احتمالا چیزهای زیادی دیگری میخورند. شما همین خواهران و برادران چینی خودمان را نگاه کنید. به قول معروف، هر جک و جونوری را میخورند.
از قورباغه و وزغ گرفته تا ملخ و مار و سایر خزندگان که نخواستیم نامشان فاش شود. حال آدم به هم میخورد از قیافه منکسرهشان!....
در عالم طالعبینی، در سال بز به سر میبریم و جا دارد اگر در این موقعیت حساس کنونی، یک مقداری راجع به گوسفند و کله و پاچه وی و نقش ارزشی آن در نظام غذایی مردم ایران صحبت کنیم.
از شما چه پنهان، سر صحبت را هم خود رئیس اتحادیه طباخان باز کرده که بی پرده در مصاحبه با خبرگزاریهای مهم کشور، گفته است: «در حال حاضر، هر روز بین 10 تا 12 هزار دست کله پاچه در تهران و حومه آن توزیع و مصرف میشود.»
شاید این آمار و ارقام در نظر شما قابل توجه باشد. بخصوص برای نسل امروز که کلهپاچه خورهای حرفهای و قدر قدیم را ندیدهاند اما حتما تعجب میکنند این نسل پیتزاخور اگر به نقل از همین جناب رئیس اتحادیه طباخان، اطلاع یابند که: «قبل از انقلاب، در تهران با 700هزار نفر جمعیت، همین مقدار کله پاچه فروخته میشد که الان در تهران 9 میلیون نفری فروخته میشود!»
التماس غذا:
کیپا پزان، سحر چو سر و کله وا کنند
«آیا بود که گوشه چشمی به ما کنند؟»
واقعا چرا باید چنین باشد؟ چرا در جامعهای که کله پاچهاش قدمت تاریخی بسیار دارد، امروز شاهد روند نزولی مصرف آن در بین آحاد مختلف جامعه و گروهها و جریانهای سیاسی موجود باشیم؟ اگر از قدمت این غذای حیوانی صحبت میکنیم، الکی حرف نمیزنیم.
سالها پیش کشفیات باستانشناسی در سه کیلومتری شهر «سنخواست» در استان خراسان شمالی و در محوطهای به نام «چلو»، به کشف یک دست کله پاچه چهار هزار ساله منجر شد و خبرش هم در جراید همان زمان آمد.
سرپرست ایرانی آن هیأت کاوش به خبرنگاران گفته بود که: «در کنار اجساد داخل دو قبر کشف شده، ظروفی به شکل کاسه گذاشته شده بود که در آن، بقایای سر گوسفند و چهارپاچه قابل رؤیت بود. این موضوع نشان میدهد که احتمالا کله پاچه، غذای محبوب آنها بوده و پس از مرگ به آنها هدیه شده است.»
بسته پیشنهادی: خب، حالا سؤال این است که چه کار باید کرد؟ حل این مسأله را هم از تیم مذاکرهکننده هستهای باید بخواهیم؟ یا که فلان وزارتخانه فخیمه باید بیانیه و دستورالعمل بدهد؟ چه باید کرد که بیش از اینها شاهد افت استقبال از کله پاچه در مملکت نباشیم؟.... عجالتا چند راهکار اصولی و کاربردی داریم که به نوعی، «فکت شیت» ما هم در این قضیه حساب میشود:
1- جمع کردن فستفودها: نگارنده همیشه با راهکار جمع کردن خیلی موافق بوده است. چون راحتترین راه دم دست است. بخصوص وقتی که آدم وقت یا حوصله فکر کردن به راههای دیگر هم ندارد. الحمدلله در قضایایی مثل دیش و قلیان هم خوب جواب داد. به نحوی که هنوز هم دارد اجرا میشود. چرا که یک طرح خوب را باید هی تکرار کرد. الان هم به نظر من باید رودربایستی را کنار گذاشت و در مغازههای فست فود را تخته کرد. مگر همین وزارت بهداشت نبود که سوسیس و کالباس و امثال این خزعبلات خوشمزه را مضر و مخل سلامت شهروندان اعلام کرد؟
2- تبلیغات فرهنگی درست: هر مساله و مقولهای اگر در قالب غالب هنری و غیرمستقیم و جذاب مطرح شود؛ اثرگذار خواهد بود. در این خصوص هم باید کار فرهنگی کرد. چرا در فیلمهای ما، دو تا دختر و پسر جوان، برای اولین قرار آشنایی خود به قصد ازدواج، محیط با صفای کلهپزی را انتخاب نمیکنند؟ مگر انتخاب نمیگفتند حق همه است؟
3- گنجاندن در کتب درسی: تا کی بچههای ما در دبستان بخوانند که: «بابا آب داد یا بابا نان داد»؟... خب چرا به همراهش یک بار هم که شده، کله پاچه نداد؟.... میدانید در این سن اگر روی بچههای ما کار بشود؛ چقدر راه را هموار میکند. نسلی که بار میآیند، به سمت کله پاچه گرایش مییابند. حالا نخور، کی بخور!... مگر پدر و مادرهای ما چه جوری کله پاچه خور شدند؟ سر سفرههای پدر و مادرشان. ما حتی همسایهای داشتیم آهنگر که ماه رمضان هم سحری کله پاچه میزد به بدن. البته تا غروب هم پتک میزد بر سندان.
4- شبانه روزی کردن: از قدیم معمول چنین بوده که کله پاچه را کله صبح میخوردهاند و کلهپزیها اولین مغازههای شهر بودهاند که صبح زود، چراغ کار و کاسبیشان روشن میشده. الان اما وقت جوانها تا پاسی از شب (بوق سگ سابق!) پای سریالهای مختلف تلویزیون و ماهواره لعنتی و چت کردن اینترتی با اقصی نقاط دنیا و لایک زدن زیر مطالب و عکس دوست و رفیق خود در عالم مجازی میگذرد و کمتر توفیق آن را دارند که صبح زود بیدار شوند. حتی اگر صحبت از نان سنگک خشخاشی داغ وتازه باشد و کله پاچهای 36 تا 40 هزار تومانی که کلی برای انسان خاصیت دارد. دولت قبلی که بیخودی یارانه را وضع نکرد. لابد حکمتی داشت. یک حکمتش همین که با 45 هزار تومان یارانه، ماهانه شما میتوانید یک دست کله پاچه بخورید. نوش جان و گوارای وجود!
رضا رفیع
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
ابراهیم قاسمپور در گفتوگو با جامجم مطرح کرد؛
ضرورت اصلاح سهمیههای کنکور در گفتوگوی «جامجم»با دبیر کمیسیون آموزش دیدبان شفافیت و عدالت