او میخواست آدمهای مختلف و زندگیهای دیگر را ببیند و رهیافتهایش را در آثارش متجلی کند. حالا بعد از سالها تصمیم گرفته، ماحصل این تجربیات را در نمایشگاهی عرضه کند. این روزها گالری شیرین میزبان آثار این نقاش تجربهگراست. به همین مناسبت، گفتوگویی با او انجام دادیم که در ادامه میخوانید.
چطور شد که باوجود برگزیده شدن در دوسالانه موزه هنرهای معاصر و با آن شهرت در جوانی، این ریسک را کردید که به کشورهای دیگر بروید و تجربیاتتان را بیشتر کنید؟
من ریسک نکردم، همیشه این طور زندگی کردهام. دنبال جایگاه خاصی نبودهام و همیشه دنبال زندگی و تجربه کردن بودهام. هرکس که به دانشگاه برود به هر حال تاریخ و فلسفه را به او یاد میدهند. اما هیچکدام اینها را به عنوان زندگی واقعی نمیدانم. ما در شهر زندگی میکنیم، چون از آدمها خوشمان میآید و نمیتوانیم بدون آنها زندگی کنیم. من از آدمها خوشم میآید و به خاطر همین دوست دارم با آنها در ارتباط باشم. یکبار میخواهم زندگی کنم و دوست داشتم آن طور که دوست دارم زندگی کنم. نقاشی کردن را هم فقط برای اینکه چند نفر تو را بشناسند و بگویند فرد مهمی شدی، دوست ندارم. اول باید در درون خودم به این نتیجه برسم که حرفی برای گفتن دارم. صرف اینکه هر روز بنشینم گوشهای نقاشی کنم برایم زندگی جذابی نبود. دوست داشتم همواره جستجو کنم.
پس شروع کردید سفر کردن. در این سفرها نقاشی هم میکردید؟
سفر من به کشورها نبود. بیشتر سفر به درون خودم بود. من بیزینس میکردم، کار دکوراسیون میکردم، کار برندینگ میکردم و مدیریت شرکتهای خودم را داشتم. در مدیریت هم سعی میکردم مثل نقاشی، هارمونی را حفظ کنم. دنبال دریافت بیواسطه از دنیا بودم.
وسوسه نمیشدید برگردید و کارهایی که کشیده بودید را در نمایشگاهی عرضه کنید؟
من همه این سالها اینجا هم کار میکردم. من معتقد نیستم وقتی نمایشگاه میگذارید، زندهاید بلکه وقتی نمایشگاه زندهای میگذارید، زندهاید. امروز نمایشگاه گذاشتم چون حس کردم ممکن است آدمهای دیگر هم از چیزهایی که من حس کردم، لذت ببرند و برایشان جذاب باشد وگرنه صرف اینکه شهرت داشته باشید دلیل نمیشود آدم موفقی بوده باشید و به خودتان، روزهایتان و زندگیتان افتخار کنید.
در این نمایشگاه چه تعداد کار به نمایش در آمده است؟
19 کار از یک در 1.5 متر تا 2 در 8 متر.
کارها در چه سبکی است؟
تکنیکهایی است که من اختراع نکردهام، اما به نوبه خودم از آنها استفاده کردهام. هیچوقت از اینکه ایرانی هستم، فرار نکردهام. هنوز هم اگر از من بپرسند بیشتر از همه جا کجا را دوست دارم، میگویم ایران. از عقبه کشورم خوشم میآید. اصالت دارد. ولی علاقهای ندارم شبیه 50 سال پیش این فرهنگ کار کنم تا خودم را به آن بچسبانم. در مینیاتور ایران از چای استفاده میکردند و عرفان در کارهایشان بود، همه اینها برای من جذاب است، اما کار مینیاتور نمیکنم. فقط سعی میکنم برداشتهایی را که دوست دارم در کارم بیاورم.
به چه دلیل از رنگهای اورگانیک استفاده میکنید؟
من در این سالها از تکنیکها و رنگهای زیادی استفاده کردم. کارهای زیادی هم فروختم. همیشه دنبال رنگهایی بودم که به طراحیهایم بخورد. نه آنها را بپوشاند و نه اینکه به آنها چیزی اضافه کند. دوست نداشتم خطم را چیزی بپوشاند. پس در این دوره اکرولیک و رنگ روغن به کارم نمیآمد. از آنجا که یک نقاش ایرانی هستم میخواستم طراحیهایم شخصیت مستقل داشته باشد. به همین دلیل از تکنیکهای مینیاتور ایران مثل استفاده از رنگ چای شروع کردم. بعد قهوه را امتحان کردم. این استفاده پیش رفت تا به استفاده از رنگ زعفران و فلفل و زردچوبه رسید.
نقاشیهای شما چیزی بین رئال و انتزاع است. آیا این موضوع عامدانه است؟
در کار حرفهای نمیتوان گفت چیزی همین طوری اتفاق میافتد. در انسان همانطور که خوبی هست، میتواند بدی هم باشد. به اینها نمیتوان نسبت رئالیستی داد. انسان ذاتا صاحب هر دوی اینهاست. شما وقتی توان عاشق شدن پیدا میکنید هم عاشق جسم فرد میشوید و هم روح او. نمیشود تفکیک کرد. در نقاشی من هم فیگورها هر دوی اینها را دارند.
با توجه به علاقهتان به آدمها، چرا در هر نقاشی فقط یک آدم دیده میشود؟
همین یک آدم هم زیاد است. چون چیزهای زیادی میتوانید در یک آدم پیدا کنید.
به همین دلیل درون آدمها را هم میکشید؟ نقاشی شما انگار از روی عکس اشعه ایکس انسان است.
من درون و برون را یکی میدانم. چون هر روز آدمها درون و برونشان را طراحی میکنند. آدمها با لباس پوشیدن به بستهبندی خودشان فکر میکنند. با ورزش کردن به بدن و سلامتشان و با کتاب خواندن و عاشق شدن به روحشان فکر میکنند. هیچ روزی هیچکدام از اینها را نمیتوان حذف کرد.
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
بهتاش فریبا در گفتوگو با جامجم:
رضا کوچک زاده تهمتن، مدیر رادیو مقاومت در گفت گو با "جام جم"
اسماعیل حلالی در گفتوگو با جامجم: