احتمال دیگری نیز وجود دارد که براساس آن میتوان گفت مردم اصلا علاقهای به مطالعه ندارند، به همین دلیل تیراژ تمامی روزنامههای کشورمان با حدود80 میلیون جمعیت به یک میلیون و 200 هزار نسخه هم نمیرسد، این آمار بیانگر واقعیتی تلخ است که از وضع نابسامان فرهنگی کشور حکایت دارد، زیرا با مقایسه تیراژ روزنامههای ایران با روزنامههای کشوری مانند ژاپن ـ که تیراژ یکی از روزنامههای آن به 14میلیون نسخه نیز رسیده ـ میتوان نتیجه گرفت مسئولان و صاحبان روزنامهها تاکنون نتوانستهاند نیاز مخاطبان را پاسخ دهند و آنها را به خواندن روزنامه تشویق کنند.
حدود یک سال پیش بود که معاون امور مطبوعاتی و اطلاعرسانی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی با بیان این که 5800 نشریه در کشور مجوز انتشار دارند، تصریح کرد که تیراژ روزنامههای کشور کمتر از یک میلیون و 200 هزار نسخه است، در حالی که تعدادی از روزنامهها نیز به شکل تکبرگی منتشر میشود، بنابراین نمیتوان نام آنها را روزنامه گذاشت. در این میان در کشورهایی مانند ژاپن، آلمان، چین، هند و آمریکا روزنامههایی منتشر میشود که تیراژ هر کدام از آنها با تیراژ تمامی روزنامههای کشور قابل مقایسه نیست؛ برای نمونه تیراژ یومیوری شیمبون 14 میلیون، آساهی شیمبون 12 میلیون، مائینیچی شیمبون پنج میلیون، بیلد حدود چهار میلیون، نیوز آو د ورد 5/3 میلیون، سان حدود سه میلیون، آمریکا تودی 5/2 میلیون و پیپل دیلی 5/2 میلیون نسخه است.
دلایل زیادی را برای بیمیلی ایرانیان نسبت بهخواندن روزنامه میتوان برشمرد، اما به اعتقاد علیاکبر قاضیزاده، پژوهشگر حوزه رسانه و ارتباطات تنها دلیل روزنامهنخوان بودن مردم کشورمان عملکرد ضعیف روزنامههاست. وی در این باره به جامجم میگوید: مردم نقشی از نیاز، خواست، آرزو و گرایشهایشان در مطبوعات نمیبینند، بنابراین آنها را تهیه نمیکنند.
به نظر قاضیزاده این تنها دلیل بیمیلی مردم نسبت به روزنامههاست. وی درباره پایگاههای خبری آنلاین و نقش آنها در کمرنگ شدن استقبال مردم از روزنامهها نیز یادآور میشود: اینترنت پدیدهای جهانی است که ایران پیشرو آن نبوده و بیشترین کاربر را نیز در آن ندارد، افزون براین در کشورهای پیشرفته که کاربران اینترنت بیشتر نیز هستند تیراژ روزنامههای آنها با روزنامههای کشورمان قابل مقایسه نیست، بنابراین نمیتوان گفت چون اینترنت آمده مردم توجه کمتری به روزنامهها میکنند.
میتوان گفت اگر مردم برای برآورده کردن نیازهای خود پایگاههای خبری آنلاین را ترجیج میدهند، به دلیل عملکرد ضعیف روزنامههاست.
وی ادامه میدهد: برای نمونه این روزها درباره مذاکرات اتمی که در عمان میگذرد روزنامهها اطلاعرسانی مناسبی ندارند یا درباره حادثه اسیدپاشی، روزنامهها نتوانستند بخوبی اطلاعرسانی کنند یا مردمی که برای تهیه هزینههای زندگی ناچارند چند جا کار کنند نقشی از نیازهای خود در روزنامهها نمیبینند، به همین دلیل آنها نیازی احساس نمیکنند روزنامه بخرند.
امیدعلی مسعودی، استاد یار علوم ارتباطات و عضو هیات علمی دانشگاه سوره نیز درباره دلیل پایین بودن تعداد تیراژ روزنامهها در کشور ادامه میدهد: جواب این پرسش را باید در ساختار فرهنگی و سیستم آموزشی کشور جستجو کرد چون تا وقتی در مدارس کشور به کودکان تفهیم نکنیم که باید اهل مطالعه باشند نمیتوانیم موفق باشیم. وقتی افراد اهل مطالعه نباشند کتاب و روزنامه نمیخوانند این شرایط سبب شده اکنون بازار خرید و فروش پایاننامه نیز داغ باشد، چون دانشجویان دوره ارشد و دکتری نمیتوانند مقاله بنویسند.
دست خالی روزنامهها
یکی دیگر از ایرادهایی که به روزنامهها میتوان گرفت، این است که آنها به طور کامل به مسائل و وقایع نپرداخته و اطلاعات ناقصی به مخاطبان خود میدهند.
قاضیزاده در این باره میافزاید: اکنون بیشتر روزنامهها همان اخباری را که هر صبح از رادیو اعلام میشود، منتشر میکنند، اما شأن روزنامه، دادن اطلاعات اضافه به مخاطب است.
این در حالی است که بخشهای خبری در رادیو و تلویزیون حدود 20 دقیقه زمان میبرد، اما خواندن روزنامه دستکم دو ساعت زمان میگیرد. واقعیت این است که روزنامهها از این فرصت استفاده نمیکنند. افزون بر این تعداد کمی از روزنامهنگاران تحصیلات روزنامهنگاری دارند و آنها که در این رشته تحصیل کردهاند از دانش خود در این زمینه استفاده نمیکنند.
به گفته وی، هنوز بسیاری از روزنامهنگاران نمیتوانند گزارش و خبر را به شکلی تنظیم کنند که مخاطب به خواندن آن تشویق شود و نقشی از نیازهای خود را در آن ببیند.
مسعودی درباره ضعف در عملکرد روزنامهها به جامجام میگوید: روزنامههای خوبی در کشور داریم، اما نکته اینجاست که روزنامههای ما بیشتر گرایش حزبی و سیاسی دارند برای نمونه هسته اصلی روزنامههای کیهان، رسالت، شرق و اعتماد و تعدادی دیگر از روزنامهها سیاسی است، بنابراین همیشه تیتر یک آنها مشخص است و برای مخاطب جذابیتی ندارند. افزون براین چون عادت مطالعه در کشور وجود ندارد مردم نسبت به کیفیت مطالب نیز سختگیر شدهاند، به همین دلیل به نظر اگر برخی روزنامههای کشور در خارج از کشور ارائه شوند استقبال بیشتری از آنها میشود.
این در حالی است که میتوان به ضعفهای دیگری که در این حوزه وجود دارد نیز اشاره کرد. برای نمونه اکنون توزیع روزنامهها در کشور بدرستی صورت نمیگیرد و در برخی شهرها روزنامهها بموقع توزیع نمیشوند یا باید یاد آور شد که کیفیت چاپ و کاغذ برخی روزنامهها نیز مناسب نیست.
مسئولان فراری از پاسخ
یکی دیگر از نکاتی که سبب شده روزنامهها نتوانند پاسخهای قانعکنندهای برای مخاطبان خود فراهم کنند، طفره رفتن مسئولان از ارائه پاسخ صریح است. قاضیزاده در این باره بیان میکند: در کشورهای پیشرفته روزنامهنگارها به نمایندگی از مردم حق دارند از مسئولان اجرایی سوال کنند و شخصی حق ندارد کارهای اجرایی را از مخاطبان پنهان کند، اما در کشورمان مسئولان بدرستی پرسشها را پاسخ نمیدهند. بنابراین وقتی پرسش نماینده افکار عمومی پاسخ داده نشود او تمایلی به پرسش ندارد؛ این در حالی است که پرسیدن مشکلات دیگری نیز در پی دارد، بنابراین میتوان گفت مخاطب دراین میان بیگناه است.
استادیار علوم ارتباطات و عضو هیات علمی دانشگاه سوره درباره شاخصهایی که براساس آن میتوان میزان روزنامهخوان بودن مردم را تشخیص داد به جامجم میگوید: یکی از این شاخصها باسواد بودن است که کشور ما نسبت به 30 سال پیش، از این نظر پیشرفت زیادی داشته، زیرا در جمعیت حدود 80 میلیونی حدود ده میلیون بیسواد وجود دارد. معیار دیگر میزان درآمد است نه به این معنی که افراد پولدار باشند زیرا، قیمت روزنامههای کشور اکنون به اندازه یک یا دو عدد نان بربری است. معیار دیگر مساله شهرنشینی و تعداد خودروهاست.
اما نکته اینجاست برخلاف این که در کشورمان سطح درآمد،نرخ باسوادی و تعداد خودروها بالاتر از کشورهایی مانند ترکیه و مصر است تعداد روزنامهخوانهایمان از این کشورها کمتر است.
مسعودی یادآور میشود: افرادی روزنامه میخوانند که نیاز به مطالعه را در خود احساس کنند برای نمونه در ژاپن که 120 میلیون نفر جمعیت دارد اشخاص روزی دو روزنامه میخوانند، اما در کشور ما که دستکم استاندارد 30 سال پیش از آن این بوده که هفت میلیون نسخه روزنامه باید به فروش برود اکنون کمتر از دو میلیون نسخه روزنامه منتشر میشود.
نکته اینجاست که با تنبیه نمیتوان شخصی را طرفدار مطالعه کرد. در واقع لذت مطالعه را باید به مردم آموخت. مدتی است در دانشگاههای کشور جشنواره مقالهنویسی فراموش شده و اکنون فقط کتاب سال دانشجویی باقی مانده که آن نیز به تنهایی جوابگوی نیازهای کشور نیست.
قاضیزاده تاکید میکند: مشکل دیگر این است که ما کار حرفهای نمیتوانیم انجام بدهیم، اما تعداد روزنامهها را زیاد کرده و به کپی کردن افتخار میکنیم. اکنون صفحه همه روزنامهها شبیه هم است، بنابراین در این شرایط مخاطب دنبال چه باید بگردد، باید پرسید و پاسخها را به شکل حرفهای به مخاطب انتقال داد، زیرا به این شکل اوضاع تغییر میکند. برای نمونه روزنامه کیهان در دوره انقلاب بیش از دو میلیون نسخه میفروخت یا در سالهای 79 و 80 بیشتر مخاطبان روزانه تا چهار روزنامه نیز میخریدند.
با توجه به این نکات میتوان نتیجه گرفت برای آشتی دادن مردم با روزنامهها مسئولان باید شرایط اطلاعرسانی را راحتتر کرده و برای گسترش فرهنگ مطالعه در کشور برنامهریزی کنند، علاوه بر این، روزنامهها نیز باید از گرایشهای حزبی و دیدگاه سیاسی خود کم کنند و به دغدغههای مردم بپردازند.
مهدی آیینی/ روزنامهنگار
ویژه نامه جام جم / بیستمین نمایشگاه مطبوعات
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد