برخی نفوذ اسرائیل در آمریکا را آنچنان فزآینده و عمیق میدانند که معتقدند اساسا نظام سیاسی آمریکا از سوی عوامل ناپیدای صهیونیزم اداره میشود.
آنها به رفتار دولتمردان آمریکا اشاره میکنند که مانند یک کارگزار مقابل مقامات اسرائیلی مینشینند و انگار گزارش کاری به آنها میدهند. دستهای دیگر معتقدند نباید در مورد نفوذ فکری و مادی صهیونیزم در آمریکا غلو کرد.
اسرائیل از طریق ثروت یهودیان در آمریکا و با در اختیار گرفتن رسانههای قدرتمند و برخی محافل فکری، میتواند بر سیستم تصمیمگیری در آمریکا تأثیر بگذارد، اما این اثرگذاری محدود است و دولتمردان آمریکا در بسیاری از موارد راه نفوذ صهیونیزم بر تصمیمات خود را بستهاند. این دسته از تحلیلگران میگویند، منافع راهبردی آمریکا در خاورمیانه در گرو عدم ظهور قدرتهای منطقهای نظیر ایران و ترکیه است و بر این اساس آمریکا با تجهیز و تقویت اسرائیل تلاش میکند توازن منطقهای را علیه این قبیل کشورها بر هم زند. آنها حمایت آمریکا از اسرائیل را با این ضربالمثل توضیح میدهند که «هرگاه میخواهی به مهمانی گرگ بروی، سگ خود را نیز همراه خود ببر.» دسته سوم که به نظر نگاه واقعبینانهتری ارائه میکنند معتقدند، روابط دولتمردان آمریکا و رژیم اسرائیل به سبب اشتراک ذهنی آنها در یکسری از ارزشهای مشترک تعمیق گردیده است.
این دسته از تحلیلگران استدلال میکنند، نفوذ محافل صهیونیزم در آمریکا بویژه لابی اپیک، ناهشیار اما واقعی است. آمریکا نیز منافع راهبردی خود در خاورمیانه را از طریق موکل خود یعنی اسرائیل دنبال میکند، اما دولتمردان آمریکا حمایت از اسرائیل را به سبب همان اشتراک در نظام ارزشی، یک تکلیف اخلاقی میدانند. هیلاری کلینتون، وزیر اسبق امور خارجه آمریکا در کتاب خاطرات خود با عنوان انتخاب سخت، نگرش خود در مورد اسرائیل را اینگونه بیان میکند:
... «بسیاری از آمریکاییها، اسرائیل را خانه مردمی میدانند که مدت زمان طولانی تحت ظلم بودند و آن کشور را دموکراسی میدانند که در هر شرایطی از خود دفاع میکند... ما آمریکاییها در قصه اسرائیل خودمان را میبینیم و قصه کسانی را میبینیم که برای آزادی جنگیدهاند و حق تعیین سرنوشت خود را دارند.»1
هیلاری قدیمیترین دوست خود در اسرائیل را شیمون پرز، رئیسجمهور رژیم اسرائیل معرفی میکند. او بیتالمقدس را شهر تصرف شده به دست اسرائیل در سال 1967 معرفی میکند که فلسطینیان آرزوی تأسیس دولت خود را به پایتختی آن دارند.2
کلینتون مرثیهسرایی نیز برای اسرائیل میکند و از هزار کشته اسرائیلی، 8000 زخمی اسرائیلی بعد از انتفاضه سال 2000 تا سال 2005 یاد میکند در حالی که بدون اشاره به آمار کشتهها و زخمیهای فلسطینی فقط به «کشتهها و زخمیهای زیاد» فلسطینیها اشاره میکند.3 جنجالیترین بحث کلینتون در ارتباط با منازعه اسرائیل و فلسطینیها به خاطره او از ورودش به شهر اریحا در کرانه باختری برمیگردد:
... «هنگامی که من و همسرم به شهر اریحا در کرانه باختری وارد شدیم، با اولین نگاه دریافتم که فلسطینیها تحت اشغال زندگی میکنند و از منزلت و حق تعیین سرنوشت خود که برای آمریکاییها امری مسلم است، محروم شدهاند.»4
با وجود این اقرار کودکانه، کلینتون در دفاع از شهرکسازی رژیم اسرائیل در اراضی فلسطینیها نیز معتقد است: ... «آمریکا نباید اسرائیل را برای توقف شهرکسازی تحتفشار میگذاشت و با این کار مرتکب یک اشتباه تاکتیکی شد؛ چرا که توقف شهرکسازی باعث شد محمود عباس در مواضع خود مصممتر شود.»5
کلینتون در دفاع از اسرائیل در جنگ هشت روزه با حماس میگوید: ... «با حملات راکتی حماس به اسرائیل که حتی تلآویل را نیز تهدید میکرد، ما در آمریکا این حس را داشتیم که اسرائیل حق دارد از خود دفاع کند.»
بنابراین روابط آمریکا و اسرائیل را باید فراتر از همسویی منافع استراتژیک آنها در خاورمیانه جستجو کرد. نظام سیاسی در آمریکا حمایت از رژیم اسرائیل را یک تکلیف ارزشی برای خود فرض میکند و از آن سوگناکتر آنکه اشغالگران سرزمینهای اشغالی را آزادیخواهانی معرفی میکند که برای دموکراسی و حق تعیین سرنوشت میجنگند. نگرش به روابط آمریکا و اسرائیل از این زاویه کاملا توضیح میدهد چرا مقامات آمریکایی در آستانه مذاکرات هستهای با ایران ملاقاتهای علنی و سری با مقامات اسرائیل ترتیب میدهند. از این منظر میتوان بر ایده «عادی شدن روابط ایران و آمریکا از دالان اسرائیل» صحه گذاشت و بر این نکته تأکید کرد که: عادیسازی روابط ایران و آمریکا در گرو نقشآفرینی عوامل متعددی است که مهمترین آنها تعارض ذاتی جمهوری اسلامی با رژیم اسرائیل است.
به کلامی دیگر مهمترین متغیر در روابط ایران و آمریکا را مسأله فلسطین تشکیل میدهد. موضوعی که ایران حل آن را در گرو تقید جامعه بینالملل به ارزشهای دموکراتیک میداند در حالی که دولت آمریکا که مدعی یگانه کشور حامی دموکراسی است، در تناقضی آشکار با کنش کلامی دولتمردان خود، ساز و کار مردمسالاری را برای حل و فصل منازعه تاریخی در سرزمین اشغالی نمیپذیرد.
پینوشتها:
1. Hillary Clinton, Hard choices, London, 2013, p 304. 2. Ibid, p 317. 3. Ibid, p 303. 4. Ibid, p 302. 5. Ibid, p 318.
دکتر سید محمد حسینی - استاد دانشگاه
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد