احمد کسروی که در تمام دوران سلطنت رضاشاه بر فعالیتهای ضد مذهبیاش ادامه داده بود، پس از شهریور 1320 نیز این روند را تداوم بخشید. او در برخی آثارش مانند شیعیگری و ورجاوند بنیاد و غیره حملات توهینآمیز شدیدی را متوجه دین اسلام و به ویژه مذهب تشیع کرده و درباره برخی از ائمه اطهار سخنان ناروا و اهانتآمیزی ذکر کرده بود و در همان حال با حمایت گروهی از پیروانش از برخورد فیزیکی نیز با مخالفان خود اجتناب نمیکرد. تا جایی که طی سالهای 13241320 ش اعتراضات فراوانی از سوی علما و روحانیون و مردم مسلمان کشور از اقشار مختلف به دنبال آورد. در چنین اوضاعی بود که سید مجتبی نواب صفوی پس از هشدارهایی چند در 8 اردیبهشت 1324 به احمد کسروی حمله کرده، او را مجروح و روانه بیمارستان ساخت و خود دستگیر و مدتی زندانی شد.
به دنبال این اقدام نواب صفوی، آشکار شد که فضای عمومی کشور از حمله او به کسروی که آشکارا شعائر اسلامی و شیعی را مورد تمسخر قرار میداد، خرسند شده است. با این حال کسروی از مخالفت با اسلام و تشیع دستبردار نبود.
از سوی دیگر نواب صفوی پس از آزادی از زندان بر این باور قرار گرفت که جهت مبارزه منسجم با جریانات فکریای نظیر کسروی چارهای جز تشکیل جمعیت و یا تشکلی منظم ندارد. به این دلیل بود که در همان سال 1324 جمعیت فدائیان اسلام اعلام موجودیت کرد و هنگامی که کسروی حاضر نشد از اقدامات ضد دینی خود عدول کند نهایتاً در 20 اسفند 1324 همراه با منشی خود حدادپور توسط سید حسین امامی و سید علیمحمد امامی از اعضای فدائیان اسلام به قتل رسید.
محمد عبدخدایی از اعضای فدائیان اسلام در این باره میگوید: من معتقدم که آغاز حرکت فداییان اسلام مبارزه با احمد کسروی بهعنوان یک ناسیونالیست دو آتشه است. چطور میشود بعد از شهریور 1320 که نظامیگیری رضا خان مرده، چماقی مثل احمد کسروی پیدا میشود و امتیاز نشریه پرچم را میگیرد و باهماد آزادگان را تشکیل میدهد و کتاب شیعهگری را منتشر میکند و به میراثهای فرهنگی مذهبی شیعه اتهام وارد میکند؟
بعد از شهریور1320 در مقابل تجاوز و اشغال نیاز به یک وحدت غیر قابل انفکاک داریم تا پسلرزههای اشغال را از بین ببریم. در این شرایط، آیا کسروی با نوشتن کتاب شیعهگری و صوفیگری و بازی کردن با اعتقادات مردم جلوی وحدت مردم علیه اشغالگران را نمیگیرد؟ نواب صفوی کسروی را به خاطر توهین به امام صادق و سایر معصومین مهدورالدم قلمداد میکند و از مراجعی مثل آقا سید ابوالحسن اصفهانی، حاج آقا حسین قمی و سید عبدالله شیرازی و سید محمود شاهرودی مجوز میگیرد که کسروی را از بین ببرد. بعد از کشته شدن کسروی میبینیم که بسیاری از مسائل سیاسی خود به خود حل میشود.
عبدخدایی درباره این که چرا فدائیان اسلام با سلاح فرهنگی به جنگ کسروی نرفتند و حذف فیزیکی او را در دستور کار قرار دادند، میگوید: به نظر من بعد فرهنگی به تنهایی امکان موفقیت نداشت. اولین مسالهای که ما با آن روبرو بودیم امکانات حکومتی بود که به وفور در اختیار مخالفان حوزه قرار داشت. من معتقدم اگر توان رزمی گروه فداییان اسلام نبود حوزه اینطور در بخش فرهنگی گسترش پیدا نمیکرد. بالاخره فعالیتهای سیاسی اجبارا در ذهن جوانان ما نقش مذهب را بسیار پر رنگ جلوه داد.
منابع:
1.شاهدی، مظفر: جمعیت فدائیان اسلام، سایت مؤسسه مطالعات تاریخ معاصر ایران
2. گفتگو با محمد عبدخدایی، ویژهنامه ایام، شماره 52
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
گروسی: مشکل تیم روحی و روانی است
شاهین بیانی در گفتوگو با «جامجم»: