به گزارش خبرگزاری صدا و سیما ویلیام برنز که فرد شماره دو سابق وزارت امور خارجه ی آمریکا در موضوع برنامه ی هسته ای ایران بود در پاسخ به پرسش سوزان گلاسرخبرنگار پولیتیکو درباره مذاکرات هسته ای با ایران گفت : دیدگاههای زیادی در ایران وجود دارد. شخص رهبر معظم ایران به آمریکا بسیار مشکوک است بخشی از این شک و تردید این است که کل نظام ایران در طی سالها براساس شک و تردید به آمریکا جان گرفته است .ایرانی هایی که ما با آنها تعامل داشتیم افراد حرفه ای سر سخت هستند، آنها درباره دنیای خارج از ایران احساساتی دارند، آنها متعهد به تلاش برای رسیدن به بهترین توافق برای ایران هستند.
همچنین در آستانه ی رسیدن به توافقنامه ی موقت ، همان طرح اقدام مشترک، بسیار روشن و مشخص بود که آنها متعهد به برداشتن یک گام واقعی رو به جلو و برای رسیدن به توافقنامه ی جامع هستند. شما می دانید که پس ازسی و پنج سال بدون آنکه طی این سالها تماس دیپلماتیک پایدار وجود داشته باشد، خیلی سریع مشخص شد که می توان به نتایج ملموس دست یافت. اکنون این پرسش که آیا ما می توانیم پرش بیشتری داشته باشیم یا خیر همچنان نامشخص است و باید صبر کرد.
خبرنگار پرسید: به نظر شما بخت رسیدن به توافق چقدر است؟
ویلیام برنز گفت : هم رئیس جمهور آمریکا و هم شخص جان کری وزیر امور خارجه ی این کشور به روشنی بیان کردند که از جنبه ی جدول زمانی احساس فوریت می کنند. به نظر من ایرانی ها نیز این مسئله را درک می کنند. موضوعات و زمینه های زیادی است که باید پوشش داده شوند.
وی افزود: اگر یک گام به عقب برگردید واقعا بسیار اهمیت دارد که ما با موضوع هسته ای ایران در قالب یک راهبرد گسترده تر در قبال ایران رفتار کنیم. واقعیت این است که رفتار ایران برای مدتی چه در حمایت از حزب الله و یا سوریه و یا یمن و یا هر مکان دیگر، احتمالا تهدید کننده خواهد بود.
پس برای ما بسیار اهمیت دارد که با شرکای خود در منطقه، در خلیج(فارس) و جاهای دیگر کار کنیم تا به آنها اطمینان دهیم و مشخص کنیم که ما درباره ی این تهدیدات و موضوع هسته ای دید روشن و باز داریم.
واقعیت دیگر این است که یک ایران مسلح به سلاح هسته ای باعث چند برابر شدن همه ی این تهدیدات خواهد شد. همچنین یک توافقنامه ی قوی مبتنی بر مذاکره واقعا بهترین گزینه ی موجود در مورد موضوع هسته ای است.
وی گفت: روشن است که توصیف و توضیح این عناصر به مراتب راحت تر از دستیابی به آنها است اما چیزی که در وهله ی اول باید انجام داد این است که برنامه ی غیرنظامی هسته ای ایران را در بلند مدت محدود کرد. دومین مطلب این است که رویه های بازرسی و راستی آزمایی بسیار سخت اجرا شود.
سومین نکته این است که برداشتن تحریم ها به صورت مرحله ای باشد تا در صورت نقض آنها ،بتوان دوباره تحریم ها را اعمال کرد. نکته ی چهارم این است که باید بتوان مسیرهای احتمالی به سمت بمب را قطع کرد چه از طریق تولید اورانیوم باشد، چه از طریق تولید پلوتونیوم باشد و همچنین باید درباره ی فرصت یکساله تا گریز هسته ای اطمینان حاصل کرد.
ظرفیت گریز هسته ای فعلی ایران احتمالا دو تا سه ماه است ولی اگر ایران بخواهد مواد شکاف پذیر کافی برای تولید یک سلاح اتمی تولید کند گریز هسته ای آن یکسال خواهد بود.من استدلال مربوط به ظرفیت غنی سازی صفر در ایران را درک می کنم. در یک دنیای ایده آل هیچ برنامه ی غنی سازی وطنی وجود نخواهد داشت ،آمریکا در بسیاری از موارد استدلال کرده است که افراد نباید برنامه غنی سازی وطنی داشته باشند چون این کار از جنبه ی تجاری معقول نیست. واقعیت این است که آنها در طی یک دهه ی گذشته به دانش غنی سازی دست یافته اند، آنها دانش پایه برای غنی سازی را می دانند و نمی توان این دانش را از آنان گرفت. نمی توان با یک توافقنامه ی مبتنی بر مذاکره این دانش را از آنان گرفت.
پرسش این است که چگونه می توان آنها را محدود کرد و مورد راستی آزمایی بلند مدت قرار دارد تا این اطمینان حاصل شود که آنها گریز هسته ای نخواهند کرد و برای تولید سلاح هسته ای تلاش نخواهند کرد. من استدلال مربوط به ظرفیت صفر غنی سازی در ایران را درک می کنم اما به نظر من دیگر برای این کار خیلی دیر شده است.
دانشیار حقوق بینالملل دانشگاه تهران در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
یک پژوهشگر روابط بینالملل در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح کرد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد