تصور ما از یک واقعیت ماهیت آن را می سازد. به نظرم الان تصور عموم جامعه از سرود هر چیزی باشد، حد اعلای آن نیست. سرود یا همخوانی، اجتماعی ترین و پرنفوذترین مدل در موسیقی است. آن قدر که میتواند مردم را برای یک مطالبه بزرگ اجتماعی هماهنگ کند. آن قدر که میتواند برای یک بخش یا عموم جامعه احساس مشترک به وجود بیاورد. تصور کنید دهه فجر بدون آهنگ و سرود را حتما خیلی چیزها را کم دارد. اصلا سرود مهمترین ابزار رسانهای انقلاب اسلامی ماست و موضوعی اساست که رهبری عزیز هم روی آن تأکید داشته و دارند. اگر سرود نبود قطعا خیلی از تاریخ نگاری و خاطره سازیها و شور و هیجانات دوره انقلاب هم وجود نداشت پس سرود از اهمیت فراوان و جایگاه بالایی در ادبیات انقلاب اسلامی ما برخوردار است و در صورت نبود آن همه مواردی که گفتیم هم وجود نداشتند.
شاید از خودمان بپرسیم چطور انقلاب با مفهوم سرود گره خورد و حتی هنوز هم خیلی از مردم سرودهایی از آن ایام را زمزمه میکنند نقطه عطف این سرودها محتوای آنها بود که به نوعی حرف مردم و دغدغه آن زمان را مطرح می. کرد انگار ملودیها آمده بودند تا محتوا را هرچه بهتر منتقل کنند و برای همین سرودهای ماندگاری شکل گرفت. البته سرودهای حماسی از این جنس فقط به کشور ما ختم نمیشود و در کشورهای شرقی و غربی و به خصوص کشورهایی که تجربه انقلاب یا جنگها و رویدادهای حماسی دیگر را تجربه کرده اند هم به چشم میخورد جرقه خیلی از اجتماعات بزرگ و احساسات و هیجانهای عمیق در سراسر دنیا از سرود منشا میگیرد.
گرچه سرود فقط مربوط به رخدادهای مهم حماسی نیست بلکه در حوزه ورزش تجمعات و بزرگداشتهای مناسبتی و مفاخر کشور هم سرود یا همان همخوانی شعر وجود دارد، اما با توجه به سابقه کشور خودمان بیشتر سرودها به صورت انقلابی رواج پیدا کرده است و گرنه از سرود میشود برای تجمعات مثبت و رویدادهای انگیزشی و امید بخش هم استفاده کرد.
الان یک عده صدایشان در می آید که اصلا ما نوجوانها را چه به سرود، اما نباید نگاهمان به سرود همین تصویری باشد که از بازخوانی سرودهای قدیمی یا سبکها و ملودیهایی شبیه به همان در ذهن عموم جامعه نقش بسته است. مثلا کی پاپ که بین نسل جدید خیلی هم محبوب است و رواج زیادی دارد، یک مدل سرود است؟ اگر قرار است متولیان سرود و اهالی آن تولیداتی داشته باشند که نوجوانها را جذب کند، باید در فرم و ساختار و محتوا و ایده تحول ایجاد کنند. اگر بپرسید سرود اساسا جای چه حرفهایی است باید قاطعانه بگویم که در سرود میشود از همه چیز و همه نوع مسألهای صحبت کرد، ولی این که ما چقدر توانستیم حرفهای خود را در سرود به روز کنیم مسالهای جداست که در بهترین حالت فقط از بخش احساس و شور و هیجانها در سرود به ویژه استفاده کرده ایم و به عنوان مثال در بخش هنری کم و کاستیهای فراوانی وجود دارد.
امروزه مجموعههای متعددی در حوزه سرود وارد شده اند، اما جدیترین آنها میشود مرکز موسیقی بسیج و همچنین مجموعه ماوا را اسم برد. این روزها صحبت از برگزاری تلنت مسابقه استعدادیابی در زمینه سرود مطرح است و مدتی است که مرکز ماوا لیگ سرود را با هدف کشف و هدایت گروههای سرود برگزار میکند. ما باید بپذیریم که همچنان سرود در ایران مظلوم است. به خصوص آنجا که باید با دغدغههای نسل جدید و سلایق آنها گره بخورد. از همه مهمتر این مدرسه است که باید به جای صرف تشکیل گروه سرود یا تئاتر یا امثال آن به استعدادیابی دقیق و هدایت عمیق در این زمینههای مختلف هنری بپردازد؛ و با توجه به این که موسیقی مهمترین خوراک این روزهای نسل نوجوانان است، به تبع اهمیت پرداخت به موسیقی و مدل کاملا بومی آن یعنی سرود، دوچندان میشود.
یکی از مهمترین سرودها، سرود ملی هر کشور است. اساسا وقتی دولتهای ملی در سدههای هجدهم نوزدهم و بیستم ظهور کردند کم کم سرود ملی به یک موضوع مهم تبدیل شد. به طور معمول طی قرون گذشته سرود ملی ابتدای تمامی مراسم رسمی خوانده میشود و میتوان گفت در تمام کشورها این رویه وجود دارد یک جورهایی سرود ملی در مراسم اجتماعی سیاسی، ورزشی و هر تشکل رسمی دیگر بازخوانی یا پخش میشود و این اتفاق به رسمی معمول تبدیل شده است. مثلا وقتی یک ورزشکار در رقابتی جهانی روی سکوی نخست میایستد نماد معرفی او همین سرود ملی کشورش است. در کشور ما هم از زمان ناصرالدین شاه تا امروز چند سرود داشته ایم. با پیروزی انقلاب اسلامی در سال ۱۳۵۷ سرود شاهنشاهی بساطش برچیده شد و سرود ملی جمهوری اسلامی ایران جای آن را گرفت. البته این سرود هم دستخوش تغییراتی شد و سرود ملی فعلی جایگزین سرودی با عنوان "پاینده بادا ایران" شد. این سرود ملی بر اساس شعری از زنده یاد ابوالقاسم حالت و موسیقی زنده یاد محمد بیگلری سروده و ساخته شده بود و تا سال ۱۳۷۱ به عنوان سرود ملی کشورمان شناخته میشد، اما پس از آن به دلایلی، چون طولانی بودن تغییر کرد و سرزد از افق که از آن سال تاکنون سرود ملی کشورمان است، جایگزین شد. آهنگسازی این سرود ۵۹ ثانیهای را حسن ریاحی انجام داده و شعر آن را ساعد باقری گفته است.