بقیه آثار خانم کارگردان و از جمله سریالهای تلویزیونیاش هم کم و بیش بر همین مدار میچرخد و با وجود این که برای طیف سنی مشخصی ساخته شده اما دیگر گروهها را هم با خود درگیر میکند. اگر مبنای مخاطب از پیش تعریف شده را برای مجموعههایی که مرضیه برومند تا امروز برای تلویزیون ساخته در نظر بگیریم، عمده مخاطبان او باید کودکان باشند؛ در عمل اما همه به معنای واقعی پای کار هستند و بیننده آثار او.
برومند برای کودکان برنامه میسازد، اما قهرمانان اصلی کارهایش نه کودکان و بزرگسالان که بیشتر عروسکها هستند. او تا امروز برای حداقل سه نسل از کودکان ایرانی سریال ساخته و در برقراری ارتباط با آنها هم کاملا موفق بوده است. از مدرسه موشهایش در سال 60 تا قصههای تابهتا در سال 75 حداقل به اندازه یک نسل فاصله است و برومند و آثارش موفق در برقراری ارتباط با هر دو نسل. در شهر موش ها، قصههای تابهتا و خونه مادربزرگه اصولا انسانها چندان نقشی نداشتند؛ هر چه بود عروسک و دکور و قصه و آواز، نتیجه اما بشدت محبوب و مطلوب همه نسلها.
ویژگیها، احوالات و دغدغههای شخصیتهای عروسکی مجموعههای نمایشی برومند به کودکان شباهت دارند؛ زیزی گولو، خودش یک کودک است قالب گرفته شده در شمایل یک موجود عجیب و غریب؛ همچنان که کپل و دمباریک و نارنجی و همین شباهتها و نقاط مشترک است که سببساز همذاتپنداری مخاطب کودک با شخصیتهای عروسکی میشود.
سریالسازی برای کودکان و نوجوانان مانند سینمای کودک و نوجوان هرازگاه دچار فراز و نشیب شده و نوسان پیدا میکند. همین بالا و پایینشدنهای بیحساب و کتاب است که فیلمسازان علاقهمند به فعالیت در این عرصه را سرخورده کرده و به کاری دیگر راغب و مایل. جای مرضیه برومند در زمینه تولید آثار نمایشی برای کودکان و نوجوانان در تلویزیون سالها خالی است و همه منتظرند تا باز با مجموعهای سرگرمکننده مهمان خانهها شود. او سال گذشته و با ساخت قسمت دومی بر شهر موشها نشان داد دلش همچنان با کودکان است.
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد