در واقع اوقات فراغت، زمانی است که خلاقیت، میل و علاقه شخصی افراد در آن بالاست. این اوقات را میتوان به مطالعه پژوهش، استراحت و کارهای هنری اختصاص داد؛ اما نکته مهم این که فرد در اوقات فراغت نباید به کسی پاسخگو باشد یا به درآمدزایی بیشتر بپردازد.
از نگاهی دیگر، میتوان اوقات فراغت را بیشتر محصول جامعه صنعتی و مدرن به حساب آورد. در گذشته، کار و فعالیت روزانه در هم تنیده بود و تفکیک جدی میان کار و اوقات فراغت وجود نداشت. اعضای خانواده با همدیگر کار و استراحت میکردند و چندان جداییای میان این دو حوزه مطرح نبود.
اما با رواج صنعتی شدن، زمان کار در کارخانه و زمان استراحت در منزل، کاملا از همدیگر تفکیک شد و هر چقدر هم جوامع صنعتیتر شدند، این تفکیک بیشتر از قبل افزایش یافت.
جامعه فراغتی، یک نظریه و رویکرد است که بخوبی میتواند این شرایط را توصیف کند. در این رویکرد عنوان میشود با صنعتیتر شدن جوامع، اوقات فراغت هم دارای دو تحول عمده میشوند؛ اول این که اوقات فراغت به سمت کالایی شدن حرکت میکند و زمان و کیفیت این اوقات وابسته به رشد جامعه مصرفی میشود.
در این شرایط، افرادی که تمکن مالی دارند، اوقات فراغت گرانتر و متنوعتری تجربه میکنند؛ اما افراد کم درآمدتر باید با اوقات فراغت ارزانتر کنار بیایند.
در حقیقت، وقتی در عصر صنعتی شدن و افزایش مصرفگرایی زندگی میکنیم، در این وضعیت حتی اوقات فراغت هم شکل دادوستد به خود میگیرد و هر چقدر هم جامعه صنعتی تر شود، این شکل کالایی شدن اوقات فراغت شدیدتر خواهد شد.
تاثیر دوم این که تفکیک میان محیط کار و اعضای خانواده بیشتر از قبل خواهد شد. به بیان دیگر
افراد در اوقات فراغت خود زمان زیادتری را با خانواده میگذرانند و کاملا از محیط کار جدا میشوند اما در گذشته این طور نبود و افراد در اوقات فراغت خود، هم کار میکردند و هم وقتشان را با خانواده میگذراندند.
اما آسیبی که این جامعه فراغتی میتواند به بار بیاورد، در مدیریت نشدن این زمان مهم است. با صنعتیتر شدن جوامع اوقات فراغت هم مثل شمشیر دولبه میشود. یعنی اگر مدیریت نشود، میتواند حتی به بروز بسیاری از تخلفات و انحرافها نیز منجر شود.
مثلا در کشور ما میزان انحرافات و مزاحمتها میان برخی جوانان در فصل تابستان بیشتر میشود، زیرا مدیریت درستی برای غنی کردن این اوقات فراغت نداریم.
از سوی دیگر، دولت هم چندان نتوانسته است تجهیزات و امکانات مناسبی برای غنی کردن اوقات فراغت مردم مهیا کند و بسیاری از نهادهای مسئول این حوزه، بیشتر درگیر ساختارهای اداری و ستادی هستند تا این که بخواهند در مقام عمل، گام موثری بردارند.
حتی دولت میتواند با حمایت از بخش خصوصی و سازمانهای مردمنهاد، بخشی از وظایف حاکمیتی خود را برای غنی کردن اوقات فراغت به مردم واگذار کند، اما این اتفاق هم نیفتاده است.
البته ناگفته نماند خود مردم هم انتظار دارند همه بار مدیریت اوقات فراغت را دولت به دوش بکشد. همین نگاه باعث شده خیلی از شهروندان و نهادهای مردمی، حضور تاثیرگذار و مثبتی در این عرصه نداشته باشند؛ در حالی که همراهی دولت و مردم میتواند اوقات فراغت را به زمانی پربار و اثرگذار در زندگی مبدل کند.
دکتر مازیار طلایی
مدرس جامعهشناسی دانشگاه علامه طباطبایی
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد