بنا بر استدلال روزنا، رفتارهای کشورها را باید در این عوامل جستجو کرد و به هر یک وزن متناسب داد.
مذاکرات هستهای ایران با گروه 1+5 به روزهای حساس خود نزدیک میشود. در توافقی نانوشته، طرفین در طول سال گذشته به این تصمیم رسیدند که به منظور حفظ روند مذاکرات از آسیبهای ناخواسته، محتوای مذاکرات سری مانده و رسانهای نشود.
همچنین از شواهد و قرائن چنین بر میآید که طرفین رغبتی به تمدید مذاکرات پس از ضرب الاجل چهار ماهه (27نوامبر) نداشته باشند.
با این همه پیشبینی میشود، شرایط محیطی، طرفین مذاکره را به انعقاد توافقی مرضیالطرفین سوق میدهد. با بهره از 5 متغیری که از جیمز روزنا آوردیم، به عوامل ایجابی و سلبی میپردازیم که دولت اوباما را به عنوان طرف اصلی مذاکره به سمت انعقاد یک توافق برد- برد تشویق میکند.
اوباما با توجه به شکستهای دولت بوش در سیاست خارجی و نارضایتی افکار عمومی مردم آمریکا و جهان از جنگافروزی دولت بوش، نقشی متفاوت برای خود تعریف کرد تا چهره مخدوش و آسیبخورده آمریکا را نزد افکار عمومی بینالمللی و بخصوص در خاورمیانه از طریق چندجانبهگرایی و دوری از تکروی و جنگ افروزی تلطیف کند.
دموکراتهای آمریکایی هفته گذشته در انتخابات میاندورهای مجلس سنا، پس از هشت سال اکثریت نسبی خود را از دست دادند و حالا هم مجلس نمایندگان و هم سنا در اختیار اکثریت جمهوریخواهان قرار گرفته است. در ساختار تصمیمگیری سیاست خارجی آمریکا، دست برتر با رئیس جمهوری است.
بر این اساس دولت اوباما از توافق هستهای ایران به عنوان برگ برندهای برای پیروزی دموکراتها در انتخابات دو سال آینده ریاستجمهوری آمریکا استفاده خواهد کرد. توجه داشته باشیم که عدم توافق با ایران باعث میشود فشارها به اوباما برای استفاده از گزینه نظامی افزایش یابد.
کاری که اوباما نه رغبتی به آن دارد و نه شرایط آن برای آمریکا مهیاست. در نقطه مقابل جمهوریخواهان در شناسنامه خود استفاده از گزینه نظامی را ثبت شده دارند. بنابراین اوباما برای فرار از گزینه نظامی علیه ایران و نیز خارج کردن این گزینه از دست جمهوریخواهان به عنوان برگهای برای پیروزی آنها در انتخابات 2016 آمریکا، توافق هستهای با ایران را ترجیح میدهد.
آمریکا بتازگی از بحران مالی والاستریت قد راست کرده است. بحرانی که بسیاری از اقتصاددانان آن را با بحران مالی دهه 70 آمریکا مقایسه میکنند.
دولت آمریکا آمادگی ورود به یک برخورد نظامی را به لحاظ اقتصادی و شرایط سیاسی داخلی ندارد. اگر توافق حاصل نشود فشار زیادی بر دولت اوباما طی دو سال آینده از طرف جمهوریخواهان، لابی صهیونیسم و لابی اعراب وارد خواهد شد. تنها توافق هستهای میتواند این فشارها را مهار کند.
الزامات منطقهای و بینالمللی نیز مشوقهای زیادی را به دولت اوباما برای توافق ارائه میکند:
الف- ناتوانی آمریکا در برخورد مؤثر با گروههای تروریستی نظیر داعش، آمریکا را نیازمند پویشهای منطقهای ایران کرده است. تمنای اوباما در نامه اخیر او به رهبر معظم انقلاب، این واقعیت را نشان میدهد.
ب- دولتمردان آمریکا برتری و تداوم قدرت خود را خروج هر چه سریعتر از منازعات امنیتی خاورمیانه و رقابت سیاسی و اقتصادی با چین در حوزه آسیا میدانند.
سیاست خارجی آسیا محوری دولت اوباما نشان از این واقعیت است. بر این اساس، خروج آمریکا از خاورمیانه مشروط به استقرار دولتهای باثبات است و در این میان نقش کشورهای منطقهای در خاورمیانه نظیر ایران، ترکیه و عربستان بیبدیل است.
ج- در سطح مادی، ایران یک قدرت منطقه ای و آمریکا یک قدرت جهانی است. مذاکرات هستهای ده سال به طول انجامیده است و ایران موفق شده 10 سال آمریکا و پنج قدرت جهانی دیگر را پای میز مذاکره نگه دارد، مانع حمله نظامی آنها به تأسیسات هستهای خود شود و از آن مهم تر اراده سیاسی خود را مبنی بر حفظ فعالیت صلحآمیز هستهای به شش قدرت جهانی تحمیل کند. حال اگر توافقی حاصل نشود برای آمریکا راهی باقی نمیماند، به جز استفاده از گزینه نظامی. گزینهای که هم اکنون و با اطمینان تا دو سال آینده اصلأ مطلوب دولت آمریکا نیست و بشدت از آن حذر میکند. بر این اساس دولت اوباما برای حفظ پرستیژ جهانی آمریکا و ناتوانیاش در مواجهه نظامی با ایران مجبور به انعقاد توافق هسته ای با ایران است.
دکتر سید محمد حسینی
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد