گفت‌وگو با آهنگساز سریال «دردسرهای عظیم»

دلم می‌خواهد مردم را بخندانم

حمیدرضا صدری، یکی از پرکارترین آهنگسازان است. او موضوعات متفاوتی را تجربه کرده؛ برای فیلم‌ها و سریال‌هایی چون «پشت کنکوری‌ها»، «اولین شب آرامش»، «کوچه اقاقیا»، «شهر زیبا» و «رِد کارپت» ‌موسیقی ساخته است.
کد خبر: ۸۱۳۹۹۸

صدری، موسیقی را به کتاب تشبیه می‌کند و می‌گوید: پس از خواندن کتاب باید چیزی به دانسته‌های ما افزوده شود؛ موسیقی هم همین است. باید به دانش ما اضافه کند و اما این روزها، دومین بخش از مجموعه «دردسرهای عظیم» از شبکه سوم سیما پخش می‌شود. مجموعه‌ای که ساخت موسیقی آن را حمیدرضا صدری به عهده داشته است. مجموعه‌ای که به گفته آهنگساز به روزمرگی‌ها می‌پردازد. به این بهانه به گفت‌وگو با صدری پرداخته‌ایم که در ادامه می‌خوانید.

گرچه حمیدرضا صدری‌ با ساخت موسیقی برای سریال «اولین شب آرامش» و «رقص در غبار»، فضاهای جدی را هم تجربه کرده، اما بیشتر گرایش او به ساخت موسیقی برای فیلم‌ها و سریال‌های طنزآمیزی چون «پاورچین»، «چارخونه»، «پشت کنکوری‌ها» و حالا «دردسرهای عظیم» است.

گرایش به طنز از کجا ناشی می‌شود؟

من طنز را بیشتر از واقعیت دوست دارم. دلم می‌خواهد مردم را بخندانم و این کار را سخت‌تر از به گریه انداختن می‌دانم و به مراتب بیشتر دوست دارم.

استقبال از فیلم‌ها و داستان‌های طنزآمیز در شرایط فعلی بیشتر است. این مساله تا چه اندازه به میزان افسردگی مردم ربط پیدا می‌کند؟

آدم‌ها خودشان، خودشان را افسرده می‌کنند. هم سقراط گفته و هم حضرت علی(ع) که هر کس، مستحق همان چیزی است که در اختیار دارد.

این یعنی جبرگرایی؟

نه کدام جبرگرایی... بیماری جامعه ما این است که هر کس، مشکل خود را به گردن کس دیگری می‌اندازد.

لایه لایه بودن، یکی از ویژگی‌های طنز است. به این معنی که دسته‌ای از مخاطبان، به فراخور درک و دانش خود لایه رویی را درک می‌کنند و می‌خندند عده‌ای دیگر، پی به لایه‌های عمیق‌تر می‌برند. در ساخت موسیقی برای فیلم‌ها و سریال‌های طنز، چگونه می‌توان این لایه لایه بودن را منتقل کرد؟

لحاظ کردن این ویژگی در موسیقی فیلم به دو بخش تقسیم می‌شود. یک قسمت، کاملا فنی است که در این مجال نمی‌گنجد. یک بخش، تجربی است و به دانش و تجربه من آهنگساز برمی‌گردد. جدای از این‌‌که من باید بسیار فیلم ببینم و موسیقی فیلم خوب بشنوم. خود من ساخت موسیقی فیلم را از آهنگسازان بزرگ خارجی یاد گرفته‌‌ام. شما نمی‌توانی براحتی از کنار موسیقی فیلم «ترمینال» یا آثار کیشلوفسکی بگذری. پس بهتر است کارهای خوب را به دقت ببینیم و موسیقی‌شان را بشنویم. موسیقی که در راستای فیلم و مکمل آن است.

پس شما معتقدید که موسیقی باید وفادار به قصه فیلم باشد؟

اصلا موسیقی فیلم به تنهایی معنی پیدا نمی‌کند و با فیلم کامل می‌شود. در این میان می‌توان از استثنائاتی چون جان ویلیامز که موسیقی «جنگ ستارگان» را ساخته یا نمونه‌های مشابه گذشت و موسیقی‌شان را مستقل از فیلم به حساب آورد، اما واقعیت این است که موسیقی باید در خدمت فیلم باشد و جلوتر از آن حرکت نکند.

در موسیقی سریال «دردسرهای عظیم» هم چنین اتفاقی افتاده است. یعنی موسیقی، نقش مکمل دارد؟

من گاهی هیجان‌زده رفتار می‌کنم، اما مهران مهام، تهیه‌کننده، پای کار می‌نشیند و به من می‌گوید که چه کنم بهتر است. او می‌گوید کجای کار خوب است و کجای کار بد.

پس زمانی می‌تواند موسیقی خوبی برای فیلم یا سریال ساخته شود که ارتباط مداومی میان نویسنده، کارگردان و آهنگساز وجود داشته باشد؟

دقیقا همین‌‌طور است. من باید قصه را بشناسم و بدانم کارگردان چه می‌خواهد و نویسنده چه گفته. تا این تعامل وجود نداشته باشد، اتفاق خوشایندی نمی‌افتد. من با گپ و گفت و دوستی با آنها می‌توانم بفهمم در ذهنشان چه می‌گذرد.

آیا یک موسیقی خوب و جاندار می‌تواند به یک فیلم یا سریال ضعیف کمک کند؟

‌به هیچ عنوان. می‌گوییم «موسیقی فیلم». این موسیقی، تعریف خود را دارد و نمی‌تواند، مستقل رفتار کند همان‌طور که یک موسیقی خوب نمی‌تواند یک فیلم بد را نجات دهد.

«دردسرهای عظیم 2» یک مجموعه مناسبتی است. ساخت موسیقی برای این مجموعه‌ها چه تفاوتی با دیگر سریال‌ها دارد؟

من تجربه زیادی در ساخت موسیقی برای مجموعه‌های مناسبتی تلویزیون داشته‌ام که آخرین آن به «بزنگاه» به کارگردانی رضا عطاران برمی‌گردد. در این مجموعه‌ها، باید المان‌ها و نشانه‌هایی را رعایت کرد تا مخاطب، روحانیتی را در موسیقی و در خود سریال حس کند. خود من با توجه به تجربه‌ای که از این‌‌گونه سریال‌ها داشته‌ام، آموخته‌ام و می‌دانم چه ملودی را براساس چه فضایی طراحی کنم که علاوه بر انطباق با چارچوب و محتوای اثر با مخاطب نیز ارتباط برقرار کند.

موسیقی دومین بخش از «دردسرهای عظیم» با بخش نخست تفاوت‌هایی دارد. انگار موسیقی ملایم‌تر شده است؟

مهران مهام در سری اول مجموعه، نظرات خود را مطرح می‌کرد و من دوست داشتم از این نظرات در ساخت سری دوم مجموعه هم بهره ببرم. در سری اول، به دلیل این‌‌که سریال، مناسبتی و ویژه ماه رمضان نبود پس ملودی هم به آن فضای طنزآمیز نزدیک‌تر و شوخ و شنگ‌تر بود، اما در«دردسرهای عظیم 2» کوشیدم تا به حال و هوای ماه رمضان نزدیک شوم.

برای انتقال حس و حال ماه رمضان به مخاطب خود چه کردید؟

یکی این‌که از سازهایی استفاده کردم که بتواند موسیقی رمانتیک و محزون را هم رقم بزند. طیف در کلیت قصه، شخصیتی است که دائم با دردسرهای عظیمی مواجه می‌شود و در این بین آدم‌های دیگر داستان که هیچ‌کدام، آدم‌های بدی هم نیستند به شکل‌دادن به آنچه مدنظر نویسنده بوده کمک می‌کنند. به‌طور کلی در مجموعه «دردسرهای عظیم‌2» آدم‌های بد به آن معنایی که همیشه در داستان‌ها وجود داشته‌اند، حضور ندارند. آنها همه انسان‌هایی هستند که اگر از روی اشتباه، کار بدی انجام دهند، ذات خوبی دارند و در‌نهایت آدم‌های مثبتی هستند و حالا این من آهنگساز هستم که باید بتوانم با زبان موسیقایی چنین فضایی را به مخاطب خود القا کنم.

و اما تیتراژ سریال «دردسرهای عظیم»... چه شد که میثم ابراهیمی انتخاب شد؟

ساخت تیتراژ پایانی برعهده من نبود. میثم ابراهیمی، پیشنهاد مهران مهام، تهیه‌کننده بود. کار بدی هم نیست. صدایش، گرایش‌هایی به لحن علی لهراسبی دارد، اما آنچه خوانده و اجرا کرده، اتفاق تازه‌ای نیست.

چند سالی است که تیتراژ بیشتر سریال‌‌ها با کلام است و البته بسیاری از خوانندگان خوب امروز چون علیرضا قربانی و سالار عقیلی با خواندن تیتراژ پایانی، شناخته‌تر شدند.

به هر حال به دست آوردن مخاطب 40 میلیونی کم نیست. به همین دلیل، بیشتر کسانی که تیتراژ پایانی سریال‌ها را می‌خوانند، بعد آن به صرافت می‌افتند که آلبوم منتشر کنند، اما هیچ سریالی نمی‌تواند یک خواننده خوب را بزرگ و مردمی کند. مخاطب اصلی و داوران نهایی خود مردم هستند. آنها باید کار را دوست داشته باشند و با آن ارتباط برقرار کنند.

رضا عطاران، خاطره‌ای تعریف می‌کرد از سریال «کوچه اقاقیا» که موسیقی‌اش را من ساختم. می‌گفت یک روز صبح که مسیری را پیاده طی می‌کرده، پیرمردی را دیده که نان سنگک گرفته بوده و زیر لب می‌خوانده: «دوس ندارم دیگه خواب ببینم‌/‌ توی خواب، تو رو بیتاب ببینم...» یا هنوز هم وقتی اخبار سراسری، درباره کنکور صحبت می‌کند، قطعه‌ای از موسیقی سریال پشت کنکوری‌ها پخش می‌شود.

آیا هر نوازنده یا آهنگساز خوبی می‌تواند برای فیلم موسیقی بسازد؟

نه ساخت موسیقی فیلم، ربطی به آهنگساز یا نوازنده خوب بودن ندارد. انگار باید در آدم، نهادینه بشود. من عاشق موسیقی و عاشق فیلم هستم. اگر آهنگساز نمی‌شدم به فیلمسازی رو می‌آوردم.

موسیقی سریال «دردسرهای عظیم» چقدر جلوتر از زمان پخش است؟

من با تدوین و صدا جلو می‌روم. کاری را که امشب، پخش می‌شود ‌من دو روز پیش ساخته‌ام.

برای من مخاطب، ماه رمضان با اذان موذن‌زاده و دعایی که جواد ذبیحی به وقت سحر می‌خواند معنا پیدا می‌کند که از هیچ کدام از این نشانه‌ها استفاده نشده؛ اصلا افطار و سحری در «دردسرهای عظیم» وجود ندارد؟

اینها که اسم بردی، بخشی از تاریخ ماه رمضان است، اما من سواد موسیقی سنتی ندارم و موسیقی ایرانی را خیلی خوب نمی‌شناسم. خاطرم هست بچه که بودم یک رادیوی لامپی داشتیم و گاهی برنامه «گل‌ها» پخش می‌شد. هر چه موسیقی ایرانی کار کرده‌ام، به آن دوره و شنیده‌هایم برمی‌گردد.

چرا در ساخت موسیقی برای فیلم‌های ایرانی، کمتر از این نوع موسیقی استفاده می‌شود؟

موسیقی ما تک نُت است. اگر 30 نفر با هم بنوازند هم یک نت را نواخته‌اند، اما در این سال‌ها کسانی چون فرهاد فخرالدینی و حسین علیزاده تلاش‌هایی کرده‌اند. چون موسیقی ایرانی، قابلیت این را دارد که بیشتر و بهتر شنیده شود. برای مثال جاسلین پوک در «چشمان کاملا بسته» از آواز ایرانی با هارمونی غربی بهره برده و این موسیقی تلفیقی، فضای خوشایندی را پدید آورده است.

زهره نیلی

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها