گفت‌وگو با محمد متوسلانی، بازیگر سریال «گاهی به پشت سر نگاه کن»:

ممنوع‌الکار نیستم، شرایط فراهم نیست

الیکا عبدالرزاقی جزو بازیگران با انرژی سینما، تئاتر و تلویزیون است. او فعالیتش را در تلویزیون از سال ۷۷ و بازی در سریال «گمشده» به کارگردانی مسعود نوابی شروع کرد. ورود او به تلویزیون، همزمان شد با اولین کارش در تئاتر با نام «دایره گچی قفقازی» به کارگردانی حمید سمندریان. عبدالرزاقی از سال 87 با بازی در نقش فخرالتاج در سریال «قهوه تلخ» در میان مردم به شهرت رسید. او این روزها سریال «گاهی به پشت سر نگاه کن» به کارگردانی مازیار میری را در حال پخش از شبکه دو دارد او در این سریال نقش فریبا دختر جلال ( امین تارخ) را بازی‌می‌کند.
کد خبر: ۸۱۱۷۵۵

‌فریبا ‌علاوه بر این‌که دچار مشکلات روحی و روانی است، منزوی هم هست. در واقع این ویژگی‌ها او را برای مخاطب مرموز کرده است. آیا از ابتدا این ویژگی‌ها برای فریبا تعریف شده بود یا در طول کار به آن رسیدید؟

نه، همه چیز از ابتدا در فیلمنامه مشخص بود و هدف نویسنده این بود که گره ‌های این شخصیت با پیشرفت قصه یکی یکی باز شود. راستش من هم مدت‌ها بود با چنین شخصیت پیچیده‌ای برای بازی روبه‌رو نشده بودم چون معمولا برای مردان نقش‌های پیچیده نوشته می‌شود، اما کمتر شاهد این اتفاق برای شخصیت‌های زن هستیم. خوشبختانه من این شانس را داشتم که در سریال گاهی به پشت سر نگاه کن صرفا حضورم به عنوان یک جنس مونث نباشد، بلکه شخصیتم طوری تعریف شده که شرایط روحی خوبی ندارد، منزوی است و اتفاقات خاصی برای او رخ می‌دهد که قصه او را جذاب‌تر می‌کند. ضمن این‌که فریبا تلخی‌های خاص خودش را در رفتارهایش دارد. البته ایفای این نقش برایم ترسناک هم بود، چون بعد از چند سال در یک سریال طولانی و جدی ایفاگر یک نقش جدی شدم.

چرا فریبا پدرش را جلال صدا می‌کند و به او پدر یا بابا نمی‌گوید؟

با پیشرفت قصه متوجه دلیل این رفتار او می‌شوید و من به خاطر لو نرفتن قصه چیز زیادی نمی‌توانم بگویم، اما او کلا پدرش را مسئول عدم موفقیتش می‌داند و با او درگیری دارد. به همین دلیل او را جلال صدا می‌کند، حتی وقتی نامزدش به فریبا می‌گوید هرچند خانواده‌اش می‌دانند فریبا با پدرش قهر است اما خانواده‌اش تمایل دارند جلال در مراسم ازدواج‌شان باشد،او با نامزدش تند برخورد می‌کند و می‌گوید که او با پدرش قهر نیست، بلکه اصلا کاری با او ندارد و نمی‌خواهد چیزی از او بشنود. در مجموع ماجراهایی اتفاق افتاده که فریبا به این نتیجه رسیده که با پدرش کاری نداشته باشد. این شخصیت به شدت لایه لایه و جذاب است و از قسمت هفتم یا هشتم بخشی از گره‌های زندگی او و دلیل رفتارهایش بیشتر برای مخاطب باز می‌شود.

زمانی که فیلمنامه را می‌خواندم بقیه دوستان هم این نظر را داشتند که پیچیدگی شخصیت فریبا در مقایسه با دیگر نقش‌ها بیشتر است. فریبا به حدی مرموز است که مخاطب بیشتر با علامت سوال رو‌به‌روست و آرام آرام گره‌های این شخصیت باز می‌شود.

این پیچیدگی کار شما را به لحاظ بازی دشوار کرده بود؟

بله، آقای افشین هاشمی که انتخاب بازیگران این سریال را به عهده داشت، با من تماس گرفت و تاکید کرد که نقش سخت و پیچیده‌ای است. علاوه بر آن باید کنار بازیگر با تجربه‌ای همچون امین تارخ بازی می‌کردم و کارگردانی کار هم به عهده مازیار میری بود که جزو کارگردانان با تجربه است. در مجموع عوامل این سریال بسیار حرفه‌ای انتخاب شده بودند و همه این موارد باعث شد که بازی در این سریال برایم اهمیت پیدا کند. بازی در نقش فریبا یک جورایی هم خطرناک بود، چون کوچک‌ترین غفلت باعث می‌شد که مخاطب شخصیت فریبا را باور نکند. ما سختی دیگری هم در کارا داشتیم و این‌که ضبط سریال از قسمت اول شروع نشد و ما ابتد قسمت‌های آخر را تصویربرداری کردیم و بعد اواسط کار را گرفتیم و بعد نوبت به قسمت‌های اول رسید.

پس چگونه راکورد و حس بازی‌تان را با این وضعیت
حفظ می‌کردید؟

راستش خیلی کار سختی بود و ما مرتب با پرش زمانی رو به رو بودیم به همین دلیل من به عنوان بازیگر باید سعی می‌کردم همیشه یک پرونده باز در ذهنم داشته باشم تا حس‌هایم در صحنه‌های مختلف درست باشد. به هر حال وقتی سریال 26قسمتی است کار ما به عنوان بازیگر سخت‌تر می‌شود، چون اگر در زمان پخش مخاطب هر شب ما را با یک حس ببیند نقش را باور نخواهد کرد، به همین دلیل سعی کردم حسم در صحنه‌های مختلف برای مخاطب تکراری نشود. منشی صحنه هم خیلی دقت می‌کرد و اگر مواردی را در نگاه یا ریتم حرکت فراموش می‌کردیم به ما گوشزد می‌کرد.

چرا واهمه داشتید که بعد از مدت‌ها نقش جدی در یک سریال طولانی بازی کنید، در حالی که سابقه شما در ایفای نقش‌های جدی کم نیست؟

این ترس به خاطر واکنش مخاطب است. گرچه من قبل از سریال قهوه تلخ در آثار جدی هم بازی کردم، اما مردم بعد از این سریال مرا بیشتر با نقش کمدی به خاطر می‌آورند، به‌همین‌دلیل نگران بودم که من را در نقش جدی فریبا که در برخی صحنه‌ها تلخ هم می‌شود، بپذیرند و پس نزنند.

شما در برنامه خندوانه هم در بخش استندآپ کمدی حضور داشتید و خاطره خنده‌داری هم برای مردم تعریف کردید. خودتان به این نوع کمدی علاقه‌مند هستید؟

من قبل از آن‌که به برنامه خندوانه بروم، جزو بینندگان پر و پا قرص این برنامه بودم و هنوز هم هستم. هر شب این برنامه را می‌بینم و همراه با افرادی که در چند ثانیه انتهای برنامه می‌خندند، می‌خندم و تمرین خنده می‌کنم.

البته در ابتدا آنقدر اعتماد به نفس نداشتم که بتوانم خاطره‌ای را آن قدر با نمک تعریف کنم که مردم بخندند، اما بعد با خودم گفتم اگر خاطره‌ای را صادقانه تعریف کنم، حتما مردم می‌خندند و این اتفاق هم افتاد.

فاطمه عودباشی/ گروه رادیو و تلویزیون

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰
فرزند زمانه خود باش

گفت‌وگوی «جام‌جم» با میثم عبدی، کارگردان نمایش رومئو و ژولیت و چند کاراکتر دیگر

فرزند زمانه خود باش

نیازمندی ها