ساخت این سرود قطعا برای هر کشوری دارای اهمیت ویژه است و مولفههایی برای ساخت هر چه بهتر آن در نظر موزیسینها وجود دارد.
با مصطفی کمال پورتراب، آهنگساز برجسته و پیشکسوت و چهره ماندگار موسیقی در سال 1387 و عضو شورای موسیقی سازمان صداوسیما به گفتوگو نشستیم تا نظر او را درباره چگونگی و مولفههای ساخت یک سرود ملی موفق جویا شویم.
به نظر شما به عنوان یک آهنگساز اصلیترین مولفهها برای ساخت موسیقی سرود ملی یک کشور چیست؟
یکی از مهمترین مواردی که در ساخت سرود ملی باید در نظر گرفته شود، این است که خیلی بلند نباشد چون مردم یک کشور قرار است با شنیدن آن به احترام سرود ملی کشورشان بایستند و همین موجب میشود توجه سازندهها به این جلب شود که سرود موجز، کوتاه و موثر باشد. سرود ملی باید حالت حماسی مانند فردوسی داشته باشد که میگوید:
که گفتت برو دست رستم ببند
نبندد مرا دست، چرخ بلند
یعنی شعری که برای سرود ملی سروده میشود بسیار مهم است و باید لحنی حماسی داشته باشد و بتواند به مردم حس قدرت را تلقین کند.
منظورتان از حس قدرت چیست؟
مسلما منظورم القای نوعی قدرت روحی است. ما در اسلام کمتر به این برمیخوریم که از قدرت جسمی سخنی به میان بیاید. در دین اسلام کسی میتواند حاکم باشد که قدرت روحی بالایی داشته و حرف مردم در او تاثیر داشته باشد. مثلا هیچ گاه پهلوانی و زور ملاک قدرت قرار نمیگیرد، اما دانش، تقوا و دانایی همیشه از عوامل قدرت است که در دین، احادیث و روایات مورد تاکید قرار گرفتهاند.
درباره اهمیت شعر و موسیقی گفتید. یکی از دغدغههای مهم درباره قطعات موسیقی پیوند میان شعر و موسیقی است. این دغدغه در عرصه سرودهای ملی تا چه حد اهمیت دارد؟
پیوند شعر و موسیقی ازجمله نکات کلیدی در عرصه خلق و تولید هر نوع موسیقی باکلام محسوب میشود. سرودهای ملی هم از این قاعده مستثنا نیست، بلکه به سبب کارکرد و جایگاهی که دارند پیوند میان شعر و موسیقی به مراتب اهمیت بیشتری پیدا میکند. در سرود ملی باید این نکته لحاظ شود که شعر و موسیقی با هم پیوند داشته و آهنگ کلمات به گونهای باشد که ضرباهنگ این دو با هم بالا و پایین شود.
همیشه میگویند یک زن و مرد از هم جدا شدند و ما به این فکر میکنیم هر دوی اینها خوب بودهاند، اما نتوانستهاند کنار هم دوام بیاورند. دلیلش این است که این دو نفر با هم تجانس نداشته و با هم نساختهاند. درباره موسیقی و شعر هم میتوان گفت اگر این دو هماهنگ نباشند مانند همین زن و مرد بهتر است از هم طلاق بگیرند و بروند.
این پیوند در سرود ملی کشورمان تا چه اندازه لحاظ شده است؟
درباره سرود ملی کشورمان میتوانم بگویم من به صورت جداگانه شعر و موسیقی این سرود را خیلی دوست دارم، اگرچه ضعفهایی هم دارد.
میتوانید به نمونهای از این ضعفها اشاره کنید؟
میگوییم: «سر زد از افق مهر خاوران» اولا سر زد از افق مخفف میشود و بعد خاوران به صورت دوتکه خوانده میشود و ما میگوییم: «مهر خا وران». همین نشان میدهد شعر و موسیقی هماهنگ نیست و ایرادهای فنی به کار وارد میکنند. نمیشود به این سادگیها از ایرادهای فنی حرف زد. مشکل این است که اغلب آهنگسازان و شاعران تنها در کار خودشان خبره هستند و چیزی از تلفیق موسیقی و شعر نمیدانند در حالی که نیاز است این فن را بخوبی وارد باشند. من فکر میکنم سرود ملی ما در شرایطی شکل گرفت که با عجله پیش رفت و بررسی چندانی نشد. به همین دلیل با شرایطی روبهرو هستیم که شعر خوب است، آهنگسازی هم خوب است، نتیجه خوب است، اما عالی نیست. موسیقی لباسی است برای شعر و ما باید لباس فاخری تن شعر کنیم.
وقتی سرود ملی ایران را میشنوید، چه احساس و نظری دارید؟
راستش را بخواهید، وقتی میشنوم حرص میخورم چون تخصصم آهنگسازی و تلفیق شعر و موسیقی با یکدیگر است. ممکن است یک راننده بخواهد با ماشینش رانندگی کند و فقط به فکر رانندگیاش باشد، اما یک تکنیسین ماشین مسلما فکر ایرادهایی است که میداند آن ماشین دارد. من هم با شنیدن سرود ملی حکم همین تکنیسین اتومبیل را دارم که نمیتواند حرص نخورد. اگر نظر مرا بخواهید باید بگویم این سرود محاسن و معایبی دارد که بیان آنها به تنهایی کار من نیست. باید افراد متخصص دور هم جمع شوند و مشکلات را پیدا کنند و حل کنند؛ چون سرود ملی نماینده یک کشور و نماد آن در همه جهان است و باید اثری بیعیب و نقص باشد.
زینب مرتضایی فرد / گروه فرهنگ و هنر
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد