بالا بلندانی که از مسیر سردسیر جنوب، بال و پرِ پرپرشان را به سیمهای خاردار کربلای 4 گره زدند تا در حوالی گرمسیر امروز خرداد، کمی بالاتر از رواق دلهای منتظر همسنگرانشان، در فاصله قیام عشق و قنوت شکر، ملائک هلهله آمدنشان را دف بگیرند.
تا مادرانِ انتظار، که سالهای سال در ربناهای ایلیاتیشان بیلبخند، قهقهه زدهاند و بیباران شکوفه دادهاند، چشم بهراهی گونههای سوختهشان را به رُخ زرد شهر بکشند!
و اما این خبر بهانهای است تا چند نکته در راستای آن بیان شود:
رسانهای کردن نحوه به شهادت رساندن این غواصان نازنین با دستهای بسته و زنده بهگور کردن احتمالی آنان، بازتاب و بازخوردهای نامأنوس و متفاوتی داشت و هر کسی از ظن خود به تحلیل و تبیین این واقعه پرداخت.
نسل جبهه و جنگ در سکوت باریدند، نسل بعد از جنگ با آن احساسی برخورد کردند و نسل ناهمراه و دشمن هم تا توانستند آب اروند را گلآلود کردند تا مگر از فضای مبهم آن بتوانند ماهیگیری کنند تا جایی که شبکه بی.بی.سی علت شهادت این رزمندگان را تصمیمات اشتباه فرماندهانشان اعلام کرد.
از طرفی همزمان با اعلان این خبر، فیلمی از عملیات کربلای 4 روی سایتها و شبکههای اجتماعی دست به دست شد که آن زمان از تلویزیون عراق پخش شده بود و روی فیلم زیرنویس کرده بودند «لطفا خانواده شهدا از تماشای فیلم خودداری کنند.»
در فیلم مذکور صحنههایی از پیروزی و اقتدار دشمن بعثی به تصویر کشیده شده بود. پخش گسترده فیلم، تبعات بعدی آن و نحوه اطلاعرسانی کشف شهدای غواص این واقعیت تلخ را جلوی دیدگانمان قرار میدهد که دفاع مقدس با دو تهدید جدی مواجه است:
الف: تخریب چهره نورانی و مقدس متولیان هشت سال حماسه دفاع مقدس
ب: تحریف دفاع مقدس
و اگر مسئولان تدارکی جدی برای ثبت، ضبط و مستندسازی وقایع دفاع مقدس نبینند و آنان را سخاوتمندانه در اختیار جامعه قرار ندهند، تبعات آدرسهای غلط و اشتباهاتی که حاصل ذهن انسانهای کماطلاع، بیاطلاع و بعضا مغرض است، تمام دستاوردهای بکر و تکرارنشدنی آن حماسه جاودان را به تاراج میدهد و با چالش جدی مواجه خواهد کرد.
بالاخص که دیر نیست روزی بیاید که دیگر نسل اول جنگ بین ما حضور نداشته باشند و به یاران شهیدشان پیوسته باشند.
از طرفی برخورد تماشاگران فیلم کربلاییها یک بار دیگر ما را به تکاپو انداخت که باید برای سواد رسانهای مردم فکر جدی کرد.
در بسیاری از نقاط جهان، آموزش سواد رسانهای بخشی از دروس کارگاهی دانشآموزان است؛ از جمله استرالیا، کانادا، انگلیس، ژاپن و آمریکا.
سواد رسانهای یک نوع درک متکی بر مهارت است که براساس آن میتوان انواع رسانهها و تولیدات رسانهای را شناخت و در تحلیل، پیامهای سره را از ناسره تشخیص داد؛ سواد رسانهای این امکان را میدهد تا با آموزش و افزایش آگاهی مخاطبان به چارچوبهای شناختی و انتقادی برسیم و نگاه نقادانهای به رسانهها، اخبار و اطلاعات منتشر شده از سوی آنها داشته باشیم.
حرف حساب در سواد رسانهای این است که «واقعیتها را رسانهها آنطور که میخواهند میسازند نه آنگونه که هست»!
اگر تصاویر پخش شده عملیات کربلای 4 از تلویزیون عراق را بدون سواد رسانهای تماشا کنیم و از پشت پرده اهداف تولیدی آن بیخبر باشیم، آن موقع است تمام قلههای افتخاری که از اسطورهسازی و حماسه هشت سال دفاع مقدس برای خانواده عزیز شهدا، مردم جامعه و... بیان شده به یکباره با چالش جدی مواجه میشود؛ چالشی که خسران آن غیرقابل جبران است. پس:
چشمها را باید شست / جور دیگر باید دید...
دکتر علی طلوعی - کارشناس رسانه
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد