شش فیلمی که نسبت به بقیه آثار در رشته های بیشتری نامزد دریافت جایزه شده اند. آنچه پیش رو دارید مروری است بر 6 فیلم مدعی سیمرغ. فیلمهایی که هم مورد توجه تماشاگران و منتقدان قرار گرفتند و هم اینکه داوران جشنواره آنها را پسندیدند.
رخ دیوانه / روزگار جوانی
بازگشت موفقیت آمیز ابوالحسن داودی به سینما که آخرین بار یک دهه پیش، با «تقاطع» طعم موفقیت نسبی را چشیده بود. این بار اما موفقیتی تمام عیار به دست آمده است. «رخ دیوانه» تا دیشب در صدر بهترین های جشنواره به انتخاب مردم قرار داشت و منتقدان و اهالی سینما هم فیلم را دوست داشته اند. جز یکی دو مخالف خوان سنتی فیلم مخالفی نداشته است و کارشناسان اکران، گیشه بسیار موفقی هم برای این اثر سینمایی پیش بینی میکنند. «رخ دیوانه» شاید جوانانه ترین فیلم جشنواره امسال باشد که توسط یک کارگردان 59 ساله ساخته شده است. فیلم ماجرای چند جوان را روایت میکند که در یک قرار اینترنتی با یکدیگر آشنا میشوند و در پی یک شوخی و شرط بندی در مسیری پیچیده و دلهره آور می افتند که درک جدیدی از زندگی و اجتماع را برای هر کدامشان رقم میزند. نکته طلایی «رخ دیوانه» روحیه جوانانه و ساختار پر طراوت آن است که باعث شده تماشاگر امروز بتواند با آن ارتباط برقرار کند. رییس شورای صنفی نمایش، آخرین بار با کمدی «نان، عشق و موتور 1000» طعم محبوبیت مردمی را چشیده بود و این بار با یک درام اجتماعی پرتحرک و جذاب به موفقیتی افزون تر نائل آمده است. روایت پردازی اپیزودیک «رخ دیوانه» هم ساختار متفاوتی به فیلم داده و هم اینکه این شیوه روایی خود به یکی از دلایل جذابیت این اثر تبدیل شده است. داودی کهنه کار با آخرین ساخته اش عملا به فیلمسازان جوان نشان میدهد که فیلم برخوردار از روحیه جوانانه را چطور باید ساخت و روایت منقطع چگونه میتواند به اغتشاش و آشفتگی نینجامد. «رخ دیوانه» یکی از بختهای مسلم فتح سیمرغ ها در جشنواره امسال است.
دوران عاشقی/ بهترین فیلم رئیسیان
علیرضا رئیسیان معمولا کم و با تأمل فیلم میسازد ولی میکوشد تا بدون داشتن حرفی تازه سراغ فیلمسازی نرود. «دوران عاشقی» پنج سال بعد از فیلم «چهل سالگی» ساخته شد و اتفاقاً مرحله پیش تولید طولانی و دشواری هم داشت. حالا که فیلم را میبینیم با یک درام عاشقانه مواجه میشویم که حرفی از جنس زمان را میزند. «دوران عاشقی» یک اثر خوش ساخت و خوش پرداخت است که با نهایت حرف های گری ساخته شده است. فیلمی که پیداست سازندهاش رمز و راز داستان گویی به پرده بزرگ سینما را میداند و خوب بلد است هم به دوایر ملتهب نزدیک شود و هم اینکه جوری عمل کند که فیلم دچار آسیب و سوء تفاهم نشود. «دوران عاشقی» فصل تازهای را در کارنامه سازندهاش میگشاید. بیشک این بهترین و کاملترین فیلم علیرضا رئیسیان است.
نکته کلیدی «دوران عاشقی» موفقیت فیلمساز در انتقال مفاهیم موردنظرش به مخاطب است. مخاطبی که معمولا مقابل فیلمهای «پیام دار» گارد میگیرد این بار با فیلمی مواجه میشود که داستانش را خوب روایت میکند و در خلال روایت داستان پیامی را نیز به ظرافت منتقل میسازد. «دوران عاشقی» کارگردانی بسیار حرفهای و خوبی دارد. از تک تک پلانهای فیلم میتوان رد پای فیلمسازی با تجربه و مسلط بر ابزار را مشاهده کرد. در این راه علیرضا برازنده پدیده فیلمبرداری جشنواره امسال هم یاری رسان خوبی به فیلمساز بوده است. به اینها باید گروه خوب بازیگران «دوران عاشقی» را اضافه کرد که از لیلا حاتمی و شهاب حسینی گرفته تا فرهاد اصلانی و پرویز پورحسینی و بیتا فرهی همگی حضور متناسبی در فیلم دارند. «دوران عاشقی» را هم میتوان از پرامیدهای جشنواره امسال دانست.
عصر یخبندان/ سینمای استاندارد حرفه ای
مصطفی کیایی را میتوان یکی از بهترین فیلمسازان جوان سینمای ایران دانست که فیلم به فیلم رشد کرده و هر بار امیدوار کنندهتر از بار قبل ظاهر شده است. مصطفی کیایی اهل بازی های فرمالیستی و ادا در آوردن نیست و پیداست که هدفش از ورود به حرفه کارگردانی، روایت درست داستان و پرداختن به مسائل روز جامعه در قالبی باور پذیر است. فیلم جذاب «خط ویژه» تسلط و توانایی کیایی را در کارگردانی و پرداختن به موضوع روز اجتماعی را نمایان میکرد و حالا «عصر یخبندان» فیلمی است در همان مسیر و با موفقیتی به مراتب گسترده تر. نکته ویژه فیلمهای کیایی تلاش موفق سازنده اش در برقراری ارتباط با مخاطب گسترده است. حضور فیلمهایی از جنس «عصر یخبندان» و فیلمسازانی چون مصطفی کیایی را باید جدی گرفت و امیدوار بود که سینمای ایران صاحب فیلمها و فیلمسازان بیشتری از این جنس شود.
با توجه به اینکه سینمای ایران دچار بحران مخاطب است و فیلمهای تجاری بیکیفیت نمیتوانند مثل چند سال پیش تماشاگر به سالنهای سینما جذب کنند، «سینمای استاندارد» اهمیتی مضاعف یافته است. این سینمایی است که افقهای خود را در جشنواره های خارجی و جلب نظر خواص و منتقدان جستجو نمیکند. بلکه دنبال برقراری ارتباط با مردم است. «عصر یخبندان» چنین فیلمی است و از همین الان میتوان اکران موفقی را برایش پیش بینی کرد. فیلم هم داستان خوبی دارد و هم پرداختی حرفهای. مهتاب کرامتی، بهرام رادان و فرهاد اصلانی هم با بازی هایی در خور توجه به باورپذیری بیشتر (عصر یخبندان) کمک کردهاند. موفقیت این فیلم میتواند حکم موفقیت سینمای استاندارد و حرفه ای را داشته باشد.
مزار شریف/روایتی متفاوت
تنها محصول حوزه هنری در جشنواره امسال که درباره میزان هزینه های تولیدش نیز روایتهای مختلفی به گوش رسیده، موضوعی حساس دارد که سازندهاش به خوبی از پس آن بر آمده است.
شاید کمتر کسی فکر میکرد «مزار شریف» یک فیلم آبرومند وخوش ساخت و استاندارد از کار در آید ولی حسن برزیده در بهترین فیلم کارنامهاش موفق شده هم به اتفاقی مهم در تاریخ معاصر ایران بپردازد (کاری که معمولاً سینمای ایران کاری به آن ندارد و اغلب برای سری که درد نمیکند دنبال دردسر نمیگردد) و هم اینکه در فیلمش به نتیجهای تازه و متفاوت از آنچه در اخبار رسمی آمده میرسد. فیلم به ماجرای حمله به کنسولگری ایران در مزار شریف و شهادت دیپلماتهای ایرانی میپردازد. جالب اینکه برزیده در فیلمش به این نتیجه میرسد که طالبان در حمله به کنسولگری ایران دست نداشته و این گروههای افراطی پاکستان بودهاند که اقدام به این جنایت کرده است. «مزار شریف» فیلمی است که با تحقیقات و بررسیهای قابل توجهی ساخته شده و فرایند «تحقیق» را میتوان در محصول نهایی کاملا حس کرد. فیلم ساخت و پرداخت خوبی دارد و در این مسیر از فیلمبرداری استادانه علیرضا زرین دست هم بیشترین بهره را برده است. سوژه جالب و حساسیت برانگیز فیلم در کنار پرداخت فنی متناسب اثر موجب شده تا «مزار شریف» یکی از فیلمهای خوش ساخت جشنواره امسال باشد که در فهرست نامزدهای سیمرغ نیز حضور پررنگی دارد.
خداحافظی طولانی / وسترن عاشقانه
فرزاد موتمن پس از حدود پانزده سال، سرانجام مورد توجه جشنواره فجر قرار گرفت. «هفت پرده» اولین فیلم فرزاد موتمن در نوزدهمین جشنواره فیلم فجر چندان مورد توجه قرار نگرفت و در جدول نظرسنجی مردمی از آخر دوم شد. دو سال بعد موتمن با «شبهای روشن» به جشنواره آمد و این بار بیشتر دیده شد و مورد توجه قرار گرفت ولی این فیلم هم در گذر زمان ارزشهایش کشف شد و زمان جشنواره فیلم محبوب مدیران سینمایی و منتقدان نبود. تعدادی از فیلمهای کارنامه متنوع و پرفراز و نشیب موتمن هم فاقد ویژگیهایی بودند که بتوانند مورد توجه قرار گیرند. سال گذشته هم «سایه روشن» حتی به بخش مسابقه هم راه نیافت و در بخش هنر و تجربه به نمایش درآمد. امسال اما با «خداحافظی طولانی» داستان به شکل دیگری برای موتمن رقم خورد. فیلم در بخش مسابقه به نمایش درآمد، مورد توجه منتقدان قرار گرفت و حالا در رشته نامزد دریافت سیمرغ بلورین است. «خداحافظی طولانی» فیلمی خوش ساخت است و شاید بتوان گفت میان فیلمهای امسال کارگردانیاش حرفهایتر است. کافی است این نکته را در نظر داشته باشید که فیلمنامه اصغرعبداللهی تنها کشش یک فیلم نیم ساعته را داشته و این کارگردانی موتمن است که «خداحافظی طولانی» را به اثری قابل قبول تبدیل کرده است. یک وسترن عاشقانه با بازی غافلگیر کننده سعید آقاخانی در نقش جدی.
من دیه گو مارادونا هستم/کمدی روشنفکرانه
بهرام توکلی بعد از فیلم متوسط «بیگانه» با یک کمدی متفاوت و روشنفکرانه همه را غافلگیر کرد.
«من دیه گو مارادونا هستم» یکی از جذاب ترین فیلم های جشنواره امسال بود که نشان داد یک فیلمساز باهوش و توانا چگونه می تواند طنزی را بپروراند که نمونه مشابهی در سینمای ایران نداردو بخصوص اینکه در ساخته های قبلی توکلی نشانه ای از طنازی به چشم نیامده بود و وقتی گفته شد فیلم تازه این کارگردان اثری کمدی است خیلی ها یاد فیلم هایی چون«جنگجوی پیروز» (مجتبی راعی) و «قاعده بازی» (احمدرضا معتمدی) افتادند که تجربه های ناموفقی از کار در آمدند. اما «من دیه گو مارادونا هستم» حکایتی دیگر از آب در آمد . شیوه روایی بدیع و متفاوت، تسلط فوق العاده کارگردان که در صحنه هایی دشوار و پرکاراکتر نمود یافته و لحن متناسب فیلم، این ساخته توکلی را به اثری جذاب و تماشایی مبدل کرده است فیلمی که می تواند از بخت های جدی دریافت سیمرغ از جشنواره باشد. (بانی فیلم)