طی سالهای اخیر استفاده از قرص برنج به روشی مرگبار برای خودکشی تبدیل شده است و با توجه به ممنوع بودن فروش آن، قرص برنج همچنان در برخی عطاریها در اختیار افرادی قرار میگیرد که هیچ اطلاعی از خطرات آن ندارند. اغلب این قربانیان وقتی به بیمارستان منتقل میشوند، مدعی میشوند که قصد خودکشی نداشتهاند و فقط میخواستند با اقدام به خودکشی به خواستهشان برسند. اما آنها نمیدانند قدمی در جادهای یکطرفه گذاشتهاند که هیچ راه برگشتی ندارد. آنها برای سفر از این دنیا حداکثر 24 ساعت فرصت دارند و تلاش پزشکان نیز برای نجات آنها اغلب با شکست روبهرو میشود زیرا این قرص خیلی زود بر روی بافتهای بدن اثر میگذارد.
قرص برنج که به نام فسفید آلومینیوم نیز شناخته میشود قرصی است که یک عدد آن قادر است هزاران شته را از بین ببرد. این قرص از خود گاز فسفید تولید میکند و از آن برای جلوگیری از آفت زدگی برنج در انبار استفاده میشود. مسمومیت با این قرص هم از راه استنشاق، هم از راه تماس پوستی و هم به صورت خوراکی اتفاق میافتد. مصرف خوراکی آن باعث تهوع، درد معده، استفراغ، اسهال، تنگی نفس، احساس سرما، عطش، سر درد، تشنج و کما میشود.
دکتر غلامعلی جعفری ـ متخصص سمشناسی ـ در این باره به مهر گفت: سم قرص برنج سمی است که روی سلولها تاثیر بدی میگذارد و تنفس سلولی را از بین میبرد و باعث آسیب جدی به اعضا و ارگانهای دیگر بدن مثل کلیهها و قلب میشود. مرگ با قرص برنج بسیار دردناک است و فرد عطش زیادی به آب دارد. در این مرگ فرد تا زمانی که زنده است هوشیار و بیدار بوده و سوزش بدی در بدن خود احساس میکند. براساس علامتهای بالینی فرد دچار خستگی و کمبود اکسیژن میشود. بهطوری که بدنش رو به کبودی رفته و دچار خفگی سلولی خواهد شد. این روند روندی غیرقابل برگشت است و مسمومیت با قرص برنج برابر با مرگ است.
وی در مورد زمان مسمومیت و مرگ بر اثر مصرف این قرص گفت: معمولا افراد استفاده کننده کمتر از 24 ساعت فوت میکنند که زمان مرگ بستگی به ایرانی یا خارجی بودن قرص، تاریخ مصرف، میزان مقاومت فرد و تعداد آن دارد.
با عطاریها برخورد شود
دکتر جعفری تاکید کرد: مرگ بر اثر مصرف این قرص حتمی است و یک عدد از آن نیز میتواند باعث مرگ شود. یکی از بیمارانم دختر جوانی بود که وقتی با او صحبت میکردم گفت یک قرص خوردم تا فقط خانوادهام را بترسانم و قصد مرگ نداشتم اما همین یک قرص باعث مرگ او شد. 6 ماه بعد نیز برادرش با خوردن قرص برنج خودکشی کرد این در حالی است که برادر دیگر این قربانی نیز تهدید کرده میخواهد با قرص برنج خودکشی کند. باید در این زمینه به شهروندان بخصوص نوجوانان هشدار داده شود زیرا همانطور که تاکید شد مسمومیت با قرص برنج مرگ حتمی را همراه خواهد داشت. در حادثهای دیگر نیز بعد از مرگ پسر جوانی با قرص برنج، پدر او نیز به همین شیوه خودکشی کرد. البته مرد میانسال به علت مصرف قرص تقلبی زنده ماند.
پزشک بخش مسمومین با اشاره به نبود نظارتهای لازم بر فروش این قرص، اظهار کرد: متاسفانه برخی عطاریها براحتی این قرص را در اختیار مشتریان قرار میدهند. در یکی از موارد نادر زنی پس از مسمویت با قرص برنج زنده ماند. او بعد از بازگشت به زندگی اظهار کرد: برای گرفتن قرص برنج به عطاری رفتم که او پس از مشاهده اصرارهایم چند قرص به من داد. یکی دیگر از بیماران میگفت به عطاری رفته و ادعا کردم برای خودکشی قرص برنج میخواهم که او محل دیگری را به من معرفی کرد و گفت در آنجا قرصهای برنج قویتری میتوانم پیدا کنم تا راحتتر بمیرم. در مسمویت با قرصهای دیگر 99 درصد بیماران زنده میمانند اما در مسمومیت با قرص برنج 99 درصد بیماران جان خود را از دست میدهند. اگر بشود قرصهای برنج را از عطاریها جمعآوری کرد و در فروش آن نظارتهای لازم را داشت میتوان آمار خودکشی با قرص برنج را در جامعه کاهش داد.
قرص برنج از نگاه آمار
بر اساس گزارش پزشکی قانونی، طی سال گذشته در بین سموم آنچه بیشترین سهم را در مرگ افراد داشته قرص برنج است، به نحوی که در این مدت 61.7درصد از کل تلفات مسمومیت با سم را به خود اختصاص میدهد، پس از آن به ترتیب سموم دفع آفات نباتی، الکل، سیانور و جوندهکشها در رتبههای بعدی مرگ بر اثر مسمومیت با سم قرار میگیرند. بر این اساس سال گذشته 636 نفر بر اثر مسمومیت با قرص برنج در کشور جان خود را از دست دادند، این رقم در مقایسه با مدت مشابه سال قبل که آمار تلفات 661 نفر بود، 3.8 درصد کاهش یافته است. در این مدت 376 مرد و 260 زن بر اثر مصرف قرص برنج جان باختهاند، این در حالی است که تعداد مردان فوت شده بر اثر مصرف قرص برنج در سال 1392، 382 و تعداد زنان 279 نفر بود. همچنین سال گذشته استانهای تهران با 195، مازندران با 95 و گیلان با 55 فوتی بیشترین تلفات مسمومیت با قرص برنج را داشتهاند. البته تنها مسمومیتها با انگیزه خودکشی نیست و بیاطلاعی برخی هموطنان از خطرات این قرص مرگ آنها را رقم میزند.
نمی خواهم بمیرم
در اورژانس باز میشود. زن جوان روی برانکارد چرخدار است و بعد از او خانوادهاش او را تا مقابل در اتاق احیا بدرقه میکنند. پرستاری سد راه آنها میشود و اجازه نمیدهد وارد اتاق شوند. پسر جوانی پشت در ایستاده و از پنجره کوچک به داخل نگاه میکند و بقیه نگران به او خیره شدهاند. چند دقیقه بعد در حالی که لبخند تلخی بر لب دارد رو به خانواده نگرانش میکند و میگوید: «استفراغ کرد. فکر کنم حالش خوب شه»
مادر دستانش را رو به هوا بلند میکند و خدا را شکر میکند. مهرههای تسبیح در میان انگشتان پدر جابهجا میشود و زیر لب ذکر میگوید. پزشک از اتاق بیرون میآید. نگرانی در چهرهاش موج میزند. پدر خود را به او میرساند. «آقای دکتر حالش چطوره؟» دکتر مکث کوتاهی میکند؛ «قرص برنج خورده است. ما تلاش خودمان را کردیم. فقط یک معجزه میتواند نجاتش دهد.» پیرمرد منتظر شنیدن این جمله نبود. «حالش که خوب بود. حرف میزد. هوشیار بود.....» در اتاق باز میشود و پرستاران لیلا را به بخش مراقبتهای ویژه میبرند. وقتی چشمان نگران را میبیند تازه متوجه عمق ماجرا میشود. «من نمیخوام بمیرم. فقط خواستم راضی به ازدواج من و سعید شوید. بابا بگو که زنده میمانم».
دانههای اشک از چشمان پدر میلغزد و بر روی سنگ سفید راهروی بیمارستان فرود میآید. هوا رو به تاریکی میرود. بدن لیلا هم مانند آسمان رو به سیاهی میرود. تشنه است و پرستاران میگویند آب برای او ضرر دارد. چشمانش تار میبیند. نفس کشیدن برایش سخت میشود. صدای بوق ممتد دستگاه خبر از ایست قلبی او میدهد و شوک هم نمیتواند قلب او را به کار بیندازد.
افسردگی را جدی بگیریم
معصومه حیدری، روانشناس در مورد علل و انگیزههای خودکشی میگوید: مطالعات نشان میدهد، دو نوع رفتار منجر به خودکشی در جوانان وجود دارد که یکی از آنها کنارهگیریهای طولانی مدت از اجتماع است که معمولا با بیاشتهاییهای عصبی نیز همراه میشود. این عده عمدتا با برنامه و قصد قبلی اقدام به خودکشی میکنند. برخی جوانان نیز که تحت فشارهای عصبی شدید قرار میگیرند دست به خودکشی میزنند. این جوانان ممکن است الزاما علائمی از افسردگی و انزواطلبی نداشته باشند اما اختلالات رفتاری گوناگونی مثل رفتارهای ضداجتماعی، پرخاشگرانه و خودآزارگرانه از خود نشان میدهند.
حیدری در مورد اهداف خودکشی توسط جوانان اظهار کرد: یکی از مهمترین علل خودکشی، حل بحران است چراکه افراد تصور میکنند خودکشی عملی است که به منظور رها شدن از مشکل و بنبستی که برای آنها به صورت بحران غیرقابل تحملی درآمده است، جلوه گر میشود و به عبارت دیگر، فرد خودکشی را تنها راه حل ممکن برای نجات از سردرگمی و پریشانی خود میبیند.
وی فرار از فشارهای روانی را یکی دیگر از اهداف خودکشی میداند و ادامه میدهد: در بعضی موارد نیازها، خواستهها و آرزوهای برآورده نشده چنان تاثیری عمیق بر افکار و اذهان افراد ناامید و مستاصل میگذارد که افراد را به سمت و سوی خودکشی میکشاند و فرد دست به خودکشی میزند. احساس ناامیدی و درماندگی علت دیگر خودکشی است. اغلب جوانانی که شدیدا خودشان را در برابر ناملایمات و هیجانات منفی زندگیشان ناتوان و درمانده احساس میکنند و تصور میکنند مشکلاتشان هیچ گاه حل نمیشود، دچار افکار آشفته و پریشانی میشوند که گاه آنها را به سوی آسیب رساندن به خودشان برمیانگیزد و دست آخر خودکشی میکنند.
حیدری با بیان اینکه تمام اقدامات منجر به خودکشی حاصل یک نیاز روانشناختی ناکام است، افزود: بررسی نشان داده که معمولا افرادی که درصدد خودکشی هستند، تحمل درد و رنج بیشتر را در خود حس نمیکنند و آنها سعی میکنند با خودکشی کردن از شرایط غیرقابل تحمل زندگیشان فرار کنند. خودکشی برای آنها یعنی فرار از هیجانات غیرقابل تحمل و شرایط دردناک زندگی و برای آنها پذیرش درد و ناملایمات زندگی دیگر جایی در ذهن و فکر و توانشان ندارد.
حیدری در مورد علائم اقدام به خودکشی در افراد میگوید: مطالعات نشان میدهد که جوانان قبل از اقدام به خودکشی یک دوره افسردگی حاد یا مزمن را پشت سر میگذارند و چنانچه اطرافیان و اعضای خانواده نتوانند موقعیت روحی ـ روانی او را خوب تشخیص دهند و او را برای معاینات پزشکی نزد متخصصان نبرند دست به خودکشی میزنند.
وی با تشریح علائم اورژانسی افسردگی منجر به خودکشی در بین جوانان افزود: احساس غمگینی، بیحالی، افت تحصیلی، بیتحرکی، اختلالات خواب (پرخوابی، خوابآلودگی، بیخوابی، اختلالات خوردن مانند بیاشتهایی و پرخوری)، کاهش علاقه نسبت به فعالیت از جمله علائم افسردگی حاد است.
وی در پاسخ به این سوال که دختران یا پسران بیشتر خودکشی میکنند؟ میگوید: آمارها نشان میدهند که دختران جوان بیش از پسران جوان دست به خودکشی میزنند. اما پسران بیشتر از دختران قصد خود را عملی میکنند. رفتارها و اقداماتی که منجر به خودکشی جوانان میشود حاصل مشکلات عمیق روانی، خانوادگی و اجتماعی هستند؛ چراکه دخترهای جوان تنش و فشار بیشتری را نسبت به پسرها باید تحمل کنند زیرا مراحل رشد و بلوغ آنها زودتر آغاز میشود و آنها در سن پایینتری مجبورند با تغییرات جسمی ـ شناختی ـ روانی خود کنار آیند. علاوه بر آن، دخترها و پسرها هر یک شیوههای مختلفی برای سازگاری با استرس و فشارهای زندگیشان دارند.
وی افزود: دخترها در مقابله با بحرانها احساساتشان را درونی میکنند، ولی پسرها سعی میکنند با برونریزیهای تند و هیجانی، احساسات خود را بارز کنند. دخترها به دلیل تغییرات هورمونی، احتمال ابتلا به افسردگی را بیشتر دارند و در شرایط مشابه، علائم انزواطلبی، درخودماندگی و ناتوانی بیشتری از خود نشان میدهند. روانشناسان معتقدند که خودکشی در حقیقت یک روش کاهش درد و نگرانی است و اگر اطرافیان خطر را احساس کنند و به موقع اقدام کنند؛ خودکشی کنند. اما یکی از مهمترین روشهای پیشگیری از خودکشی درمان افسردگی است، چون افسردگی از مسائلی است که باعث ایجاد افکار خودکشی در شخص میشود.
وی با بیان اینکه مهمترین عامل در رفتارهای خودکشی برای افراد زیر 30 سال، اختلالات سازشی و تعارضات خانوادگی است، اضافه کرد: با تمام تجزیه و تحلیلهایی که از خودکشی میشود، آنچه مسلم است، انسان سالم اسیر شرایط زندگی نمیشود، بلکه میتواند شرایط بد زندگی را به میل خود و با تواناییهایی که دارد، تغییر دهد. هر انسان سالمی قادر است که برای خودش انگیزههای متفاوتی جهت ادامه زندگی بیابد تا بتواند یک زندگی با ارزش را ادامه دهد.
محمد غمخوار / تپش (ضمیمه چهارشنبه روزنامه جام جم)
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد