در این بازی هواداران عصبانی ستاره سرخ که پیش از بازی در فضای محدودی از ورزشگاه محصور شده بودند، شروع به جدا کردن و پرتاب صندلیهای پلاستیکی سکوها به سوی نیرویهای پلیس کردند. این اتفاق حدود 45 دقیقه ادامه داشت و پلیس با گارد امنیتی خود در مقابل پرتاب فلزات و آتش بازی شورشیان هوادار ستاره سرخ ایستاد که نتیجه آن دستگیری و جراحت 41 نفر از آنها شد.
پس از پاکسازی محوطه بیرون ورزشگاه از هولیگانهای طرفدار ستاره سرخ، بازی آغاز شد اما با آغاز بازی مشکلات دوباره پلیس هم از سر گرفته شد، چراکه اینبار هواداران پارتیزان دست به آشوب زدند و با پرتاب بطریهای آتش به سوی پلیس و پرتاب مواد دودزا به درون زمین مسابقه - که کل زمین را پوشانده و مانع دید بازیکنان شده بود- باعث توقف کامل بازی شدند.
صحنههای اینچنینی که بازی بین دو تیم همشهری بلگرادی را متوقف کرد و اتفاقات تلخی را درون شهر رقم زد، ترس از بروز چنین شورشهایی را در دیگر کشورهای اروپایی افزایش داده است.
نگرانی رئیس
خشونت مدت زمان زیادی است که فوتبال اروپا را احاطه کرده اما شکل جدید آن که شدت بیشتری نسبت به گذشته گرفته، نشان از آن دارد که ممکن است با توجه به مشکلات اقتصادی در اروپا و آنچه در مورد بالا گرفتن ناسیونالیسم و نژادپرستی دیده میشود، شرایط بدتر از گذشته شود.
چندی پیش میشل پلاتینی، ریاست یوفا نگرانی خود را از افزایش دوباره هولیگانیسم در اروپا اعلام کرد: «در ماههای گذشته همه ما از تصاویری که دیدیم ضربه خوردیم؛ چیزهایی که فکر میکردیم دیگر تمام شده و گذشته است. چیزهایی مانند هولیگانیسم و تعصب هواداران که در گذشته در بیشتر ورزشگاههای اروپا شاهدش بودیم.»
افزایش رفتارهای تبعیضآمیز
در چند ماه اخیر فهرست یوفا از خشونتهای فوتبال در اروپا پر شده است. در اسپانیا یک هوادار 43 ساله در خشونت خونینی که در ماه نوامبر که حدود 200 نفر بیرون ورزشگاه مادرید به راه انداختند، کشته شد. چندی بعد در ماه فوریه هواداران هلندی در شهر رم دست به خشونت زدند و آسیب زیادی به چشمه 400 ساله شهر وارد کردند. همین امسال بود که لیگ فوتبال یونان بهدلیل خشونتهای صورت گرفته برای مدتی تعلیق شد.
اتفاقات نژاد پرستانه از پرتاب موز به سوی بازیکنان سیاه پوست تا تعصبات و درگیریهای دینی را هم باید به این مسائل افزود که در حال افزایش است. تحقیقات یک موسسه بریتانیایی نشان میدهد رفتارهای تبعیض آمیز در این کشور در این فصل 71 بار رخ داده است. در حالی که فصل گذشته این نوع اتفاقات تنها 43 بار بروز یافته بود. کسانی که در این حوزه فعالیت دارند میگویند آمارها حکایت از آن دارد که باید در مورد کنترل و جلوگیری رفتارهای خشونتآمیز مرتبط با فوتبال هشدار داد. این آمارها آزاردهنده هستند.
در آلمان گزارشهای رسمی از 7863 مورد خشونت مرتبط به فوتبال در فصل گذشته خبر میدهند. این در حالی است که در فصل 2006 ـ 2005 این تعداد 4576 مورد بود. در ایتالیا 1161 خشونت فصل گذشته، در این فصل به 1515 مورد رسیده است. در اسپانیا جرائم مربوط به خشونتهای فوتبال در سال گذشته نسبت به سال قبل آن 22 درصد رشد داشته است. شاید این رفتارها در فوتبال تفاسیر مختلفی داشته باشد اما برای همه جامعهشناسان، کارشناسان فوتبال و... فقط یک موضوع تهدیدکننده است. مانند الکساندر پاولوویچ، یکی از اعضای هیات علمی ورزش دانشگاه آنیون نیکولا تسلا بلگراد که در مورد خشونتهای اخیر صورت گرفته در این شهر میگوید: «امکان وقوع خشونت همیشه وجود دارد و بندرت پیش میآید که در آنها به کسی یا چیزی لطمهای وارد نشود. این ذات چنین رفتارهایی است.»
شکل جدید یک مشکل قدیمی
مشکل هولیگانها موضوع جدیدی نیست. این همان مشکل قدیمی با شکلی جدید است که پیچ وتابهایش بیشتر شده است.
هولیگانهای فوتبال انگلیس در دهه 80 میلادی بیش از گذشته شناخته شدند. آنها دو اتفاق تراژیک را در این دهه رقم زدند؛ اولی در سال 1985 که دیوار ورزشگاه هایسل بلژیک را فرو ریختند و 39 نفر را به کام مرگ کشاندند و دیگری در سال 1989 که در ورزشگاه هیلزبورو بهوقوع پیوست و 96 هوادار جان خود را از دست دادند.
در آن مقطع بسیاری از کشورهای غرب اروپا با کم کردن تعداد پلیسها در زمین مسابقه نسبت به این اتفاقات واکنش نشان دادند و در عوض تعداد آنها را بیرون ورزشگاهها که با هواداران تماس مستقیم داشتند، افزایش دادند تا از ورود هولیگانها جلوگیری کنند. درون ورزشگاهها هم از ماموران مخفی استفاده کردند تا درگیری کوچکی در حین بازی پیش میآید را برطرف کنند.
اما داستان در شرق اروپا متفاوت بود، چراکه برخی از کشورها بتازگی از بند کمونیست رهایی پیدا کرده بودند و هنوز تعصبات قومی در آنها شعله ور بود و هنوز کشورهایی چون لهستان و رومانی باشگاههایی دارند که این تعصبات در آنها به میزان زیادی در حال فوران است. البته اروپاییها باید به این هم توجه داشته باشند که در این مساله تنها نیستند، چراکه در سال 2012 چنین رفتارهایی در مصر 74 کشته بر جا گذاشت.
به گفته بسیاری از هوادارانی که در آن روز در ورزشگاه پورت سعید حضور داشتند، این اتفاق توسط گروه کوچکی از هواداران احساسی و متعصب باشگاه شکل گرفت.
شرایط پیچیده منطقه بالکان
این وضعیت در بالکان هم وجود دارد. در بازی سال 1990 میان ستاره سرخ و دیناموزاگرب کرواسی، شورشی که درون ورزشگاه ایجاد شد، بازی را پس از ده دقیقه به پایان رساند و هنوز تصور بر این است که یکی از اتفاقات کلیدی در فروپاشی یوگسلاوی همان بازی است. در همان سال شبه نظامیان صرب از میان همین هواداران برای جنگ بالکان روی کار آمدند.
هولیگانیسم فوتبال از آنها یک جنگجوی متعصب ساخته بود. این را هم به یاد داریم که چنین رفتاری اخیرا هم از سوی صربها سر زد. در بازی 14 اکتبر این تیم مقابل آلبانی در بلگراد پرچمی به شعار «آلبانی بزرگتر» به درون زمین فرود آمد. یکی از بازیکنان صربستان این پرچم را سریع گرفت و پاره کرد اما همین اتفاق کوچک باعث تهییج هواداران و بازیکنان دو تیم شد و جنجال سختی را رقم زد. پیدا کردن نمونههای دیگری از این اتفاقات کار دشواری نیست. در سال 2011 هواداران صرب یک هوادار فرانسوی را با چوب بیسبال به قتل رساندند. در همان سال یکی از هواداران پارتیزان در درگیری میان هواداران این تیم با هواداران ستاره سرخ کشته شد. یکی از هواداران ستاره سرخ که خالکوبی خرسی که نشان شوالیه صربستان به همراه نقشه «صربستان بزرگتر» را روی عضلات بازویش حک کرده، تعصب به تیمش را اینگونه نشان میدهد:« این نوعی از عشق است که شما ممکن است به کشور، همسر یا فرزند خود داشته باشید.»
در صربستان مالکیت باشگاهها به عهده مردم است و اکنون دولت تلاش دارد با نزدیک شدن به اتحادیه اروپا، مشکلات را کنترل کند. در سال 2013 دولت تصمیماتی را برای کنترل خشونتها در ورزش مورد توجه قرار داد که از جمله آنها افزایش ممنوعیتهای سختگیرانه برای هواداران شورشی بود. با این حال کارشناسان فوتبال این کشور معتقدند باشگاهها در صربستان با سیاست و جنایت تنیده شدهاند و نمیتوان شرایط بهتری برای آنها ایجاد کرد. جف پیرسون، استاد وکالت دانشگاه منچستر میگوید: «هیچ شواهدی دال بر تلاش دولت برای اصلاح شرایط موجود وجود ندارد.» دوسان میهایلوویچ 35 ساله که از کودکی هوادار پارتیزان بوده و با کسی ازدواج کرده که هوادار پارتیزان است، میگوید: «ستاره سرخ و پارتیزان دشمن هر روزه یکدیگرند. این در همه 365 روز سال وجود دارد. زمانی که قصد ازدواج داشتم تنها اصرار به یک چیز داشتم و آن این بود که با هر کسی ازدواج میکنم به جز یک هوادار ستاره سرخ.» به نظر میرسد صربستان خودش را میان این دشمنیها و هرج و مرجها گم کرده است. مانند بازی پارتیزان و بلگراد که در میان شورش، بدون گل مساوی تمام شد.
والاستریت ژورنال / مترجم: عرفان خماند
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد