«وقتی طلاهایش را دیدم، این تصمیم را گرفتم.» این قسمتی از اظهارات زنی میانسال است که با همدستی برادرزادهاش دست به جنایتی هولناک زده است. این زن که تحت عنوان رمال، از افراد زودباور کلاهبرداری میکرد، زمانی که دید یکی از مشتریانش وضع مالی خوبی دارد، نقشه قتل او را طراحی کرد. زن رمال و پسر برادرش که عاملان این جنایت بودند، با تلاش کارآگاهان جنایی استان آذربایجان شرقی به دام افتادند و به جنایت خود اعتراف کردند.
زنی میانسال آخرین روز خرداد امسال به اداره آگاهی شهرستان تبریز رفت و از ناپدید شدن دخترش خبر داد. او به پلیس گفت: «دخترم میترا دیروز برای دیدن یکی از دوستانش از خانه خارج شد، اما دیگر برنگشت. هر چه با تلفن همراهش تماس گرفتم جواب نداد. با دوستان و اقوام هم تماس گرفتم، اما کسی از او خبری نداشت تا شب منتظر ماندم، اما میترا شب هم به خانه نیامد. سابقه نداشت او بدون خبر به خانه نیاید و مطمئن هستم اتفاقی برایش افتاده است.»
تحقیقات برای یافتن دختر جوان با اعلام شکایت زن میانسال آغاز شد. کارآگاهان پلیس در نخستین گام با این احتمال که میترا دچار حادثهای شده یا بنا به دلیلی در بازداشت به سر میبرد، از بیمارستانها و کلانتریها استعلام کردند، اما در بررسی هیچ ردی از دختر جوان بهدست نیامد. تحقیقات در این خصوص ادامه داشت تا اینکه دو روز پس از ناپدید شدن میترا، مردی جوان با مرکز فوریتهای پلیسی 110 تماس گرفت و از کشف جسدی کنار جادهای در نزدیکی شهر تبریز خبر داد. گروهی از ماموران جنایی پلیس آگاهی در پی اعلام این گزارش وارد عمل شدند و به محل مورد نظر رفتند. آنها جسد زنی جوان را دیدند که به نظر میرسید به قتل رسیده است. در تحقیقات اولیه متخصصان پزشکی قانونی مشخص شد زن جوان حدود دو روز قبل کشته شده است. همچنین با توجه به آثار کبودی روی گردن او، علت اولیه مرگ، خفگی اعلام شد.
به این ترتیب جسد با دستور بازپرس جنایی به پزشکی قانونی منتقل و باتوجه به مدارک بهدست آمده، هویت قربانی شناسایی شد. بررسیها نشان میداد جنازه متعلق به میترا، دختر جوانی است که دو روز قبل ناپدید شده بود. با پیدا شدن جسد دختر جوان، تجسسها برای یافتن عامل یا عاملان این جنایت ادامه یافت.
در تحقیقات مشخص شد دختر جوان مدتی است دچار مشکل شده و برای رفع گرفتاریهایش از حدود دو هفته قبل به زنی رمال مراجعه میکرد. همچنین فاش شد میترا روز حادثه با زن رمال قرار داشت و به خانه او رفته بود. کارآگاهان جنایی بعد از بهدست آوردن آدرس زن رمال، راهی خانه او شدند تا از این زن تحقیق کنند.
زن رمال که فرنگیس نام دارد، وقتی مقابل کارآگاهان جنایی قرار گرفت، گفت: چند روز قبل میترا نزد من آمد و مشکلش را بازگو کرد و من هم تا جایی که میتوانستم راهنماییاش کردم، اما بعد از آن میترا را ندیدم و از سرنوشت او بیخبر هستم.
کارآگاهان گفتههای فرنگیس را باور نکردند و برای کسب اطمینان به تحقیقات میدانی پرداختند. آنها در این مرحله دریافتند میترا روز حادثه به خانه زن رمال رفته بود. با توجه به مدارک بهدست آمده دوباره از فرنگیس بازجویی شد و او که این بار چارهای جز بیان حقیقت نداشت، به قتل میترا با همدستی برادرزادهاش اعتراف کرد.
زن رمال درباره جنایت گفت: «حدود دو هفته پیش میترا نزد من آمد. آن طور که میگفت آدرسم را از یکی از دوستانش گرفته بود. بعد از آن، چند بار هم میترا را به بهانههای مختلف به خانهام کشاندم و هر بار از این طریق از او پول میگرفتم و وی را امیدوار میکردم که بزودی گره از زندگیاش باز خواهد شد. در این آمد و رفتها متوجه شدم او طلاهای زیادی همراه دارد و برق طلاها چشمم را گرفت.»
فرنگیس ادامه داد: «با دیدن طلاهای میترا به فکر سرقت افتادم و از آنجا که به تنهایی نمیتوانستم این کار را انجام بدهم، موضوع را با برادرزادهام به نام امیر در میان گذاشتم. امیر که مشکل مالی داشت، از نقشهام استقبال کرد و دو نفری تصمیم گرفتیم طلاهای میترا را سرقت کنیم. با نقشه از پیش تعیین شده و به بهانه رمالی و طالعبینی از میترا خواستم به خانهام بیاید. قبل از رسیدن میترا با امیر تماس گرفتم و زمانی که مطمئن شدم برادرزادهام آماده است و برای اجرای نقشه راهی خانه من شده است، داخل شربت، داروی خوابآور ریختم و هنگامی که میترا وارد خانهام شد تا برای او فال بگیرم شربت را به وی دادم. دختر جوان پس از خوردن شربت، بیهوش شد. پس از آن امیر طبق قرار وارد خانه شد. با کمک او، میترا را سوار خودروی پراید کردیم و به طرف خارج از شهر به راه افتادیم. وقتی کاملا از شهر دور شدیم، با کمک امیر، با روسری میترا، او را خفه کردیم و جسدش را از خودرو خارج و در بیابان رها کردیم البته قبل از این کار طلاهای میترا را برداشته بودیم. بعد از اینکه مطمئن شدیم نقشه با موفقیت انجام شده و ردی از خودمان به جا نگذاشتهایم، به خانه برگشتیم و فکر میکردیم هرگز شناسایی و دستگیر نخواهیم شد.
سرهنگ صابر عباسزاده، رئیس پلیس آگاهی استان آذربایجان شرقی درباره این پرونده میگوید: پس از اعتراف زن میانسال به جنایت، همدست او نیز دستگیر و در ادامه با اعتراف متهمان، طلاهای سرقتی که مبلغ آن حدود چهار میلیون تومان بود، کشف شد.
به گفته این مقام انتظامی، متهمان پس از اعتراف به قتل با قرار بازداشت موقت روانه زندان شدند و بررسیها در این خصوص ادامه دارد.
سارقی با کیف زنانه
دو جوان که برای سرقت مسلحانه راهی استان گیلان شده بودند، با تیزهوشی ماموران گشت انتظامی به دام افتادند. متهمان دقایقی قبل از دستگیری با حمله به زنی جوان، کیف او را سرقت کرده بودند.
زن جوانی هفته گذشته در حالیکه بشدت هراسان و مضطرب بود، با پلیس تماس گرفت و از سرقت مسلحانه دو مرد خبر داد. او به مامور مرکز فوریتهای پلیسی 110 گفت: «غروب بود و درحال رفتن به خانه بودم که دو مرد جوان راهم را سد کردند. آنها قصد داشتند کیف دستیام را سرقت کنند ولی من مقاومت کردم. در همین حین یکی از آنها کلت کمری را به طرفم گرفت و وقتی با مقاومت من مواجه شد، با سلاح به سر من ضربه زد. من که بر اثر ضربه نیمه بیهوش شده بودم، روی زمین افتادم و آنها کیف دستیام را برداشتند و پا به فرار گذاشتند.»
گروهی از کارآگاهان مبارزه با جرایم جنایی بلافاصله بعد از ثبت شکایت زن جوان، دست به کار شدند و تحقیقات برای دستگیری متهمان آغاز شد. از طرفی در یکی از پارکهای نزدیک محل سرقت، تعدادی از ماموران در حال پاکسازی پارک بودند که ناگهان متوجه دو مرد جوان شدند که یکی از آنها کیف زنانهای به دوش داشت. ماموران که به دو مرد جوان مشکوک شده بودند، هر دو نفر را در عملیاتی ضربتی دستگیر کردند. ماموران گشت در بازرسی بدنی از متهمان نیز یک کلت کمری کشف کردند.
سرهنگ فلاح کریمی، رئیس پلیس آگاهی استان گیلان در رابطه با این پرونده میگوید: در تحقیقات اولیه از متهمان مشخص شد دو متهم دستگیر شده برای سرقت از شهروندان شهرستان رشت، از یکی از شهرهای غربی به اینجا آمده بودند. آنها لحظاتی قبل کیف زنانه را سرقت کرده بودند که با تیزهوشی ماموران گشت، هر دو دستگیر شدند و تحقیقات در زمینه سایر جرایم احتمالی متهمان این پرونده ادامه دارد. (ضمیمه تپش)
مرجان همایونی
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد