سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد:
اما واقعیت حکایت از این دارد که این فروشهای میلیاردی به معنی سوددهی نیست و حتی شهر موشها که عنوان پرفروشترین فیلم را از آن خود کرده است هم در دخل و خرج خود مانده است.
به گزارش جامجم، گرچه در این سینمای نحیف و بیمار که با مشکلات متنی و فرامتنی بسیاری دست و پنجه نرم میکند حتی کوچکترین و کمترین اتفاق و خبر خوش را باید به فال نیک گرفت، اما این مساله نباید به معنی چشم بستن بر واقعیتها و مواجهه درست با حقیقت ماجرا باشد.
یکی از موضوعاتی که بخصوص در چند سال اخیر در حوزه سینما مطرح میشود، فروش فیلمها و بازگشت سرمایه آثار تولیدی است.
عدهای از کارشناسان و تحلیلگران معتقدند سینمای ایران امسال روزهای خوبی را سپری میکند و فروش بالای فیلمها نشان از بهار سینمایی دارد. ظاهرا و طبق آمار و ارقام منتشرشده از دفاتر تولید و پخش فیلمهای روی پرده یکی یکی وارد باشگاه میلیاردیها میشوند و هر دم از باغ هنر هفتم بری و تازهتر از تازهتری میرسد.
جدا از این واقعیت که هیچگاه اطلاعرسانی درستی درباره فروش دقیق فیلمها در ایران وجود نداشته و حتی در یک روز واحد آمار فروش یک فیلم در منابع خبری مختلف متفاوت از یکدیگر است، این سوال مطرح میشود که سوددهی واقعی این فیلمها واقعا تا چه میزان است و فیلمهای موسوم به باشگاه میلیاردیها چقدر در بازگشت سرمایه موفق عمل میکنند؟ درواقع این پرسش اساسی هرگز بدرستی پاسخ داده نشده که آمارهای فروش بالا نشانه چرخش
بیغل و غش سالم اقتصاد سینماست یا سینمای ما با گیشههایی روی آب مواجه است و بیماری سینمای ایران در هیبت کالبدی سالم پنهان میشود؟
35 درصد سهم تهیهکننده
برای بررسی دقیقتر ابعاد این ماجرا و نزدیک تر شدن به واقعیت موضوع بهتر دیدیم سراغ تهیهکنندهای برویم که آخرین محصول تولیدشده توسط او بتازگی موفق شده با فروشی بالاتر از 9 میلیارد تومانی رکورد پرفروشترین فیلم تاریخ سینمای ایران را از آن خود کند.
منیژه حکمت، یکی ازدو تهیهکننده فیلم موفق «شهر موشها2» است که به همراه علی سرتیپی، مرضیه برومند را برای تولید این اثر سینمایی یاری رسانده است. به سراغ این تهیهکننده و کارگردان سینما رفتیم تا ببینیم فیلمی که هفته آینده جشن ده میلیاردی شدنش را طی مراسمی ویژه در پارک آب و آتش تهران برگزار خواهد کرد، واقعا جیب تهیهکنندگانش را پرپول کرده است یا نه؟
حکمت در همین ارتباط و اینکه عایدی فروش فیلم به تفکیک و درصد نصیب چه اشخاص و گروههایی میشود در توضیحات دقیقی به جامجم گفت: 50 درصد فروش هر فیلم سینمایی متعلق به سینمادار است. 10 درصد به عنوان حق پخش به پخشکننده فیلم تعلق میگیرد و بین 3.5 تا 4 درصد هم مربوط به مالیات بر ارزش افزوده و شهرداری است.
تهیهکننده «شهر موشها2» سهم تهیهکننده از فروش فیلم را 35 درصد عنوان کرد و افزود: البته از این میزان بخش قابل توجهی نیز به هزینه تبلیغات اختصاص پیدا میکند که بسیار گران است. در واقع با این شرایط سینمای ایران حداقل مبلغ سود به تهیهکننده میرسد و آن اتفاق مطلوبی که باید برای هیچکدام از تهیهکنندهها نمیافتد.
حکمت درباره فروش حدود ده میلیاردی فیلم «شهر موشها2» هم گفت: هزینه ساخت فیلم ما هفت میلیارد تومان شده است، بنابراین باید 17 میلیارد تومان فروش کنیم تا پول فیلممان برگردد.
آمارهای فریبنده
حسین فرحبخش، یکی از تهیهکنندگان و کارگردانان سینمای ایران هم که مردم او را با فیلمهایی چون «زندگی خصوصی» میشناسند، وضعیت سوددهی و آمار فروش فیلمها را از این هم مصیبتبارتر میداند.
او درباره این موضوع به جامجم گفت: اول ذکر این توضیح ضروری است که 95 درصد فیلمهای اکران امسال مربوط به دولت گذشته است و هیچ ربطی به دولت یازدهم ندارد. چون در سالهای قبل تولید شدهاند. مورد دیگر را با ذکر مثالی قدیمی که همیشه پدرم میگفت توضیح میدهم؛ «ما یک تومن میگیریم گل لگد میکنیم، ده تومن میدیم میریم حموم!» وضعیت آمار فروش این فیلمها دقیقا مصداق بارز همین مثال است.
تهیهکننده «زنها فرشتهاند» و «تکیه برباد» دخل و خرج سینمای ایران را بسیار اسفبار توصیف کرد و افزود: قبول دارم که به ظاهر فروش فیلمها در امسال نسبت به سال گذشته بیشتر است، اما بیشتر این وضعیت فروش به نفع سینمادار است تا تهیه کننده. البته این هم به معنای این است که سینمادار امسال کمتر ضرر و زیان داده است، نه اینکه نفع آنچنانی برده باشد. درواقع به طور عمده سینماها هم دارند همچنان ضرر و زیان میدهند.
فرحبخش در ادامه وضعیت افزایش فروش فیلمها طی امسال را با مثالی از دهه 60 توضیح داد و گفت: یادم هست فخرالدین انوار، معاون سینمایی وزارت ارشاد در سال 64 اعلام کرده بود از وقتی این مسئولیت را به عهده گرفته فروش فیلمهای سینمایی از 88 میلیون تومان سال63 به 102میلیون تومان در سال 64 رسیده است. یعنی 14 میلیون تومان و معادل 20 درصد فروش فیلمها رشد داشته است. البته این نکته مهم را نباید فراموش کرد که قیمت بلیت هیچگونه افزایشی نداشت. اما این آمار مثل الان غیرواقعی، نادرست و فریبنده بود. چون در سال 63 بیست و دو فیلم اکران شده بود، یعنی میانگین فروش هر فیلم چهار میلیون، اما در سال 64 چهل و چهار فیلم اکران شد که یعنی هرفیلم حدود دومیلیون و 200 هزار تومان فروش کرده است. بنابراین سینمای ایران در سال 64 به نسبت سال قبلش ضرر کرده بود، نه سود.
این تهیهکننده وضعیت امسال سینمای ایران را هم دقیقا همچون سال 64 دانست و افزود: ضمن اینکه بسیاری از فیلمهای اکران امسال با هزینه بالای دولتی ساخته شده و از حمایت تبلیغاتی بالایی برخوردار بودند. مساله دیگر هم به تعداد بیشتر فیلمهای اکران شده نسبت به سال قبل مربوط میشود و طبیعی است که باید فروش فیلمها نیز بیشتر باشد.
فرحبخش در پایان یکی از دلایل مرتبط با این وضعیت را شورای صنفی نمایش فعلی دانست و آن را غیرتخصصیترین شورایی خواند که از سال 76 تاکنون در سینما فعالیت کرده است. او درهمین ارتباط توضیح داد: از نکات تعجبآور این شورا این است که تهیهکنندگان و پخشکنندگان به عنوان دو رکن اصلی سینمای ایران هیچ نمایندهای ندارند و خود ارشاد به صورت انتصابی افرادی را برای حضور در این شورا در نظر گرفته است.
با این تفاسیر و سخنان دو نفر از فعالترین و معتبرترین تهیهکنندگان سینمای ایران که اتفاقا چند فیلم از پرفروشترین فیلمهای تاریخ سینمای ما را در کارنامه دارند، باید حدیث مفصل از این مجمل بخوانیم و بدانیم که وضعیت فیلمهای کمفروشتر از این که دایره گستردهای از سینمای ما را دربرمیگیرد، از این هم اسفبارتر است.
علی رستگار / گروه فرهنگ و هنر
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد:
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
شکیبا حسینی، رهبر ارکستر سمفونیک رنسانس در گفت و گو با «جام جم» مطرح کرد
عضو کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح کرد