این نمایشگاه که یکی از بزرگترین نمایشگاههایی است که به صورت خصوصی در ایران برگزار شده است، از دوازدهم دی آغاز شده و آثار نقاشی، تصویرسازی، مجسمه، عکس، کاریکاتور، چیدمان و هنر مفهومی هنرمندان معاصر سه نسل کشورمان را در بر میگیرد. در این نمایشگاه هنرمندان نام آشنایی چون آرمان استپانیان، فریدون آو، رضا بانگیز، بهمن بروجنی، محمدعلی بنی اسدی، نیما بهنود، آرش تنهایی، هدی حدادی، بزرگمهر حسینپور، جمشید حقیقتشناس، ابراهیم حقیقی، آیدین خانکشیپور، مهرداد خطایی، علی ذاکری، امیر سقراطی، رزیتا شرفجهان، دلبر شهباز، بهزاد شیشهگران، علیاکبر صادقی، حسین صافی، کامبیز صبری، قدرتالله عاقلی، حسن عامهکن، سمیرا علیخانزاده، بهنام کامرانی، ملک دادیار گروسیان، ایرج محمدی، نصرتالله مسلمیان، فیروزه مظفری، معصومه مظفری، منوچهر معتبر، فرشید ملکی، نیکزاد نجومی، رضا هدایت، جعفر نجیبی و عادل یونسی آثارشان را با موضوع جهان پهلوان تختی به تماشای عمومی گذاشتهاند.
آرش تنهایی نمایشگاهگردان این مجموعه میگوید: آثار این نمایشگاه حاصل یک پروژه حدودا هشت ماهه است. از اردیبهشت امسال تحقیقات و مطالعاتم را روی این پروژه آغاز کردم و به بررسی اسناد و اطلاعات دربارۀ جهان پهلوان تختی پرداختم. نمایشگاه فراخوان عمومی نداشت و من به عنوان نمایشگاهگردان از خرداد شروع به دعوت از 114 هنرمند کردم تا هریک جهان پهلوان شخصی خودشان را روایت کنند و سعی کردم در هر نسل بهترینها را برای مشارکت در این نمایشگاه انتخاب کنم. هنرمندان نیز فرصت حدودا چهار ماههای برای فکر کردن روی این موضوع داشتند.
گالری شیرین در ساختمان جدید خود در خیابان سنایی، دو طبقه از فضایش را به این نمایشگاه اختصاص داده است. هریک از هنرمندان به شیوه و سبک کاری خاص خود جهان پهلوان را تجسم و تصویر کردهاند. مثلا ماهور طوسی در اثر مفهومی خود با عنوان «یک چاپ تازه از لغتنامه دهخدا» فقط کتابی گشوده و مثالهایی از لغتنامه دهخدا را به نمایش گذاشته که در صفحه پیش رو و در میان دیگر لغات مشابه، لغت معنا شده است. در انتهای معانی آورده شده، متوجه میشویم که همه آن معنیها برگرفته از یادداشت خود هنرمند درباره شخصیت تختی است و او با اثرش نشان داده جای لغت «تختی» را در میان دیگر واژگان لغتنامه دهخدا خالی میبیند؛ لغتی که هنرمند معانی مختلفی مانند پهلوان، جوانمرد، حقشناس، دارنده حجب و حیا، ادب، کسی که فرودستان و نیازمندان را دستگیری کند، پایبند به آیین جوانمردی، رازآلود و اینکه تختی غیرقابل ترجمه به زبانهای دیگر است را برای آن آورده است.
تنهایی درباره اینکه چرا موضوع جهان پهلوان تختی را برای این نمایشگاه انتخاب کرده است، میگوید: انسان و سوژه انسانی برایم خیلی مهم است و میخواستم انسان مورد نظرم برای این نمایشگاه ایرانی باشد. یکی از کسانی که چه در ایران و چه در خارج میتوانیم او را به عنوان یک انسان ایرانی معرفی کنیم و وجوه ملی و میهنی ما در اوست، جهان پهلوان تختی است.
تختی به نوعی عصاره و جوهره یک فرهنگ است و فرهنگ چند هزار ساله ما در رفتار این آدم متجلی است و او به نوعی ادامه سنت رستم و پوریای ولی و فرهنگ فتوت و جوانمردی است که امروز این خصوصیات در جامعه ما روبه کمرنگ شدن است. این در حالی است که ورزش اصلی و ملی ما ورزش باستانی است و فروتنی و احترام به پیشکسوت و بزرگتر جزو آداب این ورزش است و امروزه این ورزش فقط معطوفشده به یکسری دستگاههای بدنسازی و هیچ ایده و آرمانی در آن نیست و در واقع، ورزش آرمانی ما در حال تبدیل شدن به یک ورزش مکانیکی است که به تبع آن جامعه آرمانی و ازلی ما نیز به تدریج به یک جامعه ماشینی تبدیل میشود. جامعهای که ازهویتهای اصیل خود دور افتاده و جامعهای که هیچ هویت و مشخصه مخصوص به خود و هیچ چهره شاخصی نداشته باشد، جامعه ترسناکی است. من فکر میکنم برگزاری این نمایشگاه یک ادای دین به تختی و بسیاری مثل او است.
ابراهیم حقیقی نیز به شیوه گرافیکی، اثری نقاشیخط را به این نمایشگاه ارائه داده و در آن بخشی از شعر سیاوش کسرایی برای تختی را به نقش در آورده است. آناهیتا قاسمخانی، هنرمند دیگری است که به شیوه خود و با اثرش به ستایش آیین پهلوانی و زورخانهای پرداخته و لوستری را با استفاده از میل و کباده و زنجیر زورخانه طراحی کرده است؛ لوستری که لامپهای روشنیبخش آن در دل میلهای آویخته جای گرفته است. رضا هدایت نیز تختی و مادرش را در زمینهای از درختان و شاخ و برگ گیاهان و پرندگان که اغلب در دیگر آثارش هم دیده میشوند، نقاشی کرده است. گویی این دو در باغی بهشتی به سر میبرند.
تنهایی در ادامه سخنانش تائید میکند که این نمایشگاه را با نگاهی انتقادی به آنچه جامعه به غلط به سوی آن میرود، برگزار کرده و معتقد است اساس کار هنرمند اعتراض و انتقاد از زشتیها و دعوت به زیباییها بوده و ذات هنر چنین است.
او تأکید میکند نگاه انتقادآمیز خود را دربارۀ این موضوع به هنرمندان شرکتکننده در این نمایشگاه انتقال نداده و توضیح میدهد: من فقط از آنها خواستم روایتگر جهان پهلوان خودشان باشند و در این پروژه هر کسی از ظن خودش یار موضوع این نمایشگاه شده و اثرش را ارائه داده است. ایده خود را به هیچ هنرمندی تحمیل نکردم و فقط خواستم کارگردان چنین نمایشگاهی باشم و تکههای این پازل را کنار هم بچینم تا به این وسیله تصویری جامع از تختی را نمایش دهیم.
کامبیز صبری در این نمایشگاه با استفاده از تشک معروف و مختص خود که در دیگر آثارش نیز از فرم آن بهره میبرد، اثری حجمی ارائه داده است. روی همهجای تشک سفید و گستردهای که ما آن را از بالا میبینیم، ماکت کوچک آدمهایی سفیدرنگ دیده میشود که یا دارند دو به دو با هم کشتی میگیرند یا در دو طرف داور ایستادهاند و داور دست یکی از آنها را به نشانه پیروزی بالا برده است. در میان این شلوغی مردانه، ماکت سفیدرنگ کوچک زنی در حال گذر دیده میشود در حالی که دو دستش پر است از زنبیل خرید مایحتاج روزانه و بیاعتنا از این همه هیاهو عبور میکند. در میانه این تشک، شکافی تعبیهشده که دو تصویر وارونه از تختی در آن دیده میشود.
در این نمایشگاه بسیاری از هنرمندان فقط پرترهای از تختی را و البته هریک به شیوه خود ارائه کردهاند که هنرمندانی مانند بهمن بروجنی، منوچهر معتبر، بهزاد شیشهگران، رزیتا شرفجهان و... از آن جملهاند. تعدادی نیز خود را از موضوع «غلامرضا تختی» رها کردهاند و فقط به موضوع «پهلوانی» پرداختهاند؛ مانند علیاکبر صادقی. برخی هم با نگاهی تقدیس شده به جهان پهلوان تختی نگریستهاند؛ مانند اثر مفهومی پرده «مظلوم تختی» کاری مشترک از حسام سماواتیان و فرشید لرمیان یا تابلوی نقاشی اثر کاوه نجمآبادی که به تقلید از تابلوی «مرگ مارا» اثر نقاش فرانسوی قرن هجدهم «ژاک لویی داوید» کشیده شده و تختی را با چهرهای نمادین و مقدس مرده در وان حمام نشان میدهد. اثری از دنیا مشرفی نیز مضمونی اینچنین را انتقال میدهد که البته شاید هنرمند با نگاهی انتقادی چنین طرحی را ارائه داده باشد. او با بهرهگیری از هنر عکاسی و چاپ آن روی بوم، تختی را به مثابه مسیح و در لحظهای تصور کرده که عدهای جسد او را به شیوه نقاشیهای کلاسیک غرب از صلیبی خیالی پایین میکشند. دنیا مشرفی در اثری دیگر از خود، مجموعه عکسهایی با عنوان «جهان پهلوان به روایت هنرمندان» را ارائه داده و از هنرمندانی عکس گرفته که آثارشان در این نمایشگاه هست و در واقع در این اثر به صورت غیرمستقیم به موضوع نمایشگاه پرداخته است. در این نمایشگاه حتی هنرمند گرافیتیکاری مانند «نفیر» هم شرکت کرده و با به نمایش گذاشتن کلیشه یکی از کارهایش به شیوه استنسیل ارادت خود را به تختی اعلام کرده است.
تنهایی میگوید: من نسبت به تعدادی از هنرمندان شرکتکننده و کارشان شناخت داشتم، اما گروهی دیگر از هنرمندان بودند که میدانستم میخواهند با آثارشان مرا غافلگیر کنند و همین تنوع در آثار، تعریفی جامع از تختی را ارائه میدهد. به نظر، مفهوم کلی این نمایشگاه صلحآمیز است، چرا که در آن 114 هنرمند با عقاید، دیدگاهها و تواناییهای متفاوت توانستهاند در کنار هم و با هم در یک پروژه همکاری کنند و این همکاری برای یک جامعه هم جذاب است؛ چون نمایشگاه روز اول خود طی چهار ساعت حدود 5000 بازدیدکننده داشت و فکر میکنم این صلح است که اینقدر زیباست و باعث این همه استقبال شده است.
مریم نظری / جامجم
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد