بهمنظور دستیابی به چنین وحدتی، در دورهای از تاریخ امپراتورها و پادشاهان از طریق ابزار سرکوب، مردم را وادار به اتحادی از جنس تسلیم میکردند و در دورههای بعدی، ایدئولوژیهایی چون ناسیونالیسم یا مارکسیسم و لیبرالیسم، مبنای وحدت قلمداد شده و اتحاد نیروهای اجتماعی را حتی فراتر از مرزهای جغرافیایی طلب میکردند.
با این حال در قرن بیستویکم-که بنا بر روایتهای پستمدرنیستی، قرن مرگ فراروایتهاست- این مردم هستند که محور وحدت قلمداد شده و سیاستمداران با هر گرایشی تلاش میکنند بخشی از این مردم را نمایندگی کرده و براساس میزان نزدیکی یا دوری خود به مردم، منافع سیاسی و اتحاد در نظام سیاسی را پیگیری کنند. در چنین چارچوبی، همگرایی نه ناشی از جبر فیزیکی یا ایدئولوژیک، بلکه برخاسته از میل باطنی شهروندانی است که تامین منافع خود را در گرو رعایت همدلی میدانند.
به پشتوانه همین تاریخ تحولات مفهومی «وحدت سیاسی» است که اکنون نامگذاری سال 94 بهنام «دولت و ملت و همدلی و همزبانی»، اهمیتی مضاعف یافته و چگونگی دستیابی به چنین وحدتی با تکیه بر اراده مردم و در چارچوب مدل مردمسالاری دینی، پرسشی پیشروی بسیاری از صاحبنظران بهشمار میرود.
برای پاسخ به این پرسش در ادامه سلسله گفتوگوهای روزنامه جامجم با صاحبنظران درباره راههای تحقق شعار سال، با آیتالله قربانعلی دری نجفآبادی به گفتوگو نشستیم؛ کسی که هرچند اکنون بهعنوان نماینده ولی فقیه در استان مرکزی شناخته میشود، اما در کارنامه خود، سابقه تصدی وزارت اطلاعات، دادستانی کل کشور و نمایندگی مجلس را داشته و در حال حاضر دغدغه تحقق شعار سال را دارد؛ شعاری که به گفته وی میتواند مبنایی باشد برای رسیدن به وحدت آن، هم در سطحی وسیعتر؛ یعنی جهان اسلام.
دری نجفآبادی در این گفتوگو نهتنها از اهمیت نامگذاری شعار سال و پیامدهای آن سخن گفته، بلکه باتوجه به برگزاری انتخابات مجلس خبرگان رهبری در پایان امسال نقش این نهاد مهم سیاسی را در تحقق شعار سال بررسی کرده و در فرجام، نسبت به سیاستهای تفرقهافکنانه در منطقه از سوی برخی دولتهای عربی هشدار میدهد. او که همدلی اسلامی را در ادامه رعایت همدلی و همزبانی در ایران تحلیل میکند، با نگاهی به تاریخ اسلام بر این نکته تاکید دارد که همدلی و همزبانی یکی از مهمترین راهبردها برای تامین امنیت ملی کشورمان و نیز توجه به مصالح مسلمانان در جهان اسلام است.
سالهاست رهبر معظم انقلاب از اهمیت و ضرورت وحدت ملی سخن گفته و بسیاری از مسئولان نیز دستکم در مقام کلام بر اینکه نیروهای سیاسی در کشورمان باید رویکردی وحدتگرایانه داشته باشند، تاکید میکنند. در چنین شرایطی فکر میکنید چه دلایلی باعث شد سال 94 از سوی رهبر معظم انقلاب به نام «دولت و ملت، همدلی و همزبانی» نامگذاری شود و به نوعی ایشان تاکیدی بیشتر بر همدلی داشته باشند؟
همانطور که اشاره کردید، وحدت ملی یکی از مهمترین سرمایههای نظام اسلامی است و به همین دلیل یکی از مهمترین آرمانهای انقلاب ما هم همین وحدت و انسجام ملی بوده است.
وقتی از وحدت سخن میگوییم، در این معنای خاص وحدت سیاسی، بیشتر اشاره به وحدت دولت و ملت داریم. اما اینکه چرا امسال این شعار برای سال انتخاب شده، به نظر به دلیل اتفاقات مهمی است که امسال رخ داده یا رخ خواهد داد. امسال ما شاهد جدیتر شدن پیگیریها برای به نتیجه رسیدن مذاکرات هستهای هستیم.
همچنین موضوع برگزاری انتخابات مجلس و انتخابات خبرگان رهبری از مهمترین رویدادهای سیاسی سال است. افزون بر آن، امسال شاهد توطئه رژیم صهیونیستی علیه کشورمان و نیز جهان اسلام هستیم و اتفاقات مهم دیگری هم در خاورمیانه به وقوع پیوسته که همه اینها حکایت از آن دارد که امسال باید با توجه بیشتر به وحدت ملی و اتحاد دولت و ملت، اقتدار کشورمان را حفظ کنیم.
برای اینکه اقتداری که به آن اشاره کردید در عمل محقق شود، باید از چه راهبردی استفاده کرد؛ یعنی کدام الگوها میتواند ما را به سوی وحدت هدایت کند؟
وحدت دولت و ملت در سایه هدایتهای رهبری محقق شده و ولیفقیه شاخص چنین اتحادی است. بنابراین اگر میخواهیم کشتی نظام به ساحل آرامش و نجات برسد، باید با تکیه بر این الگو به وحدت و انسجام برسیم.
از دیگر سو نباید از یاد ببریم که قرآن و نهجالبلاغه و توصیههای بزرگان دینی ما نیز بر رعایت وحدت تاکید دارد. در تاریخ اسلام شاهد بودهایم که تفرقه و واگرایی سیاسی بهدلیل خطمشی خوارج چگونه به دولت علوی آسیبزده و ریشه همه حوادث تلخ بعدی شده است. باید به این نکته توجه کرد که آنچه همواره در مقابل وحدت قرار دارد، قدرتطلبی گروههای سیاسی است. بنابراین اگر میخواهیم به پیروزی برسیم، باید مبنا را بر وحدت و انسجام قرار داده و از پیگیری منافع گروهی در برابر مصالح ملی خودداری کنیم.
شما به برخی مسائل روز بهعنوان دلیل اصلی نامگذاری شعار امسال بهنام همزبانی مردم و دولت اشاره کردید. پرسش من این است که وحدت چطور میتواند ما را در تحقق برخی اهداف کوتاهمدت سیاسی مانند گفتوگوهای هستهای یا برگزاری انتخابات مجلس دهم کمک کند؟
نکته مهم این است که همواره اگر چالشها و اختلافات داخلی ما تشدید شود، این به نفع کشورمان در معادلات بینالمللی نیست. طبیعی است اگر مسائل داخلی ما به سمت تنازع و تخاصم پیش برود، این امر باعث شکاف و چنددستگی شده و تضعیف مواضع کشورمان در عرصههای بینالمللی را در پی خواهد داشت.
شما درباره همین مذاکرات هستهای که اشاره کردید، به مواضع باراک اوباما در پیام نوروزیاش نگاه کنید. میبینید که بهدنبال ایجاد چنددستگی و تشتت در داخل کشورمان بود. البته رهبر معظم انقلاب بخوبی پاسخ او را دادند و تصریح کردند در ایران همه موافق مذاکرات هستند.
با وجود این شما میبینید که به امید از بین بردن وحدت داخلی، همچنان شیطنت میکنند و میخواهند شخصیتها و بزرگان نظام را مخالف مذاکرات نشان دهند. اگر به همین سیاستهای تفرقهافکنانه دشمن نگاه کنید، میبینید حتی آنها هم دریافتهاند که همدلی میتواند باعث پیروزی ما شده و تفرقه سم مهلکی است که ضعیفمان خواهد کرد. برای همین میگویم همدلی و همزبانی نه فقط رمز موفقیت ما است، که تکلیفی شرعی نیز بهشمار میرود.
همین جا بحثی درباره نقد دولت مطرح میشود. برخی میگویند چون سال همدلی است، نقدها باید با ملاحظاتی مطرح شود، هرچند برخی دیگر، چنین ملاحظاتی را به معنی بسته شدن باب انتقاد میدانند. به نظر شما منتقدان در سالی که به نام همدلی مردم و دولت نامگذاری شده، باید چه چارچوبهایی را مدنظر داشته باشند؟
دقت کنید معنی همدلی این نیست که بگوییم منتقد بیسواد است. حتما منتقد باید بتواند انتقاد کند، البته به شرطی که این انتقادها به اختلاف و تفرقه منتهی نشود. نباید از یاد ببریم که نقد به این معنی نیست که به جای ایستادن در مقابل استکبار و رژیم صهیونیستی، در داخل کشور مقابل یکدیگر بایستیم. رویارویی داخلی حرام است بنابراین اگر نقدی هم مطرح میشود، باید حکیمانه بوده و البته دولت هم باید چنین نقدی را بپذیرد.
خلاصه حرف من این است که نباید انتقادها به ناخن کشیدن به صورت یکدیگر تبدیل شود. شما فراموش نکنید مردم ما صفای باطن دارند و دلهای مردم با هم است. پس نباید کاری کنیم که در زبان، خلاف وحدت و همدلی سخن بگوییم. همانطور که گفتم، همدلی، نماد اقتدار ملی است و تا دشمن هست، باید از طریق همدلی، قدرت خود را افزایش دهیم. همه ما سربازی در این مسیر محسوب میشویم بنابراین همه اشخاص، نهادها و قوا باید به جای منافع شخصی، منافع ملی را مورد توجه قرار دهند.
گفتید که همه نهادها باید برای همدلی بکوشند. باتوجه به اینکه امسال انتخابات مجلس خبرگان را در پیش داریم، فکر میکنید چگونه میشود از ظرفیتهای این نهاد برای تحقق شعار سال و ارائه الگویی از همدلی استفاده کرد؟
از این زاویه که گفتید، باید نگاه ویژهای به نقش خبرگان بشود. مجلس خبرگان رهبری نهاد مقدسی است که ریشه در غدیر خم و مفهوم بلند ولایت دارد. نهادی تاثیرگذار که پشتوانه آن فقه شیعه و ولایت فقیه است و این نهاد هم از آن پشتیبانی میکند. اعضای این مجلس چه در حال حاضر و چه دوره بعدی که تعداد نمایندگان احتمالا افزایش پیدا کند، از علمای تراز اول، دوم یا حداکثر سوم هستند که رسالت بزرگی را بر دوش خود احساس میکنند.
باتوجه به اعتمادی که مردم به خبرگان دارند، در این مجلس اصلا بحث شخصی و سیاسی و جناحی نداریم، آنچه هست، مصالح عالیه نظام است و تکلیف شرعی. روشن است که مباحث طایفهای اینجا نمیتواند محلی از اعراب داشته باشد و مبنای مردم برای انتخاب، رأی به شایستهترینهاست. بنابراین حساب انتخابات خبرگان را باید از مجلس و ریاست جمهوری جدا کرد.
خب، با این اهمیتی که مجلس خبرگان رهبری دارد، معلوم است که علما نماد همدلی هستند. شما از یاد نبرید که حضرت امام خمینی(ره) خبرگان را به دو موضوع سفارش کردند. یکی سادهزیستی و دیگری همدلی. امروز هم خبرگان و علما در همین مسیر حرکت میکنند و الگویی برای مردم هستند. مردم ممکن است فلان نماینده مجلس یا فلان مسئول را نشناسند، ولی علما را میشناسند بنابراین مواضع علمای دینی برای رسیدن به همدلی و همزبانی اهمیت بالایی دارد.
یکی از نقشهایی که علما میتوانند به عهده بگیرند، دعوت به وحدت، نه فقط در چارچوب مرزهای ایران، بلکه در گستره جهان اسلام است. باتوجه به اهمیت همدلی در جهان اسلام، فکر میکنید تحولات موجود در منطقه بویژه در رابطه با تجاوز به یمن، چقدر میتواند به مواضع همدلانه مسلمانان آسیب بزند؟
همانطور که گفتید، نکته مهم این است که جهان اسلام با همدلی و همزبانی، در مقابل جبهه استکبار بایستد و با قدرت، از امنیت و منافع مسلمانان دفاع کند. با این همه عجیب است که دولتی مانند عربستان که مدعی خادمی حرمین شریفین است، با وهابیتپروری و داعشپروری، نقش یک تفرقهانداز را در جهان اسلام بازی میکند. چرا باید تندروها در عربستان فتاوایی وهنآلود و سُست و بیپایه مانند جهاد نکاح داشته باشند و میداندار جنگ با یمن شوند؟ جنایات صهیونیستها از یکسو و حمله عربستان از سوی دیگر، امنیت مسلمانان را تهدید میکند. چرا باید نقشی چنین منفی از ریاض در تاریخ اسلام باقی بماند؟
شما آن کار فرودگاه جده و بیحرمتی اینها به زائران را ببینید، بعد هم که ماجرای تجاوز به یمن. به جای اینکه بروند برای دفاع از مقاومت با صهیونیستها رودررو شوند، به یمن لشکرکشی میکنند. آلسعود که زمانی از صدام حمایت میکرد، حالا مست از پولهای نفتی، به کشورهای اسلامی حمله میکند و این قابل بخشش نیست. من از شورای امنیت هم تعجب میکنم که اجازه میدهد آلسعود به یک عضو سازمان ملل حمله کند و به جای کمک به گفتوگوهای یمنی ـ یمنی، پشت کسی قرار گیرد که جایگاهی در ساختار سیاسی یمن ندارد.
واقعیتهای موجود در یمن را کسی نمیتواند نادیده بگیرد. نیمی از مردم یمن را زیدیها تشکیل میدهند و انصارالله هم قدرتی بزرگ در این کشور است. بدیهی است که همه کشورها باید کمک کنند تا با کمک مردم یمن، این کشور آباد شود، نه اینکه زیرساختهای یمن هدف حمله هوایی و بمباران قرار بگیرد. البته آلسعود در این تجاوز به موفقیتی نمیرسد و خیری نمیبیند، چراکه مردم یمن پیروز خواهند بود. بنابراین توصیه ما به آلسعود این است که اگر میخواهند جایگاهی در جهان اسلام داشته باشند، از این سیاستهایی که دارند توبه کرده و درصدد جبران برآیند. با این حال بهنظر میرسد شدت اقدامات آنها در یمن تا به آنجاست که نیاز دارد دادگاهی بینالمللی آلسعود را مجازات کند، چون عربستان همان راهی را میرود که صربها در بوسنی رفتند.
برخی دیگر از کشورهای منطقه نیز چه در چارچوب عملیات نظامی و چه حمایتهای سیاسی و تبلیغاتی، پشت ریاض قرار گرفتهاند. فکر میکنید دلیل این همراهیها چیست؟
این ائتلافهای ساختگی دوام نمیآورد. مگر همه این کشورهایی که به قول شما همراهی میکنند، روی هم چقدر جمعیت دارند؟ شما فراموش نکنید ملت یمن، ملتی رنجکشیده، مقاوم و سختکوش است و در مقابل این بهاصطلاح توفانهایی که ایجاد کردهاند، پیروز خواهد شد.
به این نکته هم توجه کنید که ما نمیخواستیم عربستان اینچنین رسوا شود. ایران به دنبال سلطه بر منطقه نیست و حرفهای شیعههراسانه و ایرانهراسانه مبنایی ندارد. همه بدانند که شیعه، حامی عدالت، سرافرازی و وحدت ملتهای اسلامی است. ایران حامی استقلال و کرامت انسانهاست، درست به همان صورتی که اهل بیت(ع) رشد مسلمانان را میخواستند.
بنابراین ما در منطقه هدف خاصی نداریم. ما بهدنبال همدلی اسلامی هستیم اما به دیگر مسلمانان یادآوری میکنیم که کجای قرآن گفته است یک دولتی چون دلار نفتی دارد، حق دارد به یک ملت ضعیفتر تجاوز کند؟ براساس آموزههای دینی، آنچه باعث پیروزی است، اراده، مردانگی و مقاومت است و من فکر میکنم سابقه تاریخی ملت یمن نشان میدهد این مردم، تن به تسلیم نداده و اینبار هم با ایستادگی خود پیروز خواهد شد.
مصطفی انتظاری هروی / گروه سیاسی
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد