دراین سه سال نقدها فراوان بود؛ صحبت از تالیف شتابزده و تغییرات نابجای کتابها و سردرگمی در میان بود. صحبت ازموافقت هم بود، طرفدار نیز وجود داشت، اما باز هم غلبه با نگاههای منتقد بود، مثل آنچه درباره کتاب تازهتالیف انشا گفته شد.
فارسی شکر است، قند است خواندن و نوشتن به این زبان اما کتابهای تازه نگارش شده زبان و ادبیات فارسی به زعم جمعی از جامعه دبیران، شیرین مزگیاش کم است. جعفرخرازی، عضو سابق شورای برنامهریزی کتابهای فارسی است و پژوهشگر و دبیر ادبیات فارسی. او به ما توضیح داد که به کتابهای فارسی هفتم و هشتم از چند منظر ایراد وارد است؛ از جمله به واسطه برخی متنهای سنگینش که نشاندهنده زبان معیار ایرانیان نیست.
اشکال سنگینی برخی متنها را رقیه قیاسی، مدرس ضمن خدمت ادبیات فارسی و دبیر این درس نیز برای ما تصویر کرد و در عین حال، جذاب نبودن بعضی از متون را نیز به این سنگینی اضافه کرد. او میگوید عضلات صورت دانشآموزان کلاسش منقبض میشود وقتی قرار است برخی درسهای کتاب خوانده و مرور شده و از آنها امتحان گرفته شود.
فارسی شکر است و جذاب و پر از لطافت طبع شاعران و نویسندگان بلندآوازه سرزمینمان، اما به تحلیل خرازی و قیاسی این لطافت و صمیمیت در کتابهای فارسی هفتم و هشتم کم است. قیاسی میگوید بهتر بود اگر به کتاب، چاشنی طنز بیشتری زده میشد و خرازی تاکید میکند که شایسته بود اگر شعرها متناسب با سن و سال بچههای دوره راهنمایی انتخاب میشد ؛ شعرهایی ساده و روان که موسیقی دلنشینی دارد و در ذهن دانشآموزان حک میشود.
این خواسته چیزغریبی نیست، همان است که سالها قبل در کتابهای فارسی وجود داشت، همان که دانشآموزان را ترغیب به زمزمه اشعار میکرد و قلبشان را به ادبیات نزدیک میکرد. اما حالا انگار این فرصت محدود شده و این پیوند، کمرنگ که به گفته خرازی، تصاویر کمجاذبه کتابها و صفحهآرایی نهچندان دلچسب کتاب نیز به آن دامن میزند.
رسمالخط رنگارنگ
این که زبان مادریمان را چطور بنویسیم، کلمهها را جدا بنگاریم یا حروف را به هم بچسبانیم دغدغه خیلی از فارسینویسان است. تفاوتی ندارد دانش آموزباشی، در دانشگاه تحصیل کنی، اهل مطالعه یا دبیر و آموزگار باشی چون این رسمالخط مشوش گرفتارت میکند و سردرگم. در کتابهای تازهتالیف فارسی هفتم و هشتم هم منتقدان ردپای این شیوه مخدوش را یافتهاند، به طوری که خرازی میگوید در مواردی در یک کتاب چند رسمالخط متفاوت برای یک کلمه وجود دارد و قیاسی هم به وضع گیجکننده همزه در این دو کتاب اشاره دارد.
همزه در ذهن دانشآموزان قدیم یک علامت کوچک شبیه 6 است که روی حروف قرارمی گیرد، اما در چند سال اخیر این همزه حذف شد و جایش را به «ی» میانجی داد که بلافاصله بعد از کلمه و به شکل «ی» بزرگ نوشته میشد. اما در کتابهای هفتم و هشتم این «ی» حذف شده و دوباره بر نگارش همزه تاکید شده که یعنی دانشآموزانی که در دوره ابتدایی با «ی» میانجی آشنا شدهاند، از این پس باید آن را کنار بگذارند. این رسمالخط رنگارنگ مشکل کتابهای تازه تالیف است که برای درس فارسی که درستنویسی را مشق میکند، زیبنده نیست.
نقصهای دستوری
ریاضی، زبانهای خارجی و دستور زبان؛ این سه در یک چیز وجه مشترک است، نداشتن جذابیت البته نه بالذات که به علت تدریس خشک و بیانعطاف آنها از مدرسه تا دانشگاه. موقع یادگیری زبان فارسی، هرچه فعل و فاعل و مفعول و مسند و نهاد است با هم قاطی میشود چون تدریس دستور زبان کمتر ریشهای انجام میشود و نتیجه حفظ طوطیوار مفاهیم نیز بهتر از این نمیشود.
علی صابونچی، کارشناس مسائل زبانی و دستوری، کتابهای تازهتالیف فارسی را از این منظر به بوته نقد میکشد و به ما توضیح میدهد که گرچه در زبانشناسی نوین تلاش برای آسان کردن فهم دستور زبان است، اما در کتابهای فارسی همچنان بر روشهای قدیمی اصرار میشود.
به گفته او در روشهای نوین از نمودارها و جداول برای تشریح مسائل پیچیده دستوری استفاده میشود، همچنین از زبان شعر یا انواع بازی که جایشان در کتابهای تازهتالیف خالی است.
تکراری بودن برخی از نکات دستوری نیز ایرادی است که میتوان به کتابهای هفتم و هشتم وارد کرد مثل تکرار مکرر شیوههای درست نویسی، آموزش نقطه، ویرگول و طرز نوشتار واژههای همآوا که املای متفاوت دارند همچون گذار و گزار. آنچه دستور زبان فارسی را شیرین میکند آموزش سیستمی آن است، به طوری که دانشآموزان احساس کنند پله پله از ساختار زبان مادریشان رمزگشایی و آن را بهتر درک میکنند، اما منتقدانی چون علی صابونچی معتقدند که این آموزش سیستمی در کتابهای فارسی رعایت نمیشود و مفهومی که در یک سال تحصیلی بر آن تاکید زیادی میشود یکباره در سال بعد مفقود میشود و دانشآموزان را سردرگم میگذارد.
نقدهای درست را میپذیریم
اگر همه این چالشها را یک کاسه کنیم و بگذاریم پیش روی مولفان کتاب یا مقابل دیدگان کسانی که بر کتابهای تازهتالیف فارسی هفتم و هشتم مُهر تائید زدهاند طبیعی، واکنش منفی و موضع انکاری است. دیروز که این چالشهای یک کاسه شده را با فریدون اکبری شلدره یکی از پنج مولف کتابهای فارسی در میان گذاشتیم او نه که انکار بلکه موضعی نسبتا بیطرف گرفت و گفت کتابها همین است که همه میبینند و هرکسی آزاد است نظری دربارهشان بدهد. اکبری میگوید: انتقادها باید پایه علمی داشته باشد و مثلا اگر گفته میشود برخی مطالب جذاب نیست باید دانست جذابیت امری نسبی است و از نظر هر کسی متفاوت است ؛ او حتی گلستان سعدی شیرینسخن را مثال زد که به ذائقه برخی خوش میآید و به مذاق عدهای نه. این مولف، متنهای ثقیل از نگاه دبیران را نیز به هیچ وجه ثقیل ندانست و گفت این متنها نه اشکال دو کتاب، بلکه مایه اعتبار آنهاست.
تالیف کتاب کار سادهای نیست، این را میدانیم، همه را راضی نگه داشتن نیز کار سختی است، این را هم میدانیم، اما ایرادهای اساسی را نمیشود پذیرفت آن هم از جانب کتابهایی که ماموریت دارند به اجرای سند تحول بنیادین آموزش و پرورش کمک کنند و از دانشآموزان افرادی دست به قلم بسازد.
زبان فارسی بخشی از هویت ماست و مسلط نبودن به آن نقصی است برای تکتک ایرانیان. کتابهای مدارس اما میتواند مانع ایجاد این نقص شود؛ البته به شرط این که خود بینقص باشد. ایرادی که نمیشود براحتی از آن گذشت حذف تاریخ ادبیات از کتابهای هفتم و هشتم است، به طوری که فقط اطلاعاتی کلی و ناچیز در مورد برخی شعرا و نویسندگان در انتهای این کتابها بیان شده که چون طبق آییننامه در سوالات امتحانی پرسیده نمیشود، دانشآموزان نیز ملزم به خواندنش نیستند. مهجورماندن تاریخ ادبیات، ظلم است به تاریخ زبان و ادب فارسی که چه منتقد کتابها باشی و چه طرفدار آن، شهادتخواهی داد.
مریم خباز / گروه جامعه
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد