انسان از کویر نمیگریزد. انسان در شوره زار کویر زندگی میآفریند، زندگی با همه زیبایی و رنگارنگیاش چونان سفالینههایی که از این خاک میشکفند و با رنگ و اسلیمی و خورشید و پرنده آراسته میشوند. در واقع شکوه کویر، تنها رهآورد ریگستانها و بادها و تابندگی خورشیدش نیست بلکه بخشی از این شکوهمندی شورانگیز را باید در معماری نمادینی بازجست که انسان کویرنشین در تعامل با طبیعت بنا نهاده است؛ رشته قناتهایی تنیده در هم که آب زلال کوهستانها را به قلب تشنه کویر میرسانند، کوچههایی مسقف به طاقهایی قوسدار، خانههایی با دیوارهای خشتی ستبر و بلند مزین به زمستاننشین و حوضخانه و سرداب، یخچالهای خشتی بزرگ که چونان گنبدهایی گلین و ساده بر سینه کویر نشستهاند و آبانبارهایی که خنکای آبش را سقفهای گنبدین و ستونهای برافراشته بادگیرها تامین میکند. و بادگیرها در این میان شاید بیش از هر نماد دیگری شکوهمند و تاملبرانگیز باشند؛ ستونهایی که سر بر شانه آسمان نهاده و بر فراز آب انبارها و عمارتها قد برافراشتهاند. این نمادهای کویری زیبا جز زیبایی و وجه نمادین خود از شاهکارهای تهویه هوا و یکی از راهکارهای سودمند برای خنک کردن محیط زندگی ـ اعم از آب و انسان ـ بودهاند. از گذشتههای دور به این ویژگی شاهکارگونه بادگیرها در روایتهای سیاحان اشاره شده است چنان که گارسیا دسیلوا فیگوئرا که سال 1614 میلادی به عنوان سفیر فلیپ سوم ـ پادشاه اسپانیا ـ به دربار شاه عباس کبیر سفر کرده است نیز به این وجه اشاره کرده و مینویسد:
«در زمانی که در اروپا هر روز اختراعی بزرگ عرضه میشود، در اینجا نیز برای تسکین حرارت جانکاهی که در سراسر تابستان طولانی حکمفرماست، اختراعی به وجود آمده است. این اختراع دستگاهی است که در همه ساعات شب و روز جریان باد ـ حتی باد گرم ـ در آن قطع نمیشود و بدون آن زندگی در خانهها غیرممکن است.» وی در ادامه برای اثبات گفتار خود مبنی بر شاهکار بودن چنین پدیداری به کارکرد آن اشاره میکند و مفصلا روایت میکند که بادگیرها وسایل پیچیده و موثری در بهبود دمای محیط از گذشتههای دور به شمار میرفتهاند: «این بادگیرها کار بادبزن را میکنند و ساختمان آنها شبیه بخاریهای دیواری ما است. طول آنها به مراتب زیادتر از عرضشان است. از همه طرف بازند. در مقاطع طولی خود محوری ظریف دارند و به تناسب حجم اتاقهایی که روی آنها ساخته شدهاند، بزرگ یا کوچکاند. هر یک از بدنههای بادگیر، عکس دیگری قرار گرفته است چنان که اگر یکی به طرف شمال است دیگری مقابل جنوب و اگر یکی رو به مغرب است دیگری به جانب مشرق قرار میگیرد. محور طولی به تناسب و ارتفاع بادگیر با محورهای دیگری به سه، چهار یا پنج قسمت مساوی تقسیم میشود... سقف این ماشین هواکش کاملا پوشیده است. همان طور که گفتیم بادگیر از چهار طرف باز و توخالی است و درون آن فقط از حجراتی که از آنها سخن گفتیم تشکیل شده است... این دستگاه چیز قابل ملاحظه و تحسینبرانگیزی است؛ زیرا هر چه هم باد کم باشد در اتاقی که بادگیر به آن راه دارد خنکایی مطبوع احساس میشود و تنفس را برای ساکنان آسان میکند.» (گارسیا دسیلوا فیگوئرا. سفرنامه. ترجمه غلامرضا سمیعی. تهران. نشر نو. 1363)
و به این ترتیب است که این ستونهای زیبا و نمادین که در بسیاری از شهرهای کویری به نماد آن شهر شهره بوده و برخی از سیاحان از دور آنها را منارههای عبادتگاه تصور کردهاند، در طول تاریخ تحسین شده و تا به امروز به حیات پرشکوه خود ادامه داده است . هنوز هم در خانههای قدیمی بادگیرها زنده اند و گویی سوزانندگی کویر را مینوشند.شکل بادگیرها و تعداد آن در هر بنایی به فراخور مورد استفادهای که داشته متفاوت بوده است. در برخی موارد فقط یک ستون بادگیر میتوانسته خنکای عمارتی بزرگ را تامین کند و گاه برای خنک نگهداشتن آب انبارها چهار و در مواردی شش بادگیر ساخته میشده است. بادگیرها در جهت وزش بادهای مطبوع ساخته میشدند و قسمت بالای آن در یک، دو، چهار، شش و یا هشت وجه باز بوده است. بالای این دهانهها رو به آسمان بسته و پایین آن به طرف ستون بادگیر تا درون عمارت یا آب انبار باز بوده است، داخل ستون بادگیر را هم به وسیله تیغهها و پردههای آجری مورب به چهار، شش یا هشت قسمت تقسیم میکردند تا جهت وزش باد دهانه یا کانال ورودی آن با ستون بادگیر، هماهنگ باشد و به این ترتیب جریان هوا بعد از تصفیه بخوبی در محیط برقرار میشده است.
* بلندیهای بادگیر، عنوان رمان معروفی از امیلی برونته است.
جـــامجــم
نسیم خلیلی
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
اکبرپور: آزادی استقلال را به جمع ۸ تیم نهایی نخبگان میبرد
در گفتوگوی اختصاصی «جام جم» با رئیس کانون سردفتران و دفتریاران قوه قضاییه عنوان شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
گفتوگوی بیپرده با محمد سیانکی گزارشگر و مربی فوتبال پایه