سیاست روز : از ذیمغراطیس تا لاریجانی
وزیر ارشاد: امروز جامعه ما نیاز به فضای پرنشاط و شاداب دارد و باید به سمت ساخت فیلمهای شادیآفرین و شادابیآفرین برویم.
شما برای ایجاد فضای نشاط در جامعه، ساخت کدام یک از فیلمهای زیر را توصیه میکنید؟
الف) کفاشیان! مردی که میخندد
ب) در حاشیه مذاکرات مجلس
ج) خاوری به کانادا میرود
د) بخند تا دنیا بهت بخنده
عبارت زیر از چه کسی است و در کجا بیان شده است؟
ما برای ایضاح موضوع نباید شرایطی را به وجود آوریم که دیگران از آن سوءاستفاده کنند.
الف) شیخ بهایی در جمع فلاسفه اصفهان
ب) افلاطون در جمع حکمای یونانی
ج) ذیمغراطیس در جمع دانشمندان رومی
د) برادر علی لاریجانی در جمع کارکنان زن مجلس
آرمان : نامه به راههای بخور بخور!
سلام راههای بخور بخور، چطوری؟ خوبی؟ ردیفی؟ آقای ترکان هم سلام میرساند و جویای احوالتان است، قبول دارم که این بزرگوار یک مقدار کلا عصبانی هستند اما باور کن ته دلش هیچ چیز نیست. راههای بخور بخور عزیزم متاسفانه با خبر شدیم که قدری ناخوش احوال شدهاید و از سوء تغذیه رنج میبرید، خدا بد ندهد.
راههای بخور بخور جان (مخاطب ما را!) تو میدانی که راههای رسیدن به شرایط «بخوریدن» چگونه حاصل میشود. ناقلا در این چند سال گذشته خوب با کاغذ پارهها هماهنگ عمل میکردی و فعال بودی و ظاهرا این روزها ناخوش احوالیات را فقط از چشم لوزان میبینی، قبول دارم که تو آدم بدشانسی هستی؛ چون ملت میروند سوئیس تا اسکی کنند (روی برف طبیعتا!) یا ساعت و حتی پنیر بخرند، آنوقت وزارت خارجه هفت تا کشور میروند سوئیس تا مذاکره کنند و با حاصل شدن توافق نان بخور بخورها را آجر کنند، خواستم باور کنی بنده هم مانند تو معترض هستم و حالا دلیل دلواپسیهایت را میفهمم.
ای کاسب تحریم سابق، ای بخور بخور کن اسبق، بنده هم مانند شما معتقدم مگر اساتیدی مانند آقایان خاوری و رحیمی و... چه عیبی داشتند که رفتند و افرادی مانند آقای ترکان که مجهز به مچ گیر تمام اتوماتیک هستند جای آن دلسوزان را گرفتند!
راههای بخور بخور جان، من شنیدهام تو دکترای رشته گرفتن آب از کره را داری و قطعا همین الان دنبال پیدا کردن یک Plan B برای دور زدن تحریمها هستی، حالا اگر تحریمها لغو شوند، تو قطعا به دنبال راههای دور زدن لغو تحریمها هستی، به هرحال تو چند سال است که دور زدن مثل موم توی دستت است و به دور زدن عادت کردهای.
راههای بخور بخور از قدیم گفتهاند که کوه به کوه نمیرسد، آدم به آدم میرسد اما اشتباه کردهاند چون اگر آدم به آدم میرسید، الان ما به استاد خاوری رسیده بودیم، اما این بزرگوار کجا و ما کجا، حتی تو کجا و ما کجا، کلا شما آنقدر از ما فاصله گرفتهاید که بهتر است بگوییم ما کجا و باز هم ما کجا. واقعا بد دوره زمانهای شده، آدم دیگر به ضرب المثلها هم نمیتواند اعتماد کند. راههای بخور بخور جان، منتظر جوابت هستم، به امید دیدار.
شرق : سوژهپدیا
سوژه بلایی است که اگر آدم بشود خوشش نمیآید اما اگر همین بلا سر یکی دیگر بیاید آدم خوشش میآید. چطوری سوژه میشویم؟ فکر کنید شما رئیس باشید و جورابتان سوراخ باشد، یا فکر کنید رفته باشید سازمانملل و برای صندلیها سخنرانی کنید، یا فکر کنید یکدفعه بگویید ما در محلمان بهصورتکلی آدمی که سبیل یا چیزهای دیگر نداشته باشد نداریم، صدتا مثال دیگر هم هست که شما چطوری میتوانید خودتان را سوژه سهامی خاص و سهامی عام کنید.
چطوری سوژه نمیشویم؟ فکر کنید شما یک شهروند هستید که هیچ مسئولیت دولتی و اجرایی و رسمی و رانتی و آقازادگی روی دوش شما نیست. به زبان ساده شما نان بازوی خودتان را میخورید. در این حالت شما هرگز سوژه نمیشوید. اگر بگویید «دوشواری؟ دوشواری کجاست شما آن را به من نشان بده...» شما سوژه نمیشوید. اگر بگویید «شیب؟ بام؟» شما سوژه نمیشوید. فراموش نکنید ممکن است به کار شما بخندند یا خودتان هم به کار خودتان بخندید اما شما سوژه نیستید. تتهپتهکردن شهروندان خندهآور است اما تتهپته مسئولان در تریبونهای رسمی از فرط گریهآوربودن خندهدار است چون آنها مسئول هستند و وقتی کسی مسئولیتش را درست انجام ندهد مردم باهاش رفتار نامناسب میکنند و نمیتوانند جلو خندهشان را بگیرند. حتی اگر غلط املایی داشته باشید و طراوت را تراوت نوشته باشید. نویسنده این ستون هم ٦٠درصد «ر»های زبان فارسی را درست تلفظ نمیکند تازه اگر تلفظ کند، اما این موضوع تابهحال سوژهاش نکرده هرچند با دوستانش بارها به شیوه حرفزدنش خندیده باشند یا دوستان جلو روی خودش ادا دربیاورند. حقیقت این است که اگر نویسنده این ستون دستش تو جیب مردم بود یا از مال مردم و بیتالمال میخورد اصلا جرأت نداشت حرفش را توی دلش بزند چه برسد به اینکه هرروز بیاید و حرفهای گندهگنده بزند.
سوژه در سوژه؟ راستش ما امروز سوژه نداشتیم و به خِنِسی خورده بودیم و مجبور شدیم خودمان را سوژه کنیم.
کیهان : جانفشانی!
گفت: رزمندگان انصارالله یمن با حمله به جنوب عربستان یک پادگان نظامی را تسخیر کردهاند.
گفتم: پس نظامیان سعودی چه میکردند؟
گفت: 18 نفر آنها به هلاکت رسیدهاند و بقیه پا به فرار گذاشتهاند و ارتش سعودی با وجود چند حمله نتوانسته این منطقه را از انصارالله پس بگیرد و هر دفعه تعدادی تلفات داده است.
گفتم: آلسعود که ادعا میکردند نظامیان آنها برای حفظ پادشاهی عربستان حاضر به جانفشانی هستند.
گفت: مثل مفتی دربار آلسعود حرف مفت زدهاند.
گفتم: یارو میگفت؛ خیلیها حاضرند به خاطر من بمیرند! پرسیدند از کجا میگویی؟ گفت؛ همین امروز یکی را دیدم که به من گفت حاضرم بمیرم که ریخت نحس تو را نبینم!
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
اکبرپور: آزادی استقلال را به جمع ۸ تیم نهایی نخبگان میبرد
در گفتوگوی اختصاصی «جام جم» با رئیس کانون سردفتران و دفتریاران قوه قضاییه عنوان شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
گفتوگوی بیپرده با محمد سیانکی گزارشگر و مربی فوتبال پایه