براساس آمار از یک میلیارد و 187 میلیون گردشگری که سال گذشته در دنیا جابهجا شدند، فقط چهار میلیون و 500 هزار نفرشان به ایران سفر کردند در نتیجه سهم ایران از درآمد 1250 میلیارد دلاری صنعت گردشگری فقط 0.5 درصد بود. به همین دلیل برخی کارشناسان معتقدند باید برای جذب گردشگر بیشتر تلاش کرد تا در ده سال آینده میزان گردشگران خارجی کشورمان به 20 میلیون نفر برسد، اما واقعیت اینجاست که زیرساختهای کشور جوابگوی نیاز یک سوم از این آمار نیز نیست و هستند کارشناسانی که ادعا میکنند بهدلیل ضعف در زیرساختهای گردشگری کشور افزایش تعداد بیشتر گردشگران میتواند سبب نابودی صنعت گردشگری کشور شود. عباس پیر مرادیان، رئیس هیاتمدیره جامعه راهنمایان ایرانگردی از کارشناسانی است که با افزایش تعداد گردشگران کشور مخالف است. او در این گفتوگو از چالشهای گردشگری کشور حرف میزند.
براساس آمارهای منتشر شده، تعداد گردشگران خارجی در کشورمان بیشتر شده به نظر شما که از نزدیک با گردشگران سر وکار دارید، این آمار چقدر رشد داشته است؟
با روی کار آمدن دولت جدید، تقاضای ورود گردشگر به ایران افزایش یافته و میتوان گفت تعداد آنها دو برابر شده است.
بجز تغییر دولت به نظر شما دلیل دیگری برای افزایش تعداد گردشگران وجود دارد؟
گردشگری در ایران فراز و نشیبهای زیادی داشته برای نمونه گفتوگوی تمدنها که مطرح شد، روی ورود گردشگر به کشور تاثیر داشت. به نظرم عامل دیگری وجود ندارد، فقط تغییر سیاستها عامل افزایش گردشگران بوده، زیرا اتفاق دیگری در کشور نیفتاده است.
با توجه به زیرساختهای ضعیف گردشگری در کشور، به نظر شما چگونه باید صنعت گردشگری را مدیریت کرد؟
با توجه به ظرفیتها و امکانات موجود در کشور من مخالف افزایش تعداد گردشگران هستم و معتقدم امروز به جای بازاریابی کردن باید به بازار داری اهمیت بدهیم. باید بتوانیم پاسخگوی بازار کنونی باشیم. اگر تعداد توریست یعنی آن دست از گردشگران که به معنای واقعی ارز آور هستند با اوضاع کنونی بیشتر شود، ما به بن بست خواهیم خورد.
تاکنون برای کشوری این اتفاق افتاده است؟
برای نمونه وقتی خانم آن سانگ سوچی در برمه آزاد شد و سیاستهای این کشور تغییر کرد، سیل گردشگران اروپایی روانه این کشور شد، اما سیل توریست زیرساختهای ضعیف گردشگری برمه را خراب کرد. در واقع نظم کشور را به هم ریخت و پس از آن برمه نتوانست خدمات مناسبی به گردشگران ارائه کند. به این شکل در دنیای گردشگری شایع شد، میانمار محل مناسبی برای گردشگری نیست و در ادامه این کشور به نوعی تحریم توریستی شد و گردشگران به یکدیگر هشدار دادند به این منطقه سفر نکنند. نکته اینجاست که اگر گردشگران کشور ما نیز افزایش یابند، خطری مانند برمه برای ایران تکرار خواهد شد.
برای حفظ گردشگرانی که به کشور میآیند، چه باید کرد؟
بایدزیر ساختهای گردشگری را در کشور فراهم کرد، زیرساختها به منابع مالی نیاز دارد. منابع مالی میتواند پول بخش دولتی یا خصوصی باشد. افزون براین منابع انسانی کارآمد نیز مهم است. برای نمونه باید مدیران بدانند کجا کمبود هتل داریم که هتل بسازیم.
چند ماه گذشته که اوج کار شما بود، آیا کمبود هتل مشکل اصلی بود یا مساله دیگری نیز وجود داشت؟
در آن مدت هیچ توریستی بدون هتل نماند، اما باید بگویم گروههایی از گردشگران به کشورمان آمدند که به آنها وعده راهنمای گردشگری داده شده بود، اما بیراهنما ماندند. در واقع اکنون مساله حاد گردشگری کشور، راهنماهای گردشگری هستند. البته گروههایی نیز بودند که راهنماهای کار نابلد داشتند و این کمبود، سبب نارضایتی گروه شد.
مشکل نبود راهنمای کار بلد کجاست؟
مسئولان میگویند پول نداریم، سازمان میراث فرهنگی باید هزینه کند، اما راحت میگوید پول نداریم. باید دوره ویژه برای راهنماها گذاشت که به اعتبار نیاز دارد. در ایران با اینکه راهنما مهمترین نقش را در صنعت گردشگری دارد، اما دستاندرکاران صنعت گردشگری نقش راهنما و مشکلات آنها را نمیدانند و متاسفانه به راهنما بها داده نمیشود.
این مشکل را چگونه میتوان برطرف کرد؟
راهنماهای زیادی مجوز فعالیت گرفتهاند، اما بیتجربه هستند یعنی تاکنون به شکل عملی گردشگران را راهنمایی نکردهاند. این افراد باید چند روز به مسافرت بروند، اما هزینههایی مانند اجاره هتل مانع آنهاست.
بیشتر گردشگران از چه کشورهایی به ایران میآیند؟
اکنون بحث گردشگران چینی در دنیا مطرح است، زیرا پولدار شدهاند و مانند اجناسی که تولید میکنند، به کشورهای مختلف سرازیر میشوند، اما به صورت کلی آلمان به نسبت جمعیت بیشترین توریست را در دنیا دارد. بهتر است بگویم آلمانی زبانها که شامل اتریش نیز میشود؛ البته سال گذشته گردشگران ایتالیایی نیز در حد آلمانیها بودند.
چه شهرهایی در کشورمان برای آنها جذاب است؟
دو شهر ایران به شکل مطلق در دستور کار گردشگران خارجی است و بدون این دو شهر گردشگری در ایران برای آنها معنی ندارد؛ اصفهان و شیراز این دو شهر هستند، شیراز به دلیل تخت جمشید و اصفهان به سبب مجموعه آثاری که دارد.
دلیل استقبال آنها ازاین دو شهر چیست؟ زیرا ما شهرهای دیگری نیز داریم که میتواند برای گردشگران جذاب باشد.
گردشگر خارجی ده تا 15 روز زمان برای سفر به ایران دارد، اگر بخواهد همه جا را ببیند، به چند سال زمان نیاز دارد.
بنابراین تعداد گردشگرانی که چند بار به کشورمان سفر کردهاند باید زیاد باشد؟
تعداد چنین گردشگری خیلی کم است، چون گردشگران افراد عادی و بازنشسته هستند که وقت و پول دارند، چون سن آنها بالاست، سفر دوباره آنها به کشورمان خیلی کم اتفاق میافتد. زیرا آنها دوست دارند دیگر کشورها را نیز ببینند، بنابراین ترجیح میدهند به جای برگشت به ایران به کشور دیگری سفر کنند.
در این مدت چقدر هزینه میکنند؟
پاسخ به این پرسش سخت است، امابه شکل غیر رسمی میتوان گفت هر گردشگر دست کم سه میلیون تومان در کشور به شکل غیر متمرکز خرج میکند.
برای گردشگران خارجی چه چیزی در اولویت قرار دارد، هتلهای پنج ستاره یا ارزان بودن سفر؟
آنها فقط به تمیز بودن هتل، وسیله نقلیه، رستوران و مکانهای دیگر اهمیت میدهند. در واقع برای آنها هتل پنج ستاره مهم نیست، اما ناگفته نماند برخی نیز هستند که حتی به هتل چهار ستاره نیز قانع نمیشوند.
بازدید از آثار باستانی، طبیعت گردی یا دانستن درباره فرهنگ کشورمان کدامیک برای گردشگران مهمتر است؟
هدف آنها از سفر به ایران دانستن درباره تاریخ، تمدن، طبیعت و آداب و سنن مردم است.
در سفرهای بین شهری که با اتوبوس انجام میشود، گردشگران با چه محدودیتهایی روبهرو هستند؟
آنها از جاده و اتوبوس شکایتی نمیکنند مشکل آنها نامناسب بودن سرویسهای بهداشتی است.
اما با توجه به اینکه گردشگران خارجی فقط به دو شهر کشور سفر میکنند، برطرف کردن این مشکل نباید کار هزینه بر و سختی باشد؟
باید بگویم زمان شاه عباس صفوی هزار کاروانسرا ساخته شد، اما باید پرسید چرا مسئولان اکنون نمیتوانند سرویس بهداشتی مناسب بسازند تا گردشگران خارجی و داخلی از آن استفاده کنند.
مهدی آیینی / گروه جامعه
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد