ابتدای گفت و گو از احوال «احمد علامه دهر» برای ما بگویید که بعد از پایان بازی اش در مشهد دچار سکته مغزی شد.
خدا را شکر شنیده ام که حال او با دعای مردم بهتر شده است. هنگامی که شنیدیم این اتفاق ناگوار برای او در مشهد رخ داده، خیلی ناراحت و شوکه شدیم. این را بگویم که من و احمد علامه دهر سال ها پیش در نمایشی با یکدیگر هم بازی بودیم.
چه دلیلی سبب شد تا با توجه به ذهنیتی که بینندگان از آثار طنز شما دارند، نقش «حاج رحیم مهدوی» را قبول کنید؟
این نقش به نسبت نقش هایی که تاکنون بازی کرده ام، متفاوت است. بازی در نقش روحانی برایم جالب بود. با توجه به این که خیلی ها نقش روحانی را تا کنون بازی کرده اند اما من می خواستم متفاوت و متمایز از بقیه، حاج آقا مهدوی را درآورم. وقتی متن را خواندم دیدم قصه استخوان داری است و پرداخت درستی دارد. با خودم گفتم اگر من در این سریال، نقش در و دیوار را هم بازی کنم، سریال دیده می شود و همه بیننده اش می شوند.
برای رسیدن به این نقش تهیه کننده و کارگردان چه نقشی داشتند؟
در این مسیر، تهیه کننده و کارگردان خیلی پای من ایستادند که مدیران را راضی کنند تا بتوانم این نقش را بازی کنم. من به بهروز شعیبی ارادت زیادی داشتم و علاوه بر آن شیوه کاری اش را می پسندیدم. وقتی به من پیشنهاد بازی داد، بلافاصله پذیرفتم. در جلسه هایی که با هم داشتیم قرار شد شرایطی را برای ما فراهم کنند تا به راحتی بتوانیم با استادان حوزه علمیه در ارتباط باشیم. آقایان حسن زاده و سعادتی 2 روحانی بودند که از هنگام شروع کار پا به پای ما در پروژه حضور داشتند و با راهنمایی های شان، کاری کردند تا در ارائه نقش کمترین اشتباه را داشته باشیم. البته به این مورد هم اشاره کنم که تعداد کارهای جدی ام بیشتر از طنز است.
گفتید که تعداد نقش های جدی تان بیشتر از کمدی و طنز است اما قبول دارید که مردم شما را بیشتر با نقش های طنزتان میشناسند؟
سخن شما کاملاً درست است. سریال های طنز در مناسبت هایی مانند ماه مبارک رمضان یا عید نوروز پخش می شوند که مردم بیشتر می بینند. درصورتی که در سریال های جدی ام مانند «زمانه»، «در مسیر زاینده رود» یا فیلم هایی همچون «ملکه» و «کیفر» هم نقش های خوبی داشتم اما نقش های طنزم بیشتر در ذهن مردم مانده است.
در این سریال با چندین روحانی متفاوت در حوزه علمیه رو به رو هستیم. آیا برای الگو گرفتن به این قشر از روحانیت مراجعه کردید؟
همان طور که در سخنانم اشاره کردم تهیه کننده برای ساخت سریال خیلی زحمت کشید و شرایط خوبی را برای ما فراهم کرد. من و فرهاد آئیش در دفتر او قرارهای متعددی با تعدادی از طلابی که از قم می آمدند، داشتیم. حتی بازیگران زن سریال به قم رفتند و با خانم های طلاب در ارتباط بودند. ما خود نیز به چند حوزه علمیه در تهران رفتیم. آقایان اکبر زاده و سعادتی از روحانیان خیلی خوب و خوش اخلاقی بودند که بیشتر اوقات که من و فرهاد آئیش بازی داشتیم، در صحنه حضور داشتند و مشاوره مذهبی می دادند.
برای متفاوت نشان دادن حاج رحیم مهدوی، چگونه خود را به این شخصیت نزدیک کردید؟
در وهله نخست به این فکر نکردم که بهروز شعیبی، محمدرضا شریفی نیا، اکبر عبدی، رضا کیانیان و یا محمد رضا فروتن چگونه نقش روحانی را بازی کردند. من به تنها چیزی که خیلی توجه داشتم این بود که خصوصیات یک انسان را به نمایش بگذارم. حال این انسان این جا در لباس روحانیت ظاهر شده بود و می توانست در اثری دیگر در لباس یک خلبان یا پزشک ظاهر شود.
با توجه به ظرفیت هایی که از شما سراغ دارم میخواستم بدانم آیا بازی در این نقش برایتان سخت نبود؟
قبل از آغاز فیلم برداری استرس داشتم که چه اتفاقی می افتد؟ نقش چگونه از آب در می آید؟ آیا این نوع بازی که برای نقش انتخاب کرده ام مورد پسند و توافق کارگردان و تهیه کننده هست؟ روزهای اول فیلم برداری چون هنوز با شخصیت اخت نشده بودم باید روی دیالوگ ها کار می کردم. این را هم بگویم که در سریال باید 2 تا خطبه می گفتم که خیلی سخت بود و دوستان روحانی می گفتند که اگر خطبه را درست بیان نکنی لو می دهی که روحانی نیستی. برای همین، خیلی روی خطبه کار کردم تا مورد تایید مشاور مذهبی سریال قرار گرفت.
نظر مردم تا چه اندازه در روند کاری و زندگیتان تاثیر می گذارد؟
نظر مردم برایم محترم است اما هیچ زمان اتفاق نیفتاده که بخواهم سبک زندگی خود را با نظر آن ها هماهنگ کنم. خیلی سخن ها می شنوم و اگر خوب باشد آویزه گوشم می کنم تا در آینده دوباره مرتکب آن اشتباه نشوم. من برای اظهار نظرهای واقعی احترام قائل هستم. بعضی ها حرف های پوچی می زنند و من یک گوش خود را در و گوش دیگرم را دروازه می کنم و به آن ها اهمیت نمی دهم. من اهل جدل و بحث کردن نیستم که بگویم او اشتباه می کند بلکه آن هم نظری است ولی برایم مهم نیست.
حرف آخر.
اگر بتوانم پول «دود کش» را از تهیه کننده بگیرم آرزوی دیگری ندارم. امیدوارم رئیس جدید سازمان صدا و سیما حساسیت ها و خط قرمزها را در تلویزیون کمتر کند. چون خط قرمزها بی دلیل است و این ها آن قدر زیاد شده که تبدیل به خود سانسوری شده است، یعنی ما خود را سانسور می کنیم. امیدوارم بتوانیم با فراغ بال بیشتری کار کنیم. وقتی پخش سریال آغاز شد ابتدا خانواده ام با تعجب به من گفتند که واقعاً خودت هستی؟! سپس گفتند که چقدر لباس روحانیت به تو میآید. (خراسان)
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در استودیوی «جامپلاس» میزبان دکتر اسفندیار معتمدی، استاد نامدار فیزیک و مولف کتب درسی بودیم
سیر تا پیاز حواشی کشتی در گفتوگوی اختصاصی «جامجم» با عباس جدیدی مطرح شد
حسن فضلا...، نماینده پارلمان لبنان در گفتوگو با جامجم:
دختر خانواده: اگر مادر نبود، پدرم فرهنگ جولایی نمیشد