آرامش، رعایت قوانین و احترام به حقوق دیگران جزو اصول طلایی رانندگی است

رانندگی با زبان قفل فرمان

باید پیاده شوی و حقش را بگذاری کف دستش، باید حساب کار دستش بیاید تا امروز را هیچ وقت فراموش نکند، باید بفهمد کسانی هم هستند که از هیکل درشتش نمی‌ترسند و مقابلش کم نمی‌آورند، اصلا باید حالش را بگیری، در یک کلام باید حسابی رویش را کم کنی.
کد خبر: ۷۴۷۲۹۹

دانسته یا ندانسته، عمدی یا غیرعمدی، از سر لجبازی پیچیده جلوی تو و در یک آن تصادفی رخ داده، چاره‌ای ندارید جز این‌که خودروها را کنار بکشید تا افسر راهنمایی و رانندگی برسد. بقیه ماجرا هم که معلوم است.

افسر کروکی می‌کشد، کوپن بیمه بین دو راننده رد و بدل می‌شود تا فردا صبح اول وقت قرار بگذارید، بروید به یکی از شعبه‌های تعیین خسارت برای بررسی کارشناسی بیمه و تعیین خسارت و مراحل بعدی.

این قبول که حق با شماست و راننده مقابل‌تان مقصر است، این هم قبول که فردا باید از کار و زندگی‌تان بزنید و چند ساعتی را در اداره بیمه این طرف و آن طرف سرگردان باشید، باز هم قبول که شما آنقدر به رانندگی مسلط هستید که بندرت ممکن است پیش بیاید خودتان باعث رخ دادن تصادفی باشید و اگر این بار هم بی احتیاطی راننده مقابل نبود شاید این‌طور گرفتار نمی‌شدید.

همه اینها قبول، اما پس دیگر شاخ و شانه کشیدن، استفاده از الفاظ رکیک و زننده، یقه‌گیری و کتک‌کاری چه معنایی دارد؟

متاسفانه این روزها چنین صحنه‌هایی در رانندگی ما ایرانی‌ها کم دیده نمی‌شود، به محض این‌که یک راننده عمدی یا غیرعمدی بپیچد جلوی خودروی شما، آن وقت است که به نشان اعتراض دستتان را می‌گذارید روی بوق و چند کلمه نامربوط نثارش می‌کنید، طرف مقابل هم که کم نمی‌آورد با چند کلمه زننده‌تر جوابتان را می‌دهد.

آن وقت است که دیگر کار بالا می‌گیرد، حالا دیگر خون جلوی چشم‌تان را گرفته است، پس ترمز دستی را می‌کشید و راننده مقابل را به مبارزه می‌طلبید، بعد هم اولین چیزی که دم دستتان می‌رسد یعنی قفل فرمان ماشین را برمی‌دارید و مثل برق می‌پرید پایین تا حق طرف را بگذارید کف دستش.

رگه‌های پنهانی از خشونت در رانندگی خیلی از ما ایرانی‌ها به چشم می‌خورد، وقتی به راننده‌ای که از یک فرعی می‌خواهد به خیابان اصلی وارد شود، راه نمی‌دهیم، وقتی در حال رانندگی مدام جلوی خودروها می‌پیچیم تا راهمان را باز کنیم، وقتی با چراغ زدن‌های پی در پی آنقدر سپر به سپر خودروی جلویی می‌چسبانیم تا راننده احساس ناامنی کند و این‌طور مجبورش می‌کنیم از جلوی راهمان کنار برود، وقتی دائم با رانندگان دیگر درگیری کلامی و فیزیکی پیدا می‌کنیم و...

قبول کنید که رانندگی خیلی از ما ایراد دارد، نه فقط به خاطر این‌که ممکن است بعضی‌هایمان هنوز چندان در رانندگی مسلط نباشیم یا در پارک کردن مشکل داشته باشیم و...

منظورمان این است که خیلی از ما از اولین اصل رانندگی غافل شده‌ایم یعنی رانندگی توام با آرامش و مبتنی بر رعایت اصول و قواعد رانندگی و احترام به حقوق رانندگان دیگر، این اصل طلایی است که از یاد برده‌ایم و به همین دلیل امروز نادیده گرفتن اخلاقیات در رانندگی به صورت یک معضل خودنمایی می‌کند.

پس این‌بار که هنگام رانندگی در شرایطی قرار گرفتید که احساس کردید لبریز از خشم و عصبانیت شده‌اید اول از هر چیز تا ده ثانیه بشمارید تا به اعصاب‌تان مسلط شوید و در لحظه‌ای که گرفتار خشم آنی شده‌اید مرتکب رفتاری نشوید که پشیمانی به بار بیاورد حتی اگر راننده مقابل‌تان رفتار تهاجمی داشت شما سعی کنید با او کل کل نکنید و زمینه هر عکس‌المعل غیرمنطقی را از او بگیرید تا کنترل اوضاع را به دست بگیرید.

شاید اگر بسیاری از رانندگانی که به‌دلیل اعمال خشونت در رانندگی منجر به جرح یا فوت راننده دیگری شده‌اند و حالا در زندان به سر می‌برند، فقط چند ثانیه قبل از وقوع این اتفاق به اعصابشان مسلط می‌شدند و مدیریت احساسات و خشم آنی‌شان را به دست می‌گرفتند حالا این حال و وضعشان نبود و بتدریج رگه‌های خشونت هم در فرهنگ رانندگی ما ایرانی‌ها کمرنگ‌تر می‌شد.

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰
کری‌خوانی صبح‌گاهی

گفت‌وگوی جام‌جم با هاشم بیگ‌زاده و مجید یحیایی، مجریان برنامه «صبحانه ایرانی »شبکه دو

کری‌خوانی صبح‌گاهی

نیازمندی ها