هر چند که در گذشته زنان در ارتکاب برخی جرایم نقش داشتند، یا به قولی رد پای آنها در بعضی از جرایم دیده میشد، اما آنها نقش سیاهی لشکر ماجرا را داشتند. اگر سرقتی صورت میگرفت، آنها همراه سارقان در محل حاضر میشدند تا پلیس شک نکند. اما حال خودشان ید طولایی در این کار پیدا کردهاند. حالا خودشان آنچنان ماهرانه نقشه میکشند و آن را اجرا میکنند که بسیاری از متهمان مرد انگشت حیرت به دهان میمانند.
تفاوت مجرمان زن با مرد
زنان برعکس مردان ـ که جرایم خشن و با تهدید و ارعاب انجام میدهند ـ جرایم را خیلی ماهرانه و با لطافت و ظرافتی خاص مرتکب میشوند. نیازی نیست مانند مردان نردبان به دوش بگیرند و انبر و دیلم به دست. آنها با ترفندی مانند مستاجر و پرستار وارد خانه سوژههایشان میشوند و خیلی صبور و خونسرد در کمین مینشینند. زمانی که اطمینان قربانیان را جلب کردند، کلید خانه آنها را در فرصتی مناسب بهدست آورده و بعد از آنکه صاحبخانه مکان را ترک میکند، سرقت را انجام میدهند. درست مانند خبری که چند روز پیش در رسانهها به چاپ رسید. زن جوانی چند ماه در نقش مستاجر راهی خانهای شد و بعد از بهدست آوردن کلید خانه در فرصتی مناسب 200 میلیون تومان طلا سرقت کرد. او سپس به آرایشگاه زنانه رفت و به شکار طعمه بعدی خود پرداخت. پلیس پس از شکایتهای مشابه تحقیقات در این زمینه را آغاز کرد، تا اینکه اشتباه زن تبهکار در گرفتن عکس سلفی با آخرین قربانی، او را به دام انداخت.
سارقان حرفهای
سرقت تنها جرمی نیست که زنان در اجرای حرفهای آن از مردان پیشی گرفتهاند. روزگاری زنان در نقش پوشش برای قاچاق مواد مخدر بودند و داخل خودروها مینشستند تا پلیس با دیدن آنها به خودروی حمل مواد مشکوک نشود. اما حالا خودشان گرداننده باند شده و مافیایی را برای خود تشکیل دادهاند. درست مانند دو زن جوانی که در استان همدان اقدام به قاچاق موادمخدر کردند. این دو زن که از قاچاقیان سابقهدار هستند با جاسازی شش کیلو هروئین قصد انتقال آن را به کرمانشاه داشتند که از سوی پلیس دستگیر شدند.
خروج زنان از معاونت به مباشر جرم
حضور پررنگ زنان در حوزه جرایم تنها به قاچاق و سرقت محدود نمیشود، بلکه در زمینه جرایمی سنگین و خشنتر مانند قتل نیز رخ داده است. تا دیروز شاهد آن بودیم که زنان تنها در نقش معاونان و دستیارانی برای اجرای یک نقشه قتل بودند. اما حالا خودشان به عنوان مباشر، اجراکنندگان قتل هستند. حتی این جنایات را خیلی حرفهایتر، زیرکانهتر و حتی با قساوت بیشتری انجام میدهند.
پیش از این آنها در نقش معاون بودند و تنها در را برای قاتل بازمیکردند یا دست و پای مقتول را میگرفتند تا قاتل راحتتر جنایت را مرتکب شود. حتی اگر خود دست به قتل میزدند سعی داشتند با خوراندن داروی بیهوشی این کار را انجام دهند. اما حالا خود با ضربات چاقو، میله و ... جنایت را انجام میدهند و حتی گاهی اوقات برای از بینبردن آثار این جنایت، کارهایی چون دفن جنازه و سوزاندن آن را انجام میدهند. چند روز قبل خبری در جراید به چاپ رسید که دختر و مادری پدرشان را به قتل رساندند و یک شبانهروز با جنازه زندگی کردند یا در پروندهای دیگر زنی پس از قتل همسر صیغهای خود برای آنها پلیس هویت مقتول را شناسایی نکند، صورت قربانی را سوزاند.
شگرد عجیب برای سرقت طلا
حتی آنها برای سرقت از طلافروشیها مثل مردها اسلحه بهدست نمیگیرند و بگویند دستها بالا و طلاها را داخل کیسه بریزند و اقدام به تیراندازی کنند. آنها خیلی زیرکانه وارد طلافروشی میشوند و با ترفندی بسیار ماهرانه مقدار زیادی طلا را به سرقت میبرند، طوری که نه طلافروش متوجه میشود و نه دوربینهای مداربسته. مگر اینکه این فیلمها را در بازبینی در دور کند بگذاریم. آنها به بهانه خریدار وارد مغازه میشوند و چند سرویس را برای مشاهده از طلافروش میخواهند. بعد هم در حرکتی سریع، طلاها را سرقت کرده و از محل فرار میکنند.
البته اینها نمونههایی از جرایمی است که توسط زنان صورت میگیرد و جرمهایی که قبل از آن مرتکب میشدند مانند جیببری و ورود به خانهها و بیهوشکردن صاحبخانه و سرقت نیز همچنان در پروندههایشان وجود دارد. اما چیزی که مهم است زنگ خطری است که برای پلیس و کارشناسان به صدا درآمده است. آنها معتقد هستند که باید جدیتر به این موضوع نگاه کرد و این موضوع را بجد مورد آسیبشناسی قرار داد، چرا که زنان ستون و پایههای بنیان خانوادهها هستند و این خانواده است که سازنده جامعه است.
تیپشناسی مجرمان
سعیده اسدیان
در تیپشناسی مجرمان تاکنون سه ویژگی مرد، جوان و مجرد بودن نسبت به سایر ویژگیها پررنگتر و شاخصتر بود، اما در سالهای اخیر شاهد شکل دیگری از تیپشناسی مجرمان هستیم که شامل زن و متأهل بودن است.
درآمد پایین، بهعهده گرفتن مسئولیت و سرپرستی خانواده به دلیل طلاق، پایین بودن سطح آموزش و مهارتهای شغلی، مشکلات ناشی از نداشتن مسکن، نبود شغل و منبع درآمد ثابت، همگی تکههای پازلی است که در کنار یکدیگر زمینه وقوع جرم در میان زنان را فراهم میکند، بنابراین مشکلات اقتصادی و ناتوانی در تامین نیازهای اولیه باعث شده برخی زنان هم وارد حوزه جرایمی شوند که تاکنون مردانه بوده است. در گفتوگویی با کارشناسان به بررسی علل افزایش ورود زنان به حوزه جرایم حرفهای پرداختهایم که در ادامه میخوانید.
نگاه کارشناس1
نقش تاثیرگذار زنان در جرائم
عبدالصمد خرمشاهی، حقوقدان و وکیل دادگستری: در دهههای گذشته میزان جرایمی که زنان مرتکب میشدند، نسبت به مردان کمتر و جرایم بخصوص جرمهای خشن مختص مردان بود و پای زنان کمتر به این حوادث باز میشد، اما متاسفانه در دهههای اخیر شاهد یم که این نامیزانی در ترازوی جرایم زنانه و مردانه به سمت تعادل در حرکت است.
امروزه دیگر نمیتوانیم بگوییم 90 درصد جرایم را مردان و 10 درصد را زنان مرتکب میشوند. اگر نگاهی به صفحه حوادث روزنامهها داشته باشیم میبینیم زنان - چه به عنوان مباشر و چه به عنوان همدست - در بسیاری از جرایم نقش دارند و تاثیرگذار هستند. پیش از این جرایم زنان به اعتیاد یا بدرفتاری با فرزند خلاصه میشد، اما امروز این معادلات به هم خورده و میبینیم که هم از لحاظ کمی و هم از لحاظ کیفی در زمینه وقوع جرایم از سوی زنان دچار تحول شدهایم.آمارهای رسمی حکایت از این دارد که بخش عمدهای از جرایم مربوط به زنان است، بررسیها نشان داده بار مشکلات مالی و فقر در سالهای اخیر گریبانگیر زنان شده و بیشتر زنان سرپرست خانوار که ستون خانواده هستند و نقش مهمی برعهده دارند با مشکلات مالی مواجه میشوند که این موضوع یک خطر بالقوه و بالفعل برای جامعه است، چرا که همه میدانیم بزه و جرم تبعات منفی در جامعه دارد و میتواند آثار روحی - روانی و حتی خسارتهای مالی را در جامعه برجای بگذارد. متاسفانه امروز جرایم خشن همچون زورگیری، آدمربایی و قتل در میان زنان شیوع پیدا کرده و دیگر مختص مردان نیست. مهمترین راهکار برای جلوگیری از رشد اینگونه جرایم و سیر نزولی آن، توجه به مشکلات اقتصادی و فرهنگی از سوی دولت است.
نگاه کارشناس2
دلایل افزایش جرایم زنانه
فاطمه عزیزی، کارشناس ارشد مطالعات زنان: زنان آزادانه مجرم بودن را انتخاب نمیکنند، بلکه جامعه و عوامل مختلف اجتماعی و خانوادگی آنها را به سمت جرم سوق میدهد. امروزه بهدلیل قرار گرفتن جامعه در شرایط گذار بار ارزشی بسیاری از هنجارهای اجتماعی کمتر شده و امکان حضور زنان در برخی موقعیتها که تا پیش از این خاص مردان بود، فراهم شده است. برای مثال امروزه این قشر از جامعه میتوانند به مشاغلی چون مدیریت دست یابند که این امر شرایط ارتکاب به جرایم اقتصادی را بیشتر از قبل برایشان مهیا میکند، بنابراین آمار این نوع از بزهکاریها در این جنس در مقایسه با دورههای گذشته افزایش پیدا میکند. نقش زنان بزهکار کمتر از مردان بزهکار است، اما این موضوع به معنای ارتکاب جرایم به اصطلاح سبک از سوی زنان نیست، چراکه برخی جرایم نظیر فرزندکشی، سقط جنین، نگهداری اموال مسروقه، شهادت دروغ، تشویق و ترغیب افراد به بزه و فحشا در زنان بسیار بیشتر از مردان است. افزایش مشکلات اقتصادی، دستمزدهای ناچیز، اعتیاد همسر و اختلافات میان همسران سبب شده است شوهرکشی، کلاهبرداری و سرقتهای بزرگ در بین زنان شیوع پیدا کند.
نگاه کارشناس3
بلندپروازی، دلیلی برای سرقت
مریم یوسفی، جامعهشناس: در بحث مربوط به جرایم باید ابتدا بررسی کنیم که جرایم مختص چه زنانی است. برخی زنان هستند که نه بدسرپرست و بیسرپرست هستند و نه مشکل خاصی دارند، اما به دلیل بلندپروازی و چشم و همچشمی سرقتهایی را بویژه در مهمانیها انجام میدهند، این افراد بهدنبال دیده شدن هستند و ما در طول سال با چندین مورد از اینگونه پروندهها مواجه هستیم، این افراد معمولا به دلیل عقدههای روانی در کودکی به آنچه دارند، قانع نیستند. در مقابل ما با زنانی روبهرو میشویم که چندینبار به زندان رفته و هر بار پس از آزادی مرتکب جرایم سنگینتری شدهاند، این دسته از زنان معمولا به دلیل نیاز مالی شدید و امرار معاش دست به ارتکاب جرم میزنند. زنان بدسرپرست بیشتر از زنان بیسرپرست مرتکب جرایمی همچون سرقت میشوند، ابتدا با سرقتهای خرد شروع میکنند. معمولا در بحث سرقت بویژه در میان بانوان موضوع هیجان درصد کمی را به خود اختصاص میدهد، اما چون چشم و همچشمی در جامعه ما زیاد شده و زنان هم معمولا به ظاهر خود اهمیت زیادی میدهند، میتوانیم پس از نیاز مالی، طمع را دلیل دوم ارتکاب جرم در میان زنان عنوان کنیم.
نگاه کارشناس 4
سبقت زنان مجرم از مردان
علی نجفیتوانا، جرمشناس و متخصص حقوق جزا: جرم واکنشی نسبت به شرایط و اوضاع اجتماعی است، با توجه به تحولات اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی، جرایم شیوع پیدا میکند و به همین دلیل بزهکاری افراد در سالهای اخیر دچار تغییرات جدی شده است.
برای مثال مردان به جای جرایم سنتی به جرایم فضای مجازی و بسیار متفاوت از گذشته روی آوردهاند و زنان از جرایمی مانند سقط جنین، بچهکشی یا جرایم خلاف مبانی عفت به جرایم سازمانیافته مالی و حتی اقدامات مجرمانه فراملی رسیدهاند.
علت تغییر شکل جرایم در زنان به چند عامل بستگی دارد؛ اول اینکه حضور زنان در زندگی اجتماعی بیشتر از گذشته شده و زنان دیگر در گوشه خانه به بچهداری و شوهرداری اکتفا نمیکنند، بلکه مشغول کار در خارج از منزل شدهاند.
نکته مهم دیگر این که معمولا تحصیلات زنان همردیف با مردان است و حتی در شرایطی از لحاظ مدارج تحصیلی و قبولی در دانشگاهها از مردان سبقت گرفتهاند. این مسائل موجب میشود که در معرض همان مشکلات روحی، روانی، اقتصادی و اجتماعی قرار گیرند که مردان با آن مواجه هستند.
از آنجا که تعداد ازدواج نسبت به گذشته کمتر و طلاق بیشتر شده ما با نوعی پدیده استقلال در زنان مواجه هستیم، این در حالی است که بیکاری به نسبت گذشته در زنان افزایش یافته و زنان بیشتر از قبل در معرض آسیبهای اجتماعی قرار گرفتهاند.
متاسفانه جامعه نگاه فرودستی به زنان دارد و زنان هنوز موفق نشدهاند بهطور کامل جایگاه خود را در جامعه پیدا کنند.
جرایم خردی که زنان در گذشته انجام میدادند مربوط به زمانی بود که فرمانبردار مطلق و صرفا فردی خانهدار بودند و روابط اجتماعی ـ اقتصادی مستقلی نداشتند، اما زن امروز مانند مرد در معرض همان شرایط خطرآفرین و بیرونی قرار دارد، به همین جهت باید انتظار ارتکاب همان جرایمی را از زنان داشت که مردان مرتکب میشوند.
هلیا نصرتی / تپش (ضمیمه چهارشنبه روزنامه جام جم)
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
دانشیار حقوق بینالملل دانشگاه تهران در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
یک پژوهشگر روابط بینالملل در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح کرد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتوگو با امین شفیعی، دبیر جشنواره «امضای کری تضمین است» بررسی شد