این روندی است که کشور آذربایجان سالهاست انجام میدهد و در پایان موفق میشود یک چهره ورزشی و مستعد ایران را به تابعیت خود دربیاورد. نتیجه آن مشاهده انبوه ورزشکاران ایرانی است که در تیمهای ملی رشتههای مختلف ورزشی در آذربایجان دیده میشوند، از تکواندو و فوتسال گرفته تا کشتی و کاراته. ورزش ایران آفت زیاد دارد، حالا این پدیده نه چندان جدید را هم میتوان جزو این آفات برشمرد.
جدیدترین مهاجر: پسر فردین!
امیررضا معصومی تمام تلاش خود را کرد تا از زیر سایه پدر مشهورش یعنی فردین معصومی خارج شود اما به محض اینکه این اتفاق افتاد چمدان را بست وراهی کشور همسایه شد تا از این پس برای آذربایجان در تورنمنتهای بینالمللی کشتی بگیرد. فردین معصومی از این خبر داد که قرارداد پسرش با فدراسیون کشتی آذربایجان هم بسته شده است. امیررضا معصومی اولین چهره ورزشی کوچ کرده به آذربایجان نیست و آخرین هم نخواهد بود. پدیده کوچ استعدادهای ورزشی ایران به آذربایجان به موضوعی تکراری تبدیل شده است. مدالهایی که میتوانست در رشتههای مختلف همچنان مال ایران باشد اما به نام آذربایجان میخورد.
تقلید از روی دست کشورهای حاشیه خلیجفارس
موج مهاجرت ورزشکاران ایرانی به کشور کوچک آذربایجان از سالها پیش آغاز شده و تا امروز ادامه دارد. آذربایجان در سیاستهای ورزشی خود رویکردی شبیه به کشورهای حاشیه خلیجفارس در پیش گرفته است؛ به این معنا که با اعطای تابعیت، قراردادهای مالی قابلتوجه و فراهمکردن شرایط حرفهای سعی میکند سطح ورزش قهرمانی خود را با استفاده از ورزشکاران خارجی ارتقا دهد. این سیاست بهویژه در رشتههایی مانند کشتی، تکواندو، وزنهبرداری و حتی فوتسال بهوضوح دیده میشود و در بسیاری از موارد نیز برای این کشور نتیجهبخش بوده است.
پول بده تا چمدانم را ببندم!
دلیل اصلی مهاجرت ورزشکاران ایرانی به این کشور کوچک همسایه و پایتخت آن باکو درآمدهای بالای حاصل از ورزش در آذربایجان است، درآمدهایی که برای بسیاری از ورزشکاران حرفهای وسوسه کننده محسوب میشود. در شرایطی که ورزشکار در ایران با مشکلاتی مانند قراردادهای نامنظم، تأخیر در پرداختها، نبود امنیت شغلی و محدودیت امکانات مواجه است، پیشنهادهای مالی شفاف و قابلتوجه از سوی کشوری مانند آذربایجان میتواند تصمیم ورزشکاران ایرانی را تغییر دهد. برای ورزشکاری که سالها در سطح حرفهای تمرین کرده و عمر ورزشیاش محدود است ثبات مالی اولویت اصلی بهشمار میرود. او به باکو میرود تا آینده مالی خود را تثبیت کند. باکو حالا یک سندرم بزرگ در ورزش ایران شده است؛ سندرمی که استعدادهای ما را میبلعد.
آنهایی که رفتند
در رشته فوتسال نمونههای متعددی از مهاجرت ورزشکاران ایرانی به آذربایجان دیده میشود. وحید شفیعی، بازیکن سابق تیم ملی ایران و تیمهای دبیری تبریز و سنایچ ساوه یکی از این چهرههاست. امیر شجاعی، بازیکن تیم اهورای بهبهان و اسحاق سورغالی بازیکن تیم ارژن شیراز و همچنین هادی احمدی بازیکن تیم فرشآرا نیز از دیگر فوتسالیستهایی بودند که راهی آذربایجان شدند. برخی از این بازیکنان حتی در ترکیب تیم ملی فوتسال جمهوری آذربایجان به میدان رفتند و نقش مهمی در ارتقای سطح این تیم ایفا کردند. این مسأله نشان میدهد که آذربایجان نهتنها به جذب بازیکن بسنده نکرده بلکه از آنها در بالاترین سطح ملی نیز استفاده کرده است.
در کشتی فرنگی سامان طهماسبی یکی از شاخصترین نمونههاست. او که سابقه حضور در تیم ملی کشتی فرنگی ایران را داشت و موفق به کسب دو مدال برنز جهانی شده بود در سال ۱۳۸۹ تصمیم به تغییر تابعیت گرفت و برای جمهوری آذربایجان به میدان رفت. حاصل این تصمیم کسب دو مدال نقره و یک مدال برنز جهانی با پرچم آذربایجان بود. طهماسبی همچنین در المپیکهای ۲۰۱۲ لندن و ۲۰۱۶ ریو برای آذربایجان مبارزه کرد و پس از آن از دنیای حرفهای خداحافظی کرد. همزمان با او مسعود هاشمزاده هم تابعیت جمهوری آذربایجان را پذیرفت اما بهدلیل عدم موفقیت چشمگیر پس از مدتی به ایران بازگشت و فعالیت حرفهای خود را دوباره با پرچم ایران ادامه داد. صباح شریعتی سومین فرنگیکار ایرانی بود که با تغییر تابعیت برای تیم ملی جمهوری آذربایجان به میدان رفت و در این کشور به کار خود ادامه داد.
سرمایهگذاری روی تکواندو
در رشته تکواندو نیز این روند مشاهده شده است. سینا بهرامی و میلاد بیگی از جمله تکواندوکاران ایرانی بودند که با تغییر تابعیت برای آذربایجان رقابت کردند. این انتقالها نشان میدهد سیاست جذب ورزشکاران ایرانی محدود به یک رشته خاص نیست و تقریبا تمام رشتههای مدالآور را دربر میگیرد. آذربایجان با سرمایهگذاری هدفمند تلاش کرده است در کوتاهمدت جایگاه خود را در رقابتهای بینالمللی بهبود ببخشد و در این مسیر از ظرفیت آمادهسازیشده ورزش ایران بهره ببرد. آنها حالا سرمایهگذاری زیادی روی موفقیت در المپیک کردهاند و برای تحقق این امر به شدت روی ورزشکاران ایرانی حساب باز کردهاند.
تعقیب سیستماتیک!
شاید در ورزش آذربایجان پای یک کارگروه در میان باشد که به دقت ورزش ایران را رصد میکنند و موضوع نارضایتی برخی از ورزشکاران را مورد بررسی قرار میدهند. اصلا این ادعا شاید نزدیک به واقعیت باشد؛ ورزش آذربایجان مدتهاست جذب سرمایههای ورزشی ایران را بهصورت سیستماتیک دنبال میکند. این کشور با درک اهمیت ورزش در ارتقای جایگاه بینالمللی حاضر است هزینههای قابلتوجهی پرداخت کند تا در کوتاهترین زمان ممکن به نتیجه برسد. در این میان عامل پول و تأمین مالی، مهمترین محرک مهاجرت ورزشکاران ایرانی به این کشور است. اگر ورزشکار ایرانی از نظر معیشتی، امنیت شغلی و امکانات حرفهای تأمین شود دلیلی برای ترک کشور و ادامه فعالیت ورزشی در جای دیگر وجود نخواهد داشت.
زنگ خطر برای ورزش ایران
البته که واقعیت را بخواهید زنگ خطر خیلی وقت است برای ورزش ایران به صدا درآمده. به طور خلاصه کل شرایط ورزشکاران ایرانی در مسائل مالی خلاصه میشود، اگر تأمین شوند محال است به کشورهای کوچک همسایه و یا خلیجفارس بروند. مسأله اصلی در این میان بلکه ساختار اقتصادی ورزش در ایران است. زمانی که قراردادها شفاف نیستند، پرداختها با تأخیر انجام میشود و آینده حرفهای ورزشکار نامعلوم است،طبیعی است که پیشنهادهای خارجی جذابتر به نظر برسند. تا زمانی که این مشکلات بهصورت ریشهای حل نشوند روند مهاجرت ورزشکاران به کشورهایی مانند آذربایجان ادامه خواهد داشت و این کشورها همچنان از ظرفیتهای آماده ورزش ایران برای تقویت تیمهای خود استفاده خواهند کرد.