روزنامه خندان

گرین کارت = کارت زرد

روزنامه خندان

شباهت برنج ایرانی و دولت ایرانی

طنز در روزنامه های کشور کم پیدا می شود و این یعنی روزنامه ها کم لبخند می‌زنند و آنها که روزنامه می‌خوانند هم به تبعیت از رسانه محبوب شان کمتر می خندند. حکمت ستون روزنامه خندان، در این است که طنز همه روزنامه های کشور را جمع کنیم و در جام جم آنلاین برسانیم به دست تان تا هر صبح، دستکم در اینترنت گردی روزانه، لبخندی روی لب تان بنشیند.
کد خبر: ۷۶۴۴۳۳
شباهت برنج ایرانی و دولت ایرانی

کیهان : کج ! (گفت و شنود)

گفت: روزنامه ایران به اعتراض‌های گسترده علیه پیاده‌روی ظریف و کری در ژنو پاسخ داده است.
گفتم: هزاران آفرین، صد بارک‌الله. حتما به نمایندگی از دولت و وزارت ‌خارجه از مردم پوزش خواسته است؟!
گفت: کجای کاری؟!... نوشته دکتر جلیلی هم با «ویلیام برنز» نماینده آمریکا 45 دقیقه پیاده‌روی کرده است!
گفتم: ولی همه می‌دانند که قضیه کاملا برعکس بوده و حتی رسانه‌های آمریکایی هم اعتراض کرده بودند که چرا دکتر جلیلی با وجود درخواست مکرر ویلیام ‌برنز و 9بار وساطت نمایندگان 5+1 حاضر به ملاقات جداگانه با ویلیام برنز نشده است.
گفت: وقتی می‌دانند که هیچکس دروغشان را باور نمی‌کند، چه اصراری به اینهمه دروغگویی دارند و اصلا این دروغگویان در دولت راستگویان چه می‌کنند؟!
گفتم: چه عرض کنم؟! یارو دعا می‌کرد و می‌گفت؛ خدایا! می‌دانی که توان رفتن به راه راست را ندارم! پس خودت راه راست را به طرف من کج کن!

شرق : شباهت برنج ایرانی و دولت ایرانی

مهر گزارشی درباره دولت منتشر کرده که وقتی باهاش مواجه بشوید بغض می‌کنید. در این گزارش آمده دولت به ٥/٨میلیون کارمند دستگاه اجرایی و بازنشسته حقوق پرداخت می‌کند و حدود ٣٠درصد کارمندان دولت دیپلم و زیردیپلم هستند.

امتحان نهایی
سوال ١- بزرگ‌ترین چیز در ایران چیست؟
جواب- دولت.
سوال ٢- از دولت بزرگ‌تر چیست؟
جواب- سیاره مریخ. که چون بزرگ‌تر از دولت ایران بود در زمین جا نشد و رفت هوا.
سوال ٣- شباهت برنج ایرانی و دولت ایرانی چیست؟
جواب- هردو رِی می‌کنند.
سوال ٤- چرا این‌همه آدم در دولت کار می‌کنند؟
جواب- چون دولت هشت، ٩میلیون ایرانی را سر کار گذاشته که ٨٠،٧٠میلیون ایرانی مشغول باشند.
سوال ٥- چرا دولت نان این‌همه آدم را می‌دهد؟
جواب- ما به این چیزها کاری نداریم. بی‌زحمت جواز ما را بدهند ما کار کنیم و از
نان خوردن نیفتیم.
سوال ٦- چرا دولت در ایران اینقدر بزرگ شده؟
جواب- به‌خاطر آب‌وهوای ناپایدار سیاسی.
سوال ٧- اینکه ٣٠درصد کارمندان دولت دیپلم و زیردیپلم هستند یعنی چی؟
جواب- یعنی اگر درس نخوانی ٧٠درصد می‌شوی مردم عادی، ٣٠درصد می‌شوی کارمند دولت.
سوال ٨- آینده دولت در ایران چیست؟
جواب- اینقدر بزرگ می‌شود که ٧٣میلیون‌نفر نان‌خور خواهد داشت. هفت‌میلیون‌نفر هم به این دلیل که مهاجرت کرده‌اند کارمند دولت محسوب نمی‌شوند.
سوال ٩- اون‌وقت بخش خصوصی چی؟
جواب- شوخی بامزه‌ای بود. بعدی.
سوال ١٠- مردم می‌گویند دولت‌ها در ایران کار خاصی نمی‌کنند. از طرفی که ما می‌دانیم ما مردم هم خیلی کار خاصی نمی‌کنیم و منتظریم ببینیم کی چی‌کار می‌کند. با این اوصاف دقیقا کی توی ایران کار می‌کند؟
جواب- شما به این کارها چی‌کار داری؟

اعتماد : عهد سست و سخن سخت

از ماجرای معاون اول دولت قبل باید ذوق کنیم و شاد شویم یا غمگین شویم و افسوس بخوریم؟ اگر این اتفاق برای دولت اصلاحات یا تدبیر و امید می افتاد چه باید می کردیم؟ همه می گویند فساد بد است و باید قاطعانه با آن برخورد شود اما دیروز که صفحه یک روزنامه ها را دیدم، دیدم که اصلاح طلبان رحیمی را تیتر و عکس یک کرده اند و درباره اش گزارش نوشته اند و از شخصیت ها نظرخواهی کرده اند و اصولگرایان انگار نه انگار که اتفاقی افتاده و معاون اولی به زندان و جریمه محکوم شده. از دید آنها قدم زدن ظریف گناه نابخشودنی تری است از فساد و دزدی.

ندید شرط می بندم و اطمینان می دهم که اگر یک دهم رحیمی یکی از رفیقان هاشمی یا نزدیکان خاتمی یا همراهان روحانی کاری کرده بود، جای روزنامه ها و سایت ها عوض می شد و تیرگی جرم چنان گسترده می شد که دامن همه را می گرفت. کار بد مصلحت آن است که مطلق نشود و چپ و راست هیچ کس به مال مردم دست دراز نکند اما در اتفاق اخیر چیزی فراتر از دزدی و اختلاس صورت گرفته و فراتر از چند میلیارد ناقابل به مردم ضرر وارد شده است. شاید اگر دولت قبل مدعی پاکدستی نبود و خودش را تافته جدا بافته نمی دید، این گناه امروز صرفا به پای نفس اماره نوشته می شد و بی جهت به طعنه و تسخر جناحی بدل نمی شد.

چیزی در دنیا بدتر از عهد سست و سخن سخت نیست و متاسفانه مدیریت کشور ما فارغ از گرایش سیاسی با این بلیه قرین بوده و به کرات آدم هایی در رده های مختلف سخت گفته اند و سست عمل کرده اند و اعتماد و باور مردم را مخدوش و ملکوک کرده اند. فرمود «کل مدعٍ کذاب»، به همین اعتبار که ادعا کار دست مدعی می دهد و او را در آزمون های مختلف مردود می کند. فقط بحث پول و قدرت نیست بلکه تاریخ آدمیزاد مملو از داستان های عبرت آموزی است که در بزنگاه های مختلف، شهوت و شرک و ریا و نفاق و قدرت از گریبان مدعی سر بیرون می آورند و پدر صاحب بچه اش را در می آورند. هزار سال ادبیات فارسی ما پر است از تقبیح واعظان غیر متعظ و مدعیان ریاکاری که چون به خلوت می روند آن کار دیگر می کنند.

در روزگار ما که دیگر به خلوت نرفته آن کار دیگر را می کنند و دو قورت و نیم شان هم باقی است. فساد همه جای دنیا هست و با اینکه موانع جدی بر سر راه دزدی و هیزی قرار داده اند مع ذلک مغناطیس فساد جذاب است و آدم ها را به خود می کشد الاما رحم ربی. این مغناطیس منحصرا چهار مسوولی را که بندگان خدا تشت رسوایی شان از بام افتاده جذب نمی کند بلکه بزرگ تر و مدعی تر از اینها را در کمین است که برباید. خوب نیست که از فساد ذوق کنیم و از رسوایی رقیبان به وجد بیاییم بلکه باید راه تکرار بر خطر ببندیم و از روی کار آمدن دوباره و سه باره مدعیان بترسیم. واقعیت این است که بخشی از این فساد متوجه سیستم مالی و اداری مملکت است که چنین قابلیتی را در خود دارد تا یک مقام بلند مرتبه بتواند چندین و چند سال گناهش را لاپوشانی کند و به کارش ادامه دهد و حتی رییس مبارزه با مفاسد اقتصادی شود.

خود اینکه در یک سیستم بشود فساد کرد و یواشکی پول جابه جا کرد خودش عیب و ایراد بزرگی است اما ایراد بزرگ تر این است که در این سیستم نقطه کورهای زیادی وجود دارد که ده ها مدیر فاسد دیده نمی شوند و وقتی دیده می شوند که کار از کار و آب از سر گذشته است. روزنامه ها و رسانه ها ممکن است عیب و ایراد زیاد داشته باشند و به لحاظ سیاسی هزینه هایی احیانا روی دست نظام بگذارند اما ده ها حسن هم دارند که منجمله می توانند فساد را ببینند و عیان کنند و روی دزدی ها و هیزی ها چراغ بیندازند و آشکارشان کنند. بگذارید حرف اصلی ام را اگر چه برای بعضی مدیران، مثل ته خیار تلخ است، بزنم و زحمتم را کم کنم.

اگر روزنامه ها با هر گرایشی، قدرتمند و تاثیرگذار حضور فعال می داشتند و اینقدر ضعیف و نحیف نمی شدند و از هر سو مورد تاخت و تاز و جور قرار نمی گرفتند و مثل اشک از چشم نمی افتادند، قطع و یقین امروز با این آمار شگفت انگیز فساد روبه رو نبودیم. روزنامه که نباشد، نقطه های کور بیشتر و بیشتر می شوند و یکی مثل رحیمی رییس مبارزه با چیزی می شود که خود جلوتر از بقیه به آن مبتلاست.

روزنامه ها تلخند و گاهی خلاف نظر مسوولان حرف می زنند اما در نظام مردمسالار نمی شود که نباشند یا اینچنین ضعیف و فقیر و وابسته باشند. باید دست روزنامه ها را باز گذاشت تا جلوی فساد و پلیدی را بگیرند. من نمی گویم روزنامه ها پاک و مبرا هستند و خودشان هیچ عیب و نقصی ندارند. چه بسا خودشان هم وارد در حلقه فساد شوند.

اما حتی اگر اینطور هم باشند می توان به کمک شان افسد را مهار کرد و از بینش برد. کشورهای دیگر مگر چه می کنند که آمار فسادشان از ما پایین تر است؟ روزنامه را مجال بدهی ده تای پلیس و اطلاعات و قاضی و دادگاه، پرونده رو می کند و مو از ماست مدیران می کشد.

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها