پیرمرد عاشق پیشه زمانی که با پاسخ منفی از سوی زن مورد علاقه‌اش روبرو شد، او را با روسری خفه کرده و جسدش را در داخل ویلای فشم به خاک سپرد.
کد خبر: ۷۹۴۱۲۷
اعترافات پیرمرد عاشق پیشه به قتل زن 43 ساله

به گزارش پلیس آگاهی تهران بزرگ، اول اردیبهشت 94 پسر جوانی با مراجعه به کلانتری 169 مشیریه به مأموران اعلام کرد که مادرش بنام مریم ( 43 ساله ) به قصد خرید از منزل خارج شد و دیگر مراجعتی به خانه نداشته است.

با تشکیل پرونده مقدماتی با موضوع فقدان افراد و به دستور شعبه 101 دادگاه عمومی و انقلاب فشافویه، پرونده جهت رسیدگی در اختیار پایگاه ششم پلیس آگاهی تهران بزرگ قرار گرفت.

کارآگاهان پایگاه ششم آگاهی اطلاع پیدا کردند که همسر فقدانی در حدود 10 سال پیش و به علت عارضه قلبی فوت کرده است و در حال حاضر وی سرپرستی فرزندانش را بر عهده دارد.

فرزندان فقدانی در اظهارات خود عنوان کردند که مادرشان دچار هیچگونه عارضه یا بیماری روانی ( فراموشی ) نبوده و در مورخه اول اردیبهشت 94 طبق روال همیشگی برای خرید وسایل مورد نیاز از خانه خارج شده است.

در شرایطی که فرزندان فقدانی از هرگونه اختلاف مادرشان با فرد یا افراد دیگر اظهار بی اطلاعی کرده بودند، کارآگاهان به تحقیق از سایر اعضای خانواده فقدانی پرداخته و اطلاع پیدا کردند که از چند ماه پیش یکی از بستگان فقدانی بنام « علی بابا» از او درخواست ازدواج کرده است.

برادر فقدانی در اظهاراتش به کارآگاهان گفت: حدود چند ماه پیش خواهرم عنوان کرد که یکی از بستگان بنام علی بابا به او پیشنهاد ازدواج داده است اما خواهرم به دلیل آنکه این شخص دارای همسر و فرزند است و از سوی دیگر وی تنها به فکر بزرگ کردن فرزندانش بود با درخواست ازدواج او مخالفت کرده است.

برادر فقدانی در ادامه اظهاراتش افزود: قصد داشتم تا به سراغ علی بابا بروم اما خواهرم عنوان کرد که علاقه ای ندارد کس دیگری حتی فرزندانش از این موضوع مطلع شوند و به اصرار وی سکوت کردم؛ از آن زمان چندین بار از خواهرم پیگیر موضوع شدم و او هر بار عنوان می کرد که دیگر خبری از علی بابا ندارد.

با توجه به اظهارات برادر فقدانی، کارآگاهان ضمن شناسایی محل سکونت علی بابا. الف ( 56 ساله ) اقدام به دستگیری وی در مورخه 3 اردیبهشت 94 کردند اما او در اظهارات اولیه اش با وجود تأیید اظهارات برادر فقدانی در خصوص پیشنهاد ازدواج خود به فقدانی مدعی شد که هیچ اطلاعی از وی ندارد.

در ادامه رسیدگی به پرونده و در شرایطی که علی بابا همچنان اصرار بر بیگناهی داشت، کارآگاهان با انجام اقدامات پلیسی اطمینان پیدا کردند که با وجود ادعای این شخص مبنی بر بی اطلاعی از فقدانی، وی همچنان اصرار داشته تا با فقدانی ازدواج کند و حتی در مورخه اول اردیبهشت 94 با خودروش شخصی خود به محله فقدانی رفته است.

اعتراف به جنایت

علی بابا که در مواجهه با ادله بدست آمده چاره ای جز اعتراف و بیان حقیقت نداشت، نهایتا در مورخه 10 اردیبهشت 94 لب به اعتراف گشود و به ارتکاب جنایت و قتل فقدانی اعتراف کرد.

متهم در اظهارات خود به کارآگاهان گفت: در مورخه اول اردیبهشت 94 به محله فقدانی رفتم؛ تصمیم داشتم تا بار دیگر درخواست پیشنهاد خود را مطرح کنم و به همین علت آنقدر منتظر ماندم تا «مریم» از خانه خارج شد؛ زمانی که مریم از خانه خارج شد با خواهش از او خواستم تا سوار ماشین من شود و او نیز به ناچار و برای آنکه کسی متوجه موضوع نشود سوار شد؛ پس از حرکت درباره علاقه ام به وی صحبت کرده و مجددا درخواست خود را مطرح نمودم و او بار دیگر و این بار با زبانی تُند به من پاسخ منفی داد و عنوان کرد که حاضر به ازدواج با هیچ شخص دیگری نیست و تنها قصد بزرگ کردن فرزندانش را دارد؛ در حالیکه بسیار عصبانی شده بودم کنترل خودم را از دست داده و با مریم درگیر شدم و روسری را به دور گردنش فشار دادم.

متهم در ادامه اعترافاتش به کارآگاهان گفت: زمانیکه به خود آمدم متوجه شدم که مریم فوت کرده است؛ بسیار ترسیده بودم؛ برای همین جسد مریم را به ویلای خود در منطقه فشم برده و در گوشه حیاط در زیر خاک پنهان کردم.

با توجه به اعترافات علی بابا، کارآگاهان به ویلای متهم در منطقه فشم مراجعه کردند و با راهنمایی متهم موفق به کشف جسد مریم شدند؛ با کشف جسد مقتوله و اعتراف صریح متهم به ارتکاب جنایت، پرونده جهت ادامه تحقیقات در اختیار اداره دهم پلیس آگاهی تهران بزرگ قرار گرفت.

سرهنگ کارآگاه آریا حاجی زاده، معاون مبارزه با جرایم جنایی پلیس آگاهی تهران بزرگ با اعلام این خبر گفت: متهم با قرار بازداشت موقت و جهت انجام تحقیقات تکمیلی در اختیار اداره دهم پلیس آگاهی تهران بزرگ قرار گرفته است.

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۱
پدرام
Iran, Islamic Republic of
۱۱:۴۱ - ۱۳۹۴/۰۲/۱۴
۱
۰
من با اصل ماجرا كه همگی برخاسته از فرهنگ جاهلانه ی مرد سالاریست كار ندارم , چرا كه خانه از پای بست ویران است ... فقط خواستم بگم كه اطلاق واژه ی پیر به هر سن و سالی كار ناپسندیست , به ویژه قهرمان این ماجرا كه به نوشته ی خودتون 56 سالشه , چنین واژه هایی به شدت موجب تزریق ناتوانی در فرد میشوند , فرقیم نمیكنه طرف مرد باشه یا زن و چه بسا مردانی كه نسبت به این مسأله بسیار حساستر از خانمها هستند , اگرچه این را بسیار ناروا به زنان نسبت داده اند , پس نكنین این كارو

نیازمندی ها