارد و بالاخره آنها وارد دانشگاه میشوند، اما چشم و همچشمی سبب شده خانوادهها برای ثبت نام دانشآموزان در کلاسهای فوقبرنامه درسی با یکدیگر رقابت کنند.
این مساله سبب شده مهارتآموزی در جامعه به فراموشی سپرده شود و مشکلات زیادی مانند دغدغه اوقات فراغت و بیکاری به وجود بیاید. برای رفع این مساله چه راهحلی میتوان پیشنهاد کرد؟
علیاکبرزاده: رفع این مشکل به فرهنگسازی نیاز دارد، البته برای حل آن میتوان به گذشته نیز نگاه کرد.
ایمانی: انجمن اولیا و مربیان نیز باید فعالتر شود، چون ممکن است به اوقات فراغت بدرستی نگاه نشود و به آن توجه نکنند. برای بهبود وضع اوقات فراغت باید برنامه کلان داشته باشیم و نیازسنجی کنیم تا نیاز نوجوان و جوانان به دست بیاید و براساس آن برنامهریزی صورت گیرد.
نوری: این در حالی است که فضاهای شهری نیز برای اوقات فراغت جوانان بدرستی مدیریت نمیشود مثلا در کشورهای دیگر خیلی روی پارکها سرمایهگذاری میکنند یا برای غنیشدن اوقات فراغت جوانان، سینما و کتابخوانی رواج مییابد. باید تاکید کرد خلاقیت نوجوانان در فعالیتهای اوقات فراغت شکوفا میشود. شش رویکرد در اوقات فراغت وجود دارد؛ اقتصادی، اجتماعی و آسیبشناختی، جنسیتی، مشارکتی و منطقهای. در این میان تمرکز ما بر رویکرد آسیبشناختی است و نگرانیم نوجوان و جوان ما آسیب نبیند. این درست است، اما نباید فقط به این رویکرد بپردازیم. مثلا روسیه برای جوانان خود سه رویکرد اصلی اجتماعی شدن، انجام کار داوطلبانه و میهنپرستی را دنبال میکند.
نوری تمرکز ما روی رویکرد آسیبشناختی اوقات فراغت است اما باید به رویکردهای دیگری مانند اقتصادی، اجتماعی جنسیتی و مشارکتی نیز پرداخت |
ایمانی: افزون بر این باید برنامه مشخصی برای رشد نوجوان و جوانان داشته باشیم و با توجه به سن آنها برایشان برنامه تعریف کنیم.
آقای نوری بحث رویکرد آسیب شناختی در اوقات فراغت را مطرح کرد. یکی از مشکلات امروزی والدین استفاده بیرویه نوجوانان از فضای مجازی است. چگونه میتوان ازاین فضا برای غنی کردن اوقات فراغت جوانان بهره برد؟
ایمانی: برای آموزش مجازی باید از فضای مجازی استفاده کرد. اکنون گروههای مختلفی میان نوجوانان و جوانان در فضای مجازی تشکیل شده است. آموزش و پرورش نیز میتواند معلمان را در این گروهها داشته باشد و از طرف معلمان برای دانشآموزان پیام فرستاده شود و آنها پاسخ دهند.
بنیاد بازیهای یارانهای نیز باید بازیهای تولیدی ای معرفی کند که بومی باشد تا نوجوانان آسیب نبینند. علاوه بر این در کلاس درس نیز نباید فقط از تخته ماژیک یا گچ استفاده کرد، بلکه میتوان از فناوری و فضای مجازی نیز بهره برد و هرچه بیشتر، این فضا را در خدمت تعلیم و تربیت درآورد. برای رسیدن به این هدف باید کلاسهایی برای دانشآموزان در نظر گرفت تا بتوانند از فضای مجازی استفاده بهتری کنند. در این کلاسها باید امکانات خوب فضای مجازی را به نوجوانان و جوانان معرفی کنیم.
علیاکبرزاده: برخی والدین میگویند بچهها در این حوزه از ما جلوتر هستند، اما باید گفت والدین عقب ماندهاند. در سیستم تربیتی باید این موضوع درست تعریف شود و در خدمت آموزش قرار گیرد. در برههای از زمان ما این موضوع را پس زدیم و تصور کردیم فضای مجازی میخواهد فرهنگ را خراب کند. در واقع ما درست عمل نکردیم. اکنون دیر نشده و میتوان مساله را بدرستی مدیریت کرد. برای نمونه، وزارت آموزش و پرورش تفاهمنامهای با وزارت ارتباطات و فناوری اطلاعات دارد با این هدف که بتوان از این فضا استفاده بهتری کرد.
باتوجه به چهار فصل بودن کشور میتوان از گردشگری داخلی نیز برای غنی کردن اوقات فراغت جوانان و نوجوانان بهره گرفت، زیرا به این شکل میتوان آنها را با فرهنگ کشور آشنا کرد و مانع فراموش شدن بسیاری از هنرهای بومی کشور شد.
علیاکبرزاده: مکانهای دیدنی زیادی در کشور ما وجود دارد که نوجوانان در تابستانها میتوانند به آنجاها سفر کنند و کشور خود را بهتر بشناسند. اکنون خیلی از هنرهای بومی کشور در حال از بین رفتن هستند. بهترین فرصت برای احیای آنها استفاده از اوقات فراغت است. در کنار پرداخت به فناوری باید به سنت نیز بپردازیم، زیرا اگر از سنت غفلت کنیم ضربه جبرانناپذیری خواهیم خورد.
ایمانی: شاید این سفرها هزینه بر باشد، اما میتوان با استفاده از فضای مجازی مقدمات سفر مجازی را برای نوجوانان و جوانان فراهم کرد.
نوری: در بخش جوانان وزارت ورزش و جوانان برنامهای داریم تا جوانان با فرهنگ بومی خود بیشتر آشنا شوند.
ایمانی: یکی دیگر از مشکلات کشور در زمینه اوقات فراغت این است که وقتی دولت تغییر میکند، تمامی مدیران نیز عوض میشوند، اما از تجربه مدیران سابق نیز باید استفاده کرد. برای مدیریت اوقات فراغت به متولی مشخص نیاز داریم البته این متولی نباید نهاد جدیدی باشد بلکه باید وزارتخانههایی مانند آموزش و پرورش، علوم و ارشاد و ورزش و جوانان این مسئولیت را به عهده بگیرند.
قبل از انتخاب متولی باید دید آیا برای مدیران و تصمیمگیران همه زوایا و مشکلات این حوزه مشخص شده است یا نه؟
علیاکبرزاده: پیش از هر کاری باید کارپژوهشی کرد. باید تاکید کرد در حوزه اوقات فراغت کار پژوهشی کمی انجام شده است. در این میان بومیسازی کردن طرحها نیز بسیار مهم است. برای این که در آینده بتوانیم مسائل این حوزه را برطرف کنیم باید کارهای پژوهشی تعریف کنیمدر واقع بخشی که متولی اوقات فراغت میشود باید به پژوهش نیز بپردازد. مساله دیگر، توزیع مناسب امکانات و فضاهای آموزشی است، زیرا استانهای متنوعی داریم. در پژوهشهایی که انجام میشود باید نیاز مناطق و استانها شناسایی شود و متناسب با آنها عمل کنیم. برنامهای که در تهران اجرا میشود حتما در استانهای دیگر متفاوت است.
ایمانی: باید شیوه مدیریت اوقات فراغت جوانان را در دیگر کشورها بررسی کرد و از هر کدام که با فرهنگ ما همخوانی دارد، استفاده کنیم. از جوانان نیز باید پرسید به چه چیزی نیاز دارند. در بحث سالم سازی اوقات فراغت نیز میتوان از تجربه دیگر کشورها استفاده کرد،زیرا ما تنها کشوری نیستم که از فضای مجازی آسیب میبینیم. نکته مهم دیگر این است که جوانان را نیز در این حوزه باید مشارکت داد و بخشی از فعالیتها را به آنها واگذار کرد. برای حل شدن مشکلات این حوزه مسئولان باید اوقات فراغت را جدیتری بگیرند نه این که در اوقات فراغت خود به آن بپردازند.
نوری: اوقات فراغت باید در کانون توجه دولت، خانواده و جوانان قرار بگیرد. در واقع اگر بخواهیم کشور توسعه و نشاط پیدا کند باید به اوقات فراغت توجه بیشتری کنیم. این مساله نیز محقق نمیشود مگر این که در این حوزهها فعالتر عمل کنیم. نکته دیگری که باید به آن توجه کنیم فراهم آوردن شرایط مناسب برای تقاضا محور شدن اوقات فراغت جوانان است. پرتال جامع اوقات فراغت آماده خواهد شد تا امکانات و محتواهای تولید شده روی آن قرار گیرد و پرداختن به اوقات فراغت تخصصیتر دنبال شود. مشکل دیگری که در این حوزه وجود دارد تفاوت نگاه والدین و مسئولان به جوانان است. بالابردن سطح آگاهی عمومی میتواند این مشکل را حل کند. دولتمردان نیز باید در کنار نهادهای علمی قرار گیرند تا اطلاعات شان به روز باشد تا بتوانند تصمیمهای بهتری بگیرند.
جـامعـه
مهدی آیینی
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
دانشیار حقوق بینالملل دانشگاه تهران در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
یک پژوهشگر روابط بینالملل در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح کرد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتوگو با امین شفیعی، دبیر جشنواره «امضای کری تضمین است» بررسی شد