یکی از چهره‌های نامدار عرصه فقاهت و سیاست ناصرالحق است. ابومحمد حسن اطروش مشهور به ناصر کبیر از فقها، متکلمین، علما و شعرای توانمند در قرن سوم هجری قمری بود.
کد خبر: ۷۵۱۸۵۵
ناصرالحق، مروج اسلام شیعی در شمال ایران

این علوی تبار برجسته که به عنوان اولین مروج دین اسلام شیعی در شمال ایران به شمار می‌رود از جمله شاگردان امام هادی(ع) محسوب می‌شد. وی در طول چهارده سالی که بر خطه شمال حکومت کرد بانی بسیاری از مساجد و مراکز علمی در گیلان، دیلم و طبرستان بود.

وی در سال 230 هجری قمری در مدینه به دنیا آمد و در دستگاه سادات حسنی پایگاه و جایگاه معتبری یافت. او که در عرصه معارف اهل بیت صاحب آثار و تالیفات فراوانی بود، دستی هم در ادبیات داشت و به نیکویی شعر می‌سرود.

وی جد مادی سید مرتضی علم الهدی و سید رضی گردآورنده نهج‌الباغه است. مورخان در مورد او و دوران حکومتش به شایستگی یاد می‌کنند و به گفته طبری او را نمونه دادگری و حسن سیرت و پایمردی در برپاداشتن حق می‌دانند.

در دوران خلافت عباسیان، شیعیان حسینی و حسنی که از اوضاع سخت زمانه و تندخویی و بدرفتاری هیات حاکمه به تنگ آمده بودند برای نشر افکار و اندیشه‌های شیعی و برون رفت از تنگناهای موجود راهی ایران بویژه مناطق شیعی آن شدند.

کمی بعد حسن بن زید بن محمد از نوادگان امام حسن(ع) و معروف به داعی کبیر به طبرستان مهاجرت کرد و حوزه نفوذی برای خود ایجاد کرد. در این دوران بود که حسن اطروش به او پیوست و بعد از مرگ داعی کبیر در سال 270، زمام امور علویان طبرستان به دست برادرش محمد بن زید افتاد و حسن برای گسترش دعوت شیعی به پنهانی به خراسان رفت. این مسافرت البته از دید رافع بن هرثمه والی خلافت عباسی در خراسان پنهان نماند و حسن زندانی شد و بر اثر شکنجه شنوایی گوش او آسیب دید و از این پس بود که به اطروش معروف شد. اطروش بعد از مرارت‌های بسیار عاقبت از زندان رهایی یافت و به مازندران مهاجرت کرد. او در این ایام منصب قضا و تقسیم پول بین علویان را بدست گرفته بود.

بعد از کشته شدن محمد بن زید در جنگ جرجان، اطروش راهی دیلم شد و با کارگزار محلی این خطه طرح دوستی ریخت و مردم ناحیه دیلم را به اسلام فراخواند. او قصد گسترش دعوت به طبرستان را داشت و باوجود ناکامی‌های اولیه برای تصرف طبرستان او ناامید نشد و بالاخره موفق شد با سپاهیان دیلمی خود موفق به شکست دادن محمد بن ابراهیم صعلوک حاکم طبرستان شود.

بعد از استقرار حسن اطروش در آمل، او به عدالت رفتار کرد و در اواخر عمر از حکومت کناره‌گیری کرد و و در اوج قدرت به زهد و پارسایی مشغول شد و با نهایت کوشش به تدریس و تالیف پرداخت که حاصل آن ۳۰۰ جلد کتاب است.

ناصرالحق در ایجاد مدرسه بزرگ آمل که بعدها به مسجد امام حسن عسگری(ع) در آمل همت کرد و در آنجا تدریس می‌کرد، سرانجام در بیست‌وپنجم شعبان ۳۰۴ هجری قمری دارفانی را وداع کرد.

مقبره او در آمل سال‌ها محل زیارت بسیاری از شیعیان است و چندی پیش نیز 70 نفر از علمای شیعه کشور یمن به زیارت بقعه او آمدند.

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها