مجمع عمومی سازمان ملل امسال یک حاشیه دیپلماتیک داشت که متن آن یعنی مجمع عمومی را تحت تاثیر قرار داد. مذاکرات هستهای ایران و 1+5 درحاشیه برگزاری مجمع عمومی سازمان ملل این موضوع را فراتر از اظهار نظرها، موضعگیریها و دیدارهای دیپلماتیک برد و حتی در صحبتهای سخنرانان در این سازمان بینالمللی نیز تاثیرگذار بود. شاید مهمترین این صحبتها سخنان روحانی و اوباما بود. صحبتهایی که هم با خط و نشان دیپلماتیک همراه بود و هم با اظهار تمایل برای رسیدن به توافق جامع. آنچه در ادامه به تحلیل آن پرداخته میشود آخرین سناریوها و تحولاتی است که تا زمان تنظیم این مطلب رخ داده است، چرا که سرعت تغییرات در این مذاکرات با توجه به جدیت دوطرف در هر ساعت ممکن است فضای تازهای در جریان پرونده هستهای ایران ایجاد کند.
کشورهای عضو گروه 1+5 پس از توافق آذرماه سال گذشته تاکنون هرکدام مسیری را در اظهار نظرها و موضعگیریها در پیش گرفتهاند که بررسی آنها میتواند تصویر دقیقتری از سیاستهای دستگاه دیپلماسی این کشورها به دست دهد که البته هریک پیشینهای سیاسی ـ تاریخی نیز دارد.
ماهیگیری شرقیها از آب گلآلود مذاکرات
چین و روسیه دو کشوری هستند که در ترکیب گروه 1+5 بیشترین سود را از مشارکت در حل این پرونده بردهاند. هرچند سابقه روابط این دو کشور با جمهوری اسلامی ایران متفاوت است، اما هریک به نحوی درجریان تحریمهای اعمال شده از سوی غرب توانستهاند با ایجاد راهی برای دورزدن تحریمها ماهی خود را از این آب گلآلود صید کنند.
روسیه حتی پس از اعمال تحریمهای جدید علیه 36 فرد و شرکت ایرانی با واکنش وزارت خارجه خود نشان داد حاضر است در برخی زمانها حتی جلوتر از ایران در این پرونده نقشآفرینی کند. درحالی که ایران فقط به چند اظهار نظر در این باره اکتفا کرده بود وزارت خارجه روسیه تاکید کرد این تحریمها نقض توافقنامهژنو است.
پیش از این در تصویب یکی دو قطعنامه و بیانیه در شورای امنیت و دیگر نهادهای بینالمللی این دو کشور نشان دادند چندان هم در حمایت از ایران مصمم نیستند و تا زمانی به این حمایت ادامه میدهند که منافع آنان نیز تامین شود. به نظر میرسد ادامه روند تحریمها برای این دو کشور سود بیشتری داشته باشد تا حل مناقشه هستهای ایران.
چین با تاکید بر عملگرایی و انعطاف در پیگیری این پرونده آن قدر در مبادلات تجاری خود با ایران سود میبرد که تمرکز خود را تا پایان تحریمها بر این بخش گذاشته است. به نظر میرسد سیطره این کشور و مبادلات تجاری تهران ـ پکن حتی پس از پایان تحریمها نیز بسختی تغییر خواهد کرد. اما روسیه که در مبادلات تجاری چندان امتیازی ندارد سعی کرده است علاوه بر توسعه مبادلات نفتی و گازی با ایران در دیگر مسائل سیاسی مانند بحران اوکراین با داد و ستد دیپلماتیک بر سر موضوع هستهای ایران امتیازاتی به دست آورد.
هرچند این دو کشور یکی از مهمترین عوامل بازدارنده در برابر تشدید مواضع و اقدامات بینالمللی علیه ایران بودهاند، اما همراهی ضعیف آنها در چند موضع حساس نشان داده است این حمایت پیوند تنگاتنگی با منافع اقتصادی و سیاسی آنها دارد و تغییر در این موضع غیرقابل انتظار نیست.
حفاظت اروپاییها از روابط خود با آمریکا
کشورهای اروپایی به عنوان یکی از پایههای اصلی مذاکرات آن چنان که انتظار میرود مواضع مستقل و تاثیرگذاری در مذاکرات هستهای اتخاذ نکردهاند. آنها بیشتر به دنبالهروی آمریکا در این پرونده قائل بوده و تحولی از سوی این کشورها در جریان مذاکرات رخ نداده است.
فرانسه به دنبال اختلافنظرهایی که در برخی مسائل با ایالات متحده دارد در این پرونده چند موضع متفاوت گرفت که مهمترین آن پیش از توافق سال پیش بود. یک گام پیش از توافق این بود که فرانسه با سرسختی خود در قبال پرونده هستهای ایران که از آن با عنوان تضمین برای امنیت منطقه و جهان یاد میکرد جلوی رسیدن به توافق را گرفت. این موضع فرانسه با انتقاد آمریکا و برخی دیگر از کشورها روبهرو شد و در گام بعد فرانسه کوتاه آمد و نخواست مانع این توافق شود. شاید بهترین توصیف از مواضع فرانسه تعابیری باشد که یکی از دیپلماتهای کهنه کار این کشور گفت. فرانسوا نیکولو گفته است: «روی اختلاف و شکاف احتمالی بین موضع اروپا و آمریکا در مذاکرات شرطبندی نکنید. تنشها و عصبانیت هرچه باشد، اروپا روابط خود با آمریکا را به خاطر ایران به خطر نمیاندازد.»
اما آلمان در این میان موضع ثابتی در پیش گرفته است. این ثبات تعریف خاصی از سوی آلمانیها دارد و آن هم پرهیز از رویارویی با کشورهای مذاکرهکننده بخصوص اروپاییها و آمریکاییهاست. برلین در عین حفظ ملاحظات سعی کرده همواره برای رسیدن به یک توافق جامع امیدواریهای لازم را ایجاد کند. وزیر خارجه این کشور همیشه با خوشبینی نسبت به حل مناقشه هستهای نگاه کرده است. او پیش از دور جدید مذاکرات در نیویورک گفته بود: «ما در حال ورود به مرحله حساس مذاکرات 1+ ۵ با ایران هستیم. دیگر فضایی برای اینکه ایران بتواند با زمان بازی کند، وجود ندارد. ما میخواهیم پیشنهاد یک توافق منصفانه را به ایران بدهیم. با این حال، برای اینکه این اتفاق بیفتد، ایران باید وارد موضوعات بنیادین شود.» حتی این صحبتهای تند فرانک والتر اشتاین مایر که بهزعم برخی نشان از مواضع شدیدتر احتمالی از سوی این کشور داشت نیز با اظهارات بعدی او در نیویورک تکمیل شد و نشان داد همچنان آلمان ترجیح میدهد خوشبین بوده و نقشی بیش از این نداشته باشد.
بریتانیا تاثیر متفاوتی نسبت به دیگر کشورهای اروپایی دارد. برخی کارشناسان معتقدند این کشور با آمریکا به یک تقسیم نقش رسیده و در مواقعی که یکی مواضع خود را به سیاستهای طرف ایرانی نزدیک میکند دیگری نقش تعدیلکننده پیدا میکند تا خواستههای طرف ایرانی به طورکامل تحقق پیدا نکند و در یک بازی الاکلنگی راهبرد غرب با کاهش دستاوردها شکست خورده تلقی نگردد. مواضع نخستوزیر بریتانیا در سخنرانی او در مجمع عمومی سازمان ملل نیز در همین چارچوب تحلیل میشود. هنگامی که آمریکا تلاش میکند همچنان با خط و نشان کشیدن به خواستههای طرف ایرانی کمی روی خوشتر نشان دهد، بریتانیا وارد میدان میشود و با اتهام زدن، ایران را در موضع دفاع قرار میدهد.
کامرون در مقر سازمان ملل این طور از سیاست جدید خود رونمایی کرد؛ «من پیشتر با پرزیدنت روحانی دیدار کردم... ما اختلافات جدی داریم. حمایت ایران از سازمانهای تروریستی، برنامه اتمی این کشور و نحوه رفتار با مردم خودش، جملگی باید تغییر کند.»
بهانهجویی واشنگتن برای کنترل ایران و ادامه تحریمها
آمریکا به اعتبار سابقه حدود 35 سال دشمنی با ایران در این پرونده مهم نقش اصلی را بازی میکند. بررسی تاریخچه مذاکرات نشان میدهد فراز و فرود تعاملات پیوند نزدیکی با اقدامات و اظهارات طرف آمریکایی داشته و حصول نتیجه نهایی نیز در نزدیکی دیدگاه این دو طرف خواهد بود.
آمریکا پس از توافق ژنو با افزودن بر تحریمهای ایران به نوعی پا در میدان نقض توافق گذاشت و سعی کرد با کوتاه نیامدن از مواضع سابق خود نقش سرسختانهای را از خود به نمایش بگذارد. هرچند این کشور به نتیجه رسیده بود بازی با مهره برنامه هستهای ایران به پایان تاریخ مصرف خود نزدیک میشود و باید آخرین بهرهبرداریها را نیز از این پرونده داشته باشد، اما سعی میکند این موضوع را برای همیشه زنده نگه دارد؛ هرچند توافق جامع نیز به دست آید.
همین راهبرد آمریکا باعث شده بود در برههای این کشور پای موضوع توان دفاعی ایران را به مذاکرات باز کند که برخورد ایران و همراهی یکی دو کشور دیگر جلوی پیروزی این نقشه را گرفت. اخلال در روند مذاکرات با این حرکت آمریکا نرمشهای مقطعی بعد را از سوی این کشور به همراه داشت که البته در هر برهه این نرمشها با ترفندی به دادن امتیازات از سوی ایران گره میخورد.
اوباما چند روز پیش گفت: «آمریکا به دنبال طرحی با استفاده از دیپلماسی فعال برای کنترل برنامه هستهای ایران به عنوان بخشی از وظیفه آمریکا در جلوگیری از گسترش سلاحهای کشتار جمعی و به دنبال جهانی در سایه صلح و امنیت بدون استفاده از سلاحهای شیمیایی است، اما این فقط در حالتی قابل رخ دادن است که ایران این فرصت تاریخی را از دست ندهد. پیام من به مردم و رهبران ایران ساده و جامع است؛ اجازه ندهید که این فرصت از دست برود.» ایالات متحده هرچند این دوره با پیشنهاد تازه به میز مذاکرات آمده و همین باعث امیدواری طرفهای مذاکره شده، ولی روزهای سخت باقیمانده تا پایان مهلت توافق ژنو تعیین خواهد کرد اراده 1+5 برای دستیابی به توافق جامع چه میزان جدی است.
***
در این برهه از تاریخ دیپلماسی جمهوری اسلامی ایران مساله هستهای بهانه رویارویی با کشورمان شده است و حل این پرونده در اصل موضوع رویارویی با ایران تغییری ایجاد نخواهد کرد. بیتردید دستیابی به توافق جامع به ارتقای جایگاه کشورمان در منطقه و جهان میانجامد، اما این که تصور شود بهانهجوییهای طرف مذاکرهکننده برای کنترل نقش ایران در مناسبات بینالمللی تمام میشود، چندان واقعبینانه به نظر نمیرسد.
به هرترتیب هریک از کشورهای عضو گروه 1+5 برای ادامه یا اتمام مذاکرات بر سر موضوع هستهای ایران منافعی را پیگیری میکنند که با اتمام این پرونده همچنان برای طرفهای مذاکره موضوعیت خواهد داشت. شایستهتر این است که با حفظ مواضع اصولی جمهوری اسلامی ایران اقدامات در یک نقشه کلیتر موردنظر دیپلماتهای ایرانی باشد تا تصمیمات برای توافق در این پرونده به منافع بلندمدت کشور ضربه نزند.
حسین اسماعیلی / جامجم
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد