وقتی این زوج مشخصات دخترشان را دادند، دیدم با مشخصات جسد کشف شده شباهت دارد به همین دلیل آنها را برای شناسایی جسد به پزشکی قانونی راهنمایی کردم. آنها در پزشکی قانونی جسد دخترشان فریبا را شناسایی کردند. بنابراین در گام بعدی برای شناسایی عامل قتل زن جوان، تحقیقات خودم را از خانواده مقتول آغاز کردم. فرزندان زن جوان حرفهای پدربزرگ و مادر بزرگشان را تائید کردند و گفتند روز حادثه پدرشان ـ فرشاد ـ لباسهایش را داخل ساکی گذاشت و گفت به مسافرت میرود. فرزندان مقتول گفتند: «وقتی از پدرمان پرسیدیم مادرمان کجاست؟ گفت تا شب به خانه برمیگردد.»
بعد از تحقیقات میدانی، برایم کاملا روشن شد که شوهر مقتول عامل اصلی جنایت است. بنابراین ردیابی مظنون را آغاز و سرانجام 79 روز بعد از حادثه مخفیگاه او را در یکی از شهرهای غربی کشور شناسایی کردم. جالب اینجا بود که ماموران وی را همراه زنی جوان دستگیر کردند. بعد از انتقال متهم به تهران، از وی تحقیق کردم. متهم در نخستین بازجوییها به قتل همسرش اعتراف کرد و گفت: «12 سال قبل با فریبا ازدواج کردم. حاصل زندگی ما یک دختر و یک پسر بود و از این بابت خوشحال بودیم و کنار هم احساس خوشبختی میکردیم تا اینکه دو سال قبل در یک مهمانی با زنی جوان آشنا شدم. مدتی بعد او را صیغه کردم. همسرم پس از مدتی به موضوع پی برد و از اینجا اختلافات ما شروع شد. عشق و محبت در خانه ما جایش را به کینه و نفرت داده بود تا اینکه تصمیم گرفتیم از هم جدا شویم.»
متهم به قتل ادامه داد: «قرار بود توافقی از هم جدا شویم؛ البته قرار گذاشتیم تا روز طلاق کسی از موضوع باخبر نشود. روز حادثه همسرم با من تماس گرفت و از من خواست با هم درباره آینده زندگیمان حرف بزنیم. به خانه رفتم و همسرم را سوار ماشین کردم. ابتدا به آبمیوهفروشی رفتیم و در آنجا کمی درباره سرپرستی فرزندانمان بعد از جدایی حرف زدیم، اما به توافق نرسیدیم. از مغازه خارج شدیم و به طرف شرق تهران حرکت کردیم تا این که کنار بزرگراه پردیس ماشین را نگه داشتم. دوباره با هم حرف زدیم، اما این بار مشاجره کردیم. وقتی بحث بالا گرفت ناگهان با چاقویی که داخل ماشین داشتم، چند ضربه به او زدم. فریبا غرق در خون شد و جان باخت. خیلی ترسیده بودم. جسدش را کنار بزرگراه داخل چالهای انداختم و به خانه برگشتم.»
متهم در پایان گفت: «بلافاصله وسایلم را جمع کردم و با زن صیغهایام به یکی از شهرهای غربی کشور رفتم. با خودم گفتم اینجا دیگر دست پلیس به من نمیرسد، اما خون همسر بیگناهم خیلی زود مرا گرفتار کرد و این زندگی تازه دوامی نیافت.»
در بررسی این پرونده دریافتم این زن و شوهر زندگی خوبی داشتند، اما یک ارتباط پنهانی اینچنین زندگی آنها را با وجود دو فرزند ویران کرد. (ضمیمه تپش)
مریم عفتی
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
بهتاش فریبا در گفتوگو با جامجم:
رضا کوچک زاده تهمتن، مدیر رادیو مقاومت در گفت گو با "جام جم"
اسماعیل حلالی در گفتوگو با جامجم:
زن یعنی فاطمه (س) و مریم مقدس (س)