یک پسر و یک دنیا آرزو

نسیم خنک دریا می‌خورد به صورتش و می‌ایستد میان چارچوب یک قاب کهنه تلویزیون. قاب مال او نیست، شاید آن را آب به ساحل انداخته، ولی لبخند مال اوست، آن چشم‌های خیره به دوربین، آن نگاه پر از حرارت و آن دنیای مالامال از آرزو، مال اوست.
کد خبر: ۶۸۷۵۷۸

کودک این عصر مدرن شیفته این جعبه جادویی است. چه می‌دانیم، شاید وقتی در خانه تنهاست مثل بچه‌های قدیم خودش را با زور به صفحه تلویزیون می‌چسباند به این امید که از لای درزها رد شود و برود پشت شیشه، به دنیای آدم‌های بزرگ و مشهور، به سرزمین آدم‌هایی که مردم دوستشان دارند.

شاید او دیوید کاپرفیلد عصر ما باشد، با یک دنیا آرزوهای بزرگ که آنها را در چارچوب مستهلک یک تلویزیون وارداتی قاب گرفته است.

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها