«همه آنانی که رنجها و فریادهای اهالی فرهنگ را از نزدیک دیدهاند و چشیدهاند، همه آنانی که همچنان از فرهنگ پلیسی و پاسبانی، از فرهنگ بازداشت و بازدارندگی، از فرهنگ تحمیلی و گشت ارشادی و... آزردهخاطرند یا به هزار اتهام و تهمت و دروغ از متن جامعه فرهنگی ما به حاشیه رانده یا حذف شدهاند براستی فریادهای منِ این نسل آگاهند... خودتان گفتید که هر نسل مجبور نیست از هرآنچه پدرانش انتخاب کرده، پیروی کند؟ مگر در آغاز آن انقلاب آیینی بزرگ نگفتید که ممکن است پدرانمان چیزی را خواسته باشند اما نسل بعد، آن را نخواهند یا بخواهند که تغییر بدهند؟ پس حق انتخاب نسل من چه میشود؟»
متن بالا آن طور که جوان آنلاین گزارش داده است، نه بخشی از سخنرانی یک اپوزیسیون لندننشین، نه یادداشتهای فیسبوکی یک طرفدار جنبش سبز و نه توهمات پامنقلی سلطنتطلبی تاریخ مصرف گذشته است؛ این متن بخشی از کتابی است که توسط یکی از نویسندههای نورچشمی برای خلاصی از ممیزی کتاب، آن را در باکو منتشر کرده است. این نویسنده بتازگی مسئولیت یک رسانه وابسته به وزارت ارشاد را به دست آورده است!
اینها بخشی از کتاب «من این نسل» نوشته محمدرضا اسدزاده است که در جمهوری آذربایجان منتشر شده است! نویسنده درباره انتشار کتاب در خارج از کشور میگوید: فضای بسته و ممیزیهای کلافهکننده وزارت ارشاد در یک دهه گذشته باعث شد، با توجه به اینکه قبلا چند سالی در باکو کار فرهنگی کرده بودم با مشورت و آشناهایی که داشتم، کتاب را توسط یکی از دوستان در باکو چاپ کنم. امروز دیگر فضای جهانی نشر تغییر کرده است. نویسنده پیشرو نیازی به مجوز وزارت ارشاد ندارد!
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد