هم اکنون حضور بیش از 1800 جوان در زندانها که سرمایههای کشور محسوب میشوند، معضلی نیست که بتوان براحتی از کنار آن گذشت. هرچند قدما همواره درکنار تاکید بر ضرورت تحکیم خانواده، توصیههایی را نیز برای پیشگیری از آفتهای احتمالی مهریه ارائه کردهاند، اما امروز چشم و همچشمی و اتکا به باورهای نخنمایی همچون «مهریه را کی داده و کی گرفته» بسیاری از تازهدامادان را روانه زندان کرده است.
این در حالی است که اساس مهریه آنچنان که در سنت حسنه نبوی و فقه پویای جعفری با عنوان«صداق» مطرح شده، بیشتر برای استحکام کیان خانواده و برای تکریم مقام زنان است نه از هم پاشیدن خانواده؛ چنانچه در آیه 4 سوره مبارکه نساء بصراحت آمده است «در کمال رضایت قلبی، مهر زنان را به آنان بپردازید».
اهمیت پرداخت مهریه ولو به قدر ناچیز آن قدر بالاست که بسیاری مهریه را نه هدیه مرد به زن، بلکه یک عطیه از جانب خداوند معرفی میکنند که طبق احادیث متواتر اسلامی زن نمیتواند از پذیرش آن (ولو به قدر کم) سر باز زند.
در شریعت اسلامی اهمیت این مساله بظاهر کوچک به قدری بزرگ است که مشاهده میشود اگر شوهر زنی کافر شد و مهریه مقرر شده همسر خویش را نپرداخت، حکومت اسلامی در وهله اول او را موظف به پرداخت مهریه میکند و در صورت ناتوانی مالی مرد، حکومت اسلامی، مبلغ مورد نظر را از بیتالمال میپردازد.
حاکم اسلامی با اختیاراتی که دارد قادر است طلبکاری را از دریافت طلبش منصرف کند، اما مهریه زن اهمیتش آن قدر بالاست که همین محکمه نه در تعیین نوع مهریه و نه در وادارکردن زن برای بخشش صداق خود، هیچ اختیاری برای خود قائل نیست. اما میبینیم این عرف پسندیده که براساس سنّت نبوی در کشور ما بنا شده متاسفانه به عنوان مانعی بزرگ و غیرقابل حذف در برابر دیدگان جوانانی قرار گرفته که خواهان تشکیل خانوادهاند.
در شرایطی که کشورمان برای توسعه نیازمند بودجههای عمرانی و اجتماعی است، اما شوربختانه بخش قابل توجهی از درآمد ناخالص ملی ما صرف رسیدگی به پروندههای قضایی زندانیانی میشود که در صورت محکومیت حبس باید بابت نگهداری، هزینه درمانی و بهداشتی آنها در زندانها نیز پولهای گزافی خرج شود.
آمار بالای محکومان مهریه در زندانها و آمد و شدهای بجا و پرسههای گاه نابجای برخی زوجهها در راهروهای دادگاه خانواده ثابت کرده که مهریه اگر وسیلهای تعیینکننده در جهت انس بیشتر زوجین نباشد، قطعا تضمینکننده خوشبختی بسیاری از وصلتها نیز نخواهد بود.
گرچه به سبب غیرتشریفاتی بودن عقد نکاح، اندازهای معین برای مهریه نمیتوان تعیین کرد، اما در این زمینه شایسته است چشمها را بر شئونات اسلامی و فلسفه مهریه نبسته و از سفارشهای متواتر دینی در تعیین مهریههای معقول غافل نباشیم.
توصیه اسلام همواره بر این اصل استوار بوده که مقدار مهریه زنان باید به گونهای باشد که یک مرد با آرامش خاطر بتواند به ایفای این تعهد پرداخته و کوچکترین کراهت قلبی نیز در پذیرش اندازه مهریه نداشته باشد.
در این زمینه به همان اندازه که مرد موظف است با نگاه به استطاعت مالی خویش مهریه را متعهد شود، به همین اندازه نیز زن و خانواده او وظیفه شرعی دارند که تعهدی را بر ذمه کسی نگذارند که تا پایان عمر خویش نیز از پرداخت آن عاجز است .
باوری منسوخ و ضرب المثلی متروک میگوید«مهریه را کی داده و کی گرفته » ،اما فقط حضوری نیم ساعته در دادگاهها هر فرد منکری را با هر اعتقادی به طور کامل مجاب میکند که مهریه را بسیاری از خانوادهها چطور و چگونه تا ریال آخر دریافت میکنند و خیلیها با چه مشقتی آن را میپردازند.
شواهد نشان میدهد درصد بالایی از دختران مهریه را با این نیت بالا میگیرند که به امیال همسرشان مبنی بر تجدید فراش لگامی آهنین زده و بر سر راه طلاق آنها (بهزعم خویش ) مانعی بزرگ بتراشند، در حالی که باید اعتراف کرد این باورهای موضعی و این اعتقادات بظاهر اعتمادساز، مباحثی خاکخورده است . تجربه سالها فعالیت در ستاد دیه کشور و دیدن هزاران پرونده به ما ثابت کرده که مهریه سنگین سرچشمه دشمنیهاست و نمیتواند پشتوانه امنی برای تداوم زندگی زناشویی باشد؛ زیرا وقتی ادامه و تحمل یک زندگی با کجرفتاری شوهر اعتبار خود را از دست میدهد، زن در طلاق پیشقدم شده و با استناد به این جمله معروف که «مهرم حلال و جانم آزاد» مُهر پایانی بر روابط زناشوییاش میزند و بیتوجه به حقوق حقهای که دارد، شریک زندگی خود را برای همیشه ترک میکند.
سید اسدالله جولایی - رئیس ستاد دیه کشور
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد