«صد دفعه بهت گفتم قبل از خواب حتماً باید مسواک بزنی ! از این به بعد با بابات طرفی...»؛ «اگه بابات بفهمه که چه نمره‌ای آوردی...». این تهدیدها مقدمه‌ای است برای مواجه شدن با تنبیه‌های بدنی از جانب خصوصا پدر برای تربیت فرزند.
کد خبر: ۷۴۲۰۵۶

روشی که خصوصا در زمان گذشته بسیاری از پدرها و مادرها طرفدارش بودند. اما از نتایجی که این نوع تربیت با خود به همراه داشته است می‌توان به از بین رفتن صمیمیت بین فرزند و والدین اشاره کرد. چه بسیار پدر و مادرهایی که امروز اعتراف می‌کنند که رابطه چندان نزدیکی با والدین خود نداشته‌اند و در اصطلاح همیشه از آنها حساب می‌بردند و حتی می‌برند و عده‌ای هم به اشتباه همان دستورالعمل‌ها را مو به مو برای تربیت فرزندان امروزی خود به کار می‌گیرند. اما آیا تنبیه بدنی روش کار آمدی است؟ آیا توانسته موجب اصلاح حقیقی رفتار شده و از میزان جرایم بکاهد؟ آیا روش‌های مؤثرتر و کم هزینه‌تری وجود ندارد؟ در صورتی که دغدغه اصلی والدین تغییر مثبت رفتار فرزندانشان باشد، ضروری است که از نکات مهمی‌پیرامون تربیت فیزیکی آگاه شوند.

پیش از هر چیز لازم است حیطه احترام به بزرگ‌ترها را از انتخاب روش صحیح تربیتی جدا کنید. محترم شمردن والدین‌تان به این معنی نیست که دقیقا از همان روش‌های تربیتی استفاده کنید که آنها سابقا برای شما به کار برده‌اند. بزرگ‌ترها، سبک‌هایی را قبول داشته‌اند که ممکن است برای والدین امروزی پذیرفتنی نباشد؛ به این دلیل که پی‌برده‌اند بخشی از آن سنت‌ها و باورها اشتباه بوده و آنها را رد می‌کنند. به‌‌خاطر داشته باشید که نپذیرفتن روش اشتباه بزرگ‌ترها به این معنی نیست که احترامی‌برای ایشان قائل نیستید و دوستشان ندارید.

کتک خور، دست بزن پیدا می‌کند

کتک زدن بچه‌ها به آنها می‌آموزد که حق با کسی است که زور و قدرت بیشتری دارد. پدر و مادرها به لحاظ جسمانی از بچه‌ها بزرگ‌تر و قوی‌ترند. همچنین نسبت به بچه‌ها بیشتر می‌دانند و چون مغزشان کاملا رشد یافته است، قادرند خودشان را راحت‌تر کنترل کنند. وقتی پدر یا مادری فرزند خود را کتک می‌زند تا رفتار بهتری داشته باشد، در واقع به او می‌گوید که: زدن کسانی که از تو ضعیف‌ترند راه قابل قبولی برای رسیدن به چیزی است که از آنها می‌خواهی. بنابراین تعجبی ندارد که در مدرسه یا هر محیط دیگری با بچه‌های کوچک‌تر از خودش دست به یقه شده، یا این که در بزرگسالی در جایگاه یک شوهر، زنش را که به لحاظ جسمانی از او ظریف‌تر است، به باد کتک بگیرد.

مطلب مهم دیگر این است که غالبا بزرگ‌ترها حین تنبیه بدنی بچه ها از کنترل خارج می‌شوند. وقتی به خودتان این اجازه را می‌دهید که از طریق کتک زدن فرزند خود را تربیت کنید، ممکن است به یک سوءاستفاده‌گر تبدیل شوید. آدریان پیترسون یکی از ورزشکاران بنام آمریکایی، در پی تنبیه بدنی فرزنــدش که سرو صدای زیادی هم در رسانه‌ها به راه انداخت، یک مورد استثنایی نبود. بارها شده که ما بزرگ‌ترها ناامید، خسته یا عصبانی به منزل باز می‌گردیم و به همین دلیل به قدر کافی برای مواجهه با اشتباهات فرزند خود صبور نیستیم.

فرزند شما کیسه بوکس نیست

متاسفانه به محض این که والدین فرزند خود را کتک می‌زنند، با تخلیه روانی خود به نوعی احساس سبکی می‌کنند که این تجربه می‌تواند سبب شود که بیشتر و سخت‌تر فرزند خود را مورد ضرب و جرح قرار دهند.

محتمل‌ترین حالت این است که به هر بهانه‌ای حتی برای کوچک‌ترین تخلف فرزند خود را زده و این رفتار به نوعی اعتیاد تبدیل می‌شود.

کتک زدن بچه ها ممکن است رفتار بد آنها را متوقف کند ولی در طولانی مدت شخصیت ایشان و رابطه والدین را با آنها تخریب می‌کند. کسانی که در اعتقاد به «نباید لی‌لی به لالای بچه‌ها گذاشت» زیاده‌روی کرده و در اصطلاح از آن طرف بام می‌افتند، اساسا به نتیجه تحقیقات هیچ اهمیتی نمی‌دهند که افراط در تنبیه فیزیکی، آنها را به بزرگسالان خشنی مبدل می‌کند که نسبت به مسائل روان‌شناختی و عاطفی بی‌رغبت خواهند شد. مطالعات بی‌شماری در زمینه اثرات تربیتی نشان می‌دهد که هر چه بچه‌ها به لحاظ فیزیکی بیشتر تنبیه شوند، نسبت به پدر و مادر و اولیای امور خود مخالفت بیشتری نشان خواهند داد و هر چه روابط آنها با والدینشان ضعیف‌تر شود، در بزرگسالی احتمال این که شریک زندگی خود را مورد ضرب و حرج قرار دهند نیز بیشتر می‌شود. همچنین احتمال این‌که به مشکلات روانی نظیر اضطراب، افسردگی و مصرف مواد دچار شوند، افزایش یافته و نسبت به درک و تفاهم دیگران یا رعایت چارچوب‌های اخلاقی ضعیف‌تر عمل می‌کنند.

تنبیه باید متناسب با سن و سال بچه ها بوده و نیز درزمان مناسب به کار گرفته شود. ضربه‌ای آرام به پشت بچه می‌تواند برای کودکان دو تا شش ساله قابل قبول باشد، بچه‌هایی که سن بیشتری دارند باید با روش‌های عاری از خشونت تربیت شوند. همچنین گفتنی است والدینی که مشکل عصبی دارند باید به‌طور کلی از تنبیه فیزیکی فرزندشان خودداری کنند.

دکتر دنیس کومینس، روان‌شناس و محقق از تجربه شخصی‌اش چنین می‌گوید: «یک‌بار در خیابان پدر و پسری را دیدم که دوچرخه‌سواری می‌کردند. پسر جلوتر از پدر رکاب می‌زد. شلوغی و ازدحام جمعیت در خیابان سبب می‌شد که تمرکز پسر از دست برود و به این طرف و آن طرف متمایل شود. پدر با مشاهده این رفتار عصبانی شد. بالاخره از کوره در رفت و او را متوقف کرد و به کناری کشاند و همراه با کتک زدن او فریاد زد: تو داشتی خودتو به کشتن می‌دادی! باید مراقب باشی. در واقع این پدر درک نکرده بود که پسر کم سن و سالش نمی‌توانست در آن شلوغی تمرکز داشته باشد. درست تر این بود که کودکی در آن سن و سال به‌دنبال پدرش دوچرخه سواری کند. لازم به ذکر است که این ترجیح دلیلی زیست شناختی دارد: خود کنترلی و تمرکز عملیاتی است که توسط بخش‌های جلویی مغز صورت می‌گیرد، و این بخش‌ها تا زمانی که فرد به بلوغ و بزرگسالی نرسیده باشد نمی‌تواند با بقیه قسمت های مغز ارتباط کاملی برقرار کند.»

قطعا راه‌های موثرتری برای رسیدن به رفتاری که می‌خواهید وجود دارد. بیایید فرض کنیم که شما به عنوان والدین بیشتر تمایل دارید که رفتار فرزندان خود را شکل داده و بسازید به جای این که آنها را به دلیل فرو نشاندن خشم و ناامیدی خودتان، مدام مورد تنبیه فیزیکی قرار دهید. با در نظر گرفتن این که عصبانیت شما به قدر کافی فرزندتان را می‌ترساند، دیگر چه لزومی‌دارد که با تنبیه بدنی بر ترس او بیفزایید؟

به فرزند خود از همان کودکی حق انتخاب بدهید. به‌طور مثال: «اگر مسواک نزنی، پول تو جیبی‌ات کم می‌شود و بعلاوه مدتی بعد دندان‌های خودت پوسیده شده و دندان درد می‌گیری. ولی اگر موفق بشوی که سه ماه به صورت مستمر مسواک بزنی، یک مسواک برقی (یا هر چیزی که او را مشتاق می‌کند) جایزه می‌گیری. کدام را انتخاب می‌کنی؟» بچه‌ها با مشخص و روشن شدن گزینه‌ها و پیامدهایشان احساس خواهند کرد که بر اتفاقاتی که برایشان رخ می‌دهد تا حدودی قدرت کنترل دارند؛ پس به عواقب انتخاب‌هایشان می‌اندیشند.

کتک نزنید، کمک بکنید

پس از اشاره به اثرات سوءتنبیه بدنی بی‌قاعده و کنترل نشده، لازم است به سبک‌های کارآمدی برای تربیت فرزند اشاره شود:

1ـ آموزش بدهید

با آموزش مؤثر می‌توانید پیام ِ سوء رفتار را به گوش فرزند خود برسانید. آموزش فرصتی است که به واسطه آن می‌توانید فرزند خود را از وضع اندیشیده نشده به وضعی با ملاحظه و فکر شده تغییر دهید. بسیاری مواقع، رفتار نادرست فرزند ریشه در بی‌توجهی او دارد. برای آموزش دادن از رفتار غیرمستقیم استفاده کنید، به‌طور مثال تماشای یک فیلم مناسب با محتوای مرتبط، در فضای امن خانواده می‌تواند مفید باشد. همچنین با توجه به این که به احتمال قوی گوش فرزندتان به این سادگی‌ها به تذکرات شما بدهکار نیست، از کسانی کمک بگیرید که برای او عزیز و محترم هستند.

2ـ عدم رضایت خود را بیان کنید

یکی از بهترین راه ها برای اصلاح رفتار فرزندتان این است که به او بگویید رفتارش را تائید نمی‌کنید و بوضوح دلایل خود را بیان کنید: «سهیلا! وقتی خواهرت رو زدی واقعا ناراحت شدم. این رفتاری ظالمانه و بی‌ملاحظه است. من می‌خوام که بچه‌هام مهربون و دلسوز باشند». بیان تائید نکردن زمانی مفید واقع می‌شود که یک‌بار، ولی به‌طور شفاف مطرح شود. تکرار مکررات سبب می‌شود که بچه‌ها نسبت به تذکرات شما خو گرفته و پیام اصلی شما را فراموش کنند.

3ـ درباره مساله پیش آمده، صحبت کنید

موقع بروز یک اشتباه، معمولا اولین و بهترین واکنش این است که بنشینید و درباره‌اش حرف بزنید. می‌توانید در فرصتی مناسب با فرزند خود به تنهایی یا در یک جلسه خانوادگی صحبت کنید. به او کمک کنید تا از عواقب زنجیره وار رفتار بدش مطلع شود. فراموش نکنید که صرف صحبت کردن ممکن است فرزند شما را از تکرار رفتار بدش باز ندارد بلکه لازم است جریمه‌هایی هم در نظر بگیرید، مثلا در پی رفتار غلطی که صورت گرفته است برای مدتی معین استفاده از موبایل را برای او ممنوع کنید.

4ـ برخی رفتارها را نادیده بگیرید

گاهی لازم است برخی رفتارهای کودک خود را که پرخطر و آسیب زننده نیستند، نادیده بگیرید، ولی زیر چشمی ‌حواستان به او باشد. رفتارهایی که می‌توانید نادیده بگیرید، عبارتند از: ناخن جویدن، دست کردن در بینی، زیر لب زمزمه کردن، خنده‌های آزاردهنده با صدای بلند. کودکان غالبا از خودشان الگوهای رفتاری آزاردهنده‌ای نشان می‌دهند تا نوازش بگیرند و هر چه توجه بیشتری به آنها شود، این الگوها نیز بدتر می‌شود. نادیده گرفتن راه‌حل مناسبی برای کنترل این رفتار است.

5 ـ‌ همزمان با محروم کردن، جایگزین هم ارائه دهید

وقتی چند کودک بر سر وسیله‌ای مثل اسباب بازی دعوا می‌کنند، آن شیء را از ایشان بگیرید. اما چیز دیگری جایگزینش کنید، زیرا در غیر این صورت حوصله‌شان سر رفته و مشکلات بیشتری ایجاد می‌کنند و از سویی چون دستشان خالی شده ممکن است دوباره باهم دعوا کنند. توجه داشته باشید که این کار را با لحنی توام با خوشحالی انجام ندهید، به‌طور مثال این اشتباه است که بگویید: «ها ها! بالاخره اینو ازت گرفتم.» همچنین به خاطر داشته باشید که تنها وقتی چیزی را از کودک بگیرید که آن شیء واقعا منجر به یک رفتار بد شده باشد.

6 ـ‌ وقفه ایجاد کنید

ایجاد وقفه، درست مانند جدا کردن یک شیء دردسرساز از بچه، او را از فضایی که در آن قرار گرفته برای مدتی خارج می‌کند تا در این مهلت به رفتار منفی خود فکر کند. لازم نیست که این روش همیشه بازده مشخصی داشته باشد، بلکه باید به کودک به اندازه کافی این فرصت داده شود تا خودش حالتش را تغییر دهد.

7 ـ‌ هشدار دهید

به‌طور مثال وقتی می‌گویید «یاسمن!یا تمومش می‌کنی یا اون قلم مو رو ازت می‌گیرم» یا «دانیال! تا ده می‌شمرم. یک، دو، سه...» نتیجه مطلوبتان را می‌گیرید. زیرا هشدار به معنای تهدید نیست. به خاطر داشته باشید که هشدار دادن تنها وقتی مفید واقع می‌شود که فرزند شما مطمئن باشد که اگر خلاف خواسته شما رفتار کند، حتما به گفته خود عمل خواهید کرد و واقعا دچار محرومیت خواهد شد.

اکنون لازم است به پاسخ این پرسش بیندیشید که اگر کتک زدن بچه‌ها مطمئن‌ترین راه برای کاهش جرایم بوده و رفتار درست را ترویج می‌کند، پس چرا همچنان درصد چشمگیری از افراد به دلیل خشونت و بزهکاری در زندان به سر می‌برند؟! بنابراین قبل از این که دست‌تان را برای فرود آوردن بر جسم نحیف فرزند خود بالا ببرید، نفسی عمیق بکشید. اندکی درنگ کنید. عاقل کسی است که وقتی واقعیت، پرده از باورهای غلط او برمی‌دارد، حاضر است آنها را اصلاح کند.

فاطمه عمانی

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰
فرزند زمانه خود باش

گفت‌وگوی «جام‌جم» با میثم عبدی، کارگردان نمایش رومئو و ژولیت و چند کاراکتر دیگر

فرزند زمانه خود باش

نیازمندی ها