سایه‌ای و پناهی...

آسمان باز پراکنده‌تر از این می‌خواست ‌/ جمع ما را که به مصداق پریشانی بود. شگفتا همین شنبه بیست‌و هفتم دی‌ماه بود که استاد مشفق مثل همیشه زودتر از همه، مهربان و خندان در شورای ترانه منتظر دوستان بود تا با همه دردی که در همه وجودش داشت به احترام ورود هر یک از اعضا از جایش بلند شود و خوش‌امد بگوید.
کد خبر: ۷۶۱۵۷۰
سایه‌ای و پناهی...

به نظر می‌آید از همیشه متفاوت‌تر است. گفتم شگفتا و تکرار می‌کنم شگفتا از انسان مرگ‌آگاهی چون او که وصیتنامه خود را همان روز شنبه به استاد حسین آهی می‌داد و می‌گفت: «آهی جان گمش نکنی.» حیفا! حیفا که سایه‌ای بود و پناهی بود و نیست.

استاد مشفق همواره برای نه تنها من که بسیاری از شاعران بزرگ کشورمان جایگاه بلند و رفیع معلمی را داشت و امروز فقط می‌توان از حسرت گفت و نوشت.

روحش شاد

محمدعلی بهمنی ‌/‌ شاعر و ترانه‌سرا

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها