کبد چرب بیماری شایع و شناخته‌شده‌ای است. این بیماری بر اساس تغییر رنگ کبد در سونوگرافی شکم تشخیص داده می‌شود. اگرچه در حین سونوگرافی بر اساس میزان این تغییررنگ می‌توان شدت بیماری را حدس زد، ولی آزمایش خون و سنجش سطح آنزیم‌های کبدی که به اختصار AST و ALT نوشته می‌شوند، برای بررسی و مشخص شدن میزان آزار کبدی لازم است.
کد خبر: ۷۷۰۹۵۶

دقت کنید که بالا رفتن آنزیم‌ها به معنای آزار کبد است و لزوما به مفهوم آسیب کبد نیست. به این شرایط، یعنی آزار دیدن کبد، هپاتیت می‌گوییم. در مرحله بعد و در صورتی که بیماری درمان نشود و پیشرفت کند، آسیب‌های کبدی خود را نشان می‌دهد. در این حالت زردی ایجاد می‌شود و کم شدن پروتئین‌های خون به ایجاد آسیت یعنی مایع در شکم منجر می‌‌شود. با پیشرفت این مرحله، آسیب شدید کبد که همان سیروز است، ایجاد می‌شود.

واقعیت البته این است که این اتفاق بسیار کم دیده می‌شود. چرا؟ من فکر می‌کنم از آنجا که کبد در واقع ارگانی است که به موازات بسیاری دیگر از اندام‌ها پر از چربی می‌شود، با پیشرفت کبد چرب به سمت سیروز، در واقع سایر ارگان‌های مهم‌تر مثل رگ‌های قلب و مغز نیز از چربی‌ها انباشته می‌شوند و متاسفانه فرد دچار آسیب‌هایی کشنده مثل سکته مغزی و قلبی می‌شود. با این اوصاف می‌توانیم این‌گونه نتیجه‌گیری کنیم که اگر در آینده راه‌حل مؤثری برای درمان تنگی رگ‌های مغز و قلب پیدا شود، آن وقت آسیب‌های کبدی که به دلیل زندگی ساکن و پرخوری ایجاد می‌شود و نهایت آن سیروز و نارسایی کبدی است شروع به خودنمایی خواهد کرد و باز سد راه زندگی طولانی بشر خواهد شد.

در چند روز قبل با یکی از دوستان رادیولوژیست صحبت می‌کردم. او از شیوع بیش از حد تصور کبد چرب صحبت می‌کرد و به نظرش بیشتر افرادی که برای سونوگرافی شکم به او مراجعه می‌کنند دچار درجاتی از این بیماری هستند.

واقعیت این است که متوسط وزن در بین تمام رده‌های سنی روز به روز بالاتر می‌رود. 25 سال قبل که من دبیرستانی بودم در بین دانش‌آموزان یک کلاس 30 نفره، حداکثر دو یا سه نفر اضافه وزن داشتند و بقیه وزن کم یا طبیعی‌ داشتند. الان اگر سری به دبیرستان‌ها بزنید، وضع تاسف‌بار است و حدود نیمی از نوجوانان به اضافه وزن مبتلا هستند. مفهوم این مطلب این است که در سال‌های آینده باید منتظر انفجار انواع بیماری‌های حاصل از چاقی باشیم که یکی از آنها کبد چرب، هپاتیت چرب و سیروز ناشی از هپاتیت چرب است.

به عنوان مطلب آخر این بحث باید به این موضوع بپردازیم که راه‌حل چیست؟ به اعتقاد من،ورزش مهم‌ترین راه فرار از این دایره خطرناک است. باید ورزش‌کردن جزئی از زندگی‌مان باشد. باید هر شب از خودمان سوال کنیم امروز چند دقیقه ورزش کردیم؟ مادران باید از فرزندشان بپرسند آیا امروز ورزش کردی؟ و بدانند که مهیا کردن امکانات ورزش و تشویق فرزند به این کار برای بسیاری از نوجوانان و جوانان شهرنشین، امروزه از تهیه غذای او مهم‌تر و اساسی‌تر است.

دکتر رضا کریمی / فوق تخصص بیماری‌های غدد

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها