حالا هم که در اوج مسابقات جام جهانی برزیل و البته لیگ جهانی والیبال قرار گرفتهایم، شبکههای مختلف تلویزیونی و رادیویی، بخش عظیمی از آنتن خود را به پوشش رقابتهای ورزشی اختصاص دادهاند، یعنی ممکن است درحالی که میلیونها مخاطب پای تلویزیون نشستهاند تا از کوچکترین جزئیات تصویری فوتبال عقب نمانند، عدهای هم با رادیو این رویداد بزرگ ورزشی را دنبال میکنند.
برخی مثل پله در ترافیک میمانند و بموقع به خانه یا ورزشگاه نمیرسند، برخی هم ممکن است در محل کار یا جایی باشند که دسترسی به تلویزیون برایشان امکانپذیر نباشد. به همین دلیل ساده، شنیدن چگونگی انجام بازیها از رادیو هم میتواند گاه به اندازه دیدن آنها جذاب و تماشایی باشد. از میان شبکههای رادیویی داخلی، این وظیفه را شبکه رادیویی ورزش برعهده گرفته تا روند مسابقات را به گوش مخاطبان مشتاق برساند.
اما باید توجه کرد که دنبال کردن مسابقه ورزشی از تلویزیون و رادیو تفاوتهای زیادی با هم دارد که به ماهیت رسانه برمیگردد. از این رو وظایف یک گزارشگر در گزارش تلویزیونی با وظایف گزارشگر رادیویی دو شکل کاملا متفاوت به خود میگیرند تا بتواند نیازهای مخاطب را تامین کند و به آن پاسخ بدهند.
تفاوت اصلی رادیو و تلویزیون، ابزار اصلی انتقال اطلاعات به مخاطب است. تلویزیون بر تصویر تاکید زیادی دارد در حالی که رادیو از تصویر بیبهره است. به دلیل همین تفاوت ماهوی، مخاطب برنامه تلویزیونی حتی بدون وجود گزارشگر و با صدای بسته تلویزیون هم میتواند بازی را دنبال کند، از روند اتفاقات آگاه شود و نتیجه نهایی را بداند اما در رادیو کاملا برعکس است؛ رادیو بدون بهرهگیری از تصویر، تنها روی صدا تکیه میکند و اگر مخاطب، صدای رادیو را قطع کند، انتقال پیام به طور کامل قطع میشود.
بر مبنای همین تفاوت کلی، وظیفه گزارشگر تلویزیونی، هرچند هنوز هم پررنگ است اما مثل گزارشگر رادیویی حیاتی و الزامی نیست. گزارشگر تلویزیونی میتواند در بخشهایی از یک رقابت ورزشی سکوت کند و به مخاطب اجازه دهد خودش روند بازی را دنبال کند و از آنجا که مخاطب، خود به طور مستقیم شاهد چیزی است که گزارشگر هم آن را میبیند، گزارشگر میتواند در کنار توصیف رقابت ـ آن هم به صورت محدود ـ به آنالیز بازی، معرفی پیشینه تیمها و بازیها، احتمالات بعدی و... بپردازد.
از سوی دیگر، وظیفه گزارشگر تلویزیونی است که بر اساس آنچه دوربینهای حاضر در یک مسابقه ورزشی شکار میکنند و نمایش میدهند، اطلاعاتی را به مخاطبان منتقل کند. از این رو، تصویر، پررنگترین جزء یک گزارش تلویزیونی است. البته یک گزارشگر باهوش، به روز و آشنا به قواعد رسانهای میتواند آنچنان حس همذاتپنداری مخاطب را برانگیزاند که به یکی از قهرمانهای مستطیل سبز تبدیل شود.
اما داستان رادیو کاملا متفاوت است؛ تنها منبعی که مخاطب برای آگاه شدن از جریان بازی در اختیار دارد، صدای گزارشگر و صدای بازی است. در اینجا نقش توصیفی گزارشگر کاملا برجسته میشود چرا که برخلاف تلویزیون، گزارشگر رادیو چشم مخاطب است و مخاطب از طریق گزارشگر بازی را در تخیل خود مجسم میکنند و به نوعی بازی را میبیند به همین دلیل، اگر گزارشگر در کار خود متوجه این تفاوت اساسی رادیو و تلویزیون نشود و نتواند حوادث و وقایع بازی را بموقع و با توصیف مناسبی ارائه دهد، مخاطب را از ادامه دنبال کردن جریان یک واقعه ورزشی منصرف میکند.
گزارشگر رادیویی باید بتواند با استفاده از کمترین واژهها، صحنههای حساس را گزارش کند تا از روند بازی عقب نماند. او باید به زبان، تسلط کافی (و شاید فراتر از کافی) داشته باشد. این گزارشگر نسبت به گزارشگر تلویزیونی، وظیفه بیشتری دارد چرا که علاوه بر توصیف دقیق بازی، اطلاعات لازم و تحلیل مناسب را هم باید به مخاطب منتقل کند. یک گزارشگر رادیویی، لازم است از زیادهگویی و حشو بپرهیزد و با توجه به نیاز مخاطب و تصمیمات در لحظه، بتواند آنچه را که خوشایند مخاطب است به او منتقل کند. نگاه دقیق و اطلاعات کافی از رشتهای که گزارشگر آن را گزارش میکند نقش تعیینکنندهای در بهبود کیفیت یک گزارش رادیویی و در نتیجه رضایت مخاطب خواهد داشت.
سه عنصر مهم رادیو در برنامهسازی عبارتند از: صدا، سکوت و افکت. در گزارش یک مسابقه فوتبال یا والیبال یا هر ورزش دیگری به دلیل خاصیت زنده بودن، از افکت استفاده نمیشود اما صدا و سکوت اهمیت بالایی پیدا میکنند. گزارشگر باید بداند چه زمانی صحبت کند و چه زمانی با سکوت خود، اجازه دهد مخاطب با جو ورزشگاه و تماشاچیان حاضر در استودیو همراه شود و خود را در صحنه احساس کند.
البته باید توجه کنیم این تفاوتهای بنیادی بین گزارشگری رادیو و تلویزیون جدا از شباهتها و اصول مشترک گزارشگری در هر رسانهای است. هر گزارشگری باید اصولی مثل بیطرفی، جانبداری نکردن، صحت اطلاعات، تناسب، وحدت و عینیت را رعایت کند.
گزارشگری که از عهده ارائه اطلاعات صحیح به مخاطب برنمیآید یا به شکل مشخص و واضحی، جانبدارانه عمل میکند نمیتواند در درازمدت و حتی کوتاهمدت، اعتماد مخاطب را جلب کند و چه بسا موجب انتقاد مخاطب به عملکرد کلی رسانه و گسترش بیاعتمادی در میان مخاطبان نسبت به اهالی یک رسانه شود.
این اصول مشترک، اساس کار هر گزارشگری را تشکیل میدهند اما گزارشگر باید با توجه به نوع رسانه، حساسیت رقابتها، مخاطبان، هدفگذاری شبکه، نوع رقابتها، اطلاعات به روز و مهمتر از آن، ماهیت رسانهای که برای آن گزارش میکند به همه معیارهای مورد نیاز و عوامل تعیینکننده توجه کند تا بتواند در کار خود موفق شود و گزارشی در خور نیاز مخاطب و شان رسانه ارائه دهد.
توجه به این نکته نیز ضروری است که رسانه در جریان یک مجموعه از رقابتها که چندین روز به طول میکشد میتواند از عادت مخاطبان برای شنیدن یا دیدن برنامهها استفاده و آنها را در پایان این مجموعه رقابتها با خود همراه کند. البته این مساله، بستگی مستقیمی به عملکرد رسانه و بخصوص گزارشگران در این دوره دارد.
رضوان اناری
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد