پای صحبتهای بهزاد هژبری نشستیم؛ جوان بیستوهفت سالهای که متولد اردبیل است. او برای ما از زندگی و قرآن گفت و تجربهاش در شغل نانوایی.
میخواهم گفتوگو را با نخستین جرقههای آشناییتان با قرآن و ورود به عرصه حفظ کلامالله مجید آغاز کنم و این که چطور شد به حفظ قرآن روی آوردید؟
من در یک خانواده مذهبی به دنیا آمدهام. برادر بنده روحانی و یکی دیگر از برادرانم مانند من حافظ کل قرآن است. زمانی که 13 یا 14 سال بیشتر نداشتم به یاد دارم برادرم که روحانی بود و در قم تحصیل میکرد در نامههایی که برای ما میفرستاد، همواره من و برادر دیگرم را که یکسال از من بزرگتر است، به خواندن قرآن تشویق میکرد.
یعنی کلاس حفظ قرآن نرفتید؟
منظورم این نبود. کلاس سوم راهنمایی بودم که با برادرم در نانوایی پدرم کار میکردیم و یکی از مشتریان ما «استاد نیکنام» از حافظان کل قرآن، هر چند روز یکبار به نانوایی ما میآمد و به دلیل شناختی که از ما داشت از ما میخواست در کلاس قرآنی او شرکت و حفظ قرآن را آغاز کنیم.
در آن سالها که دوران نوجوانی خود را پشت سر میگذاشتیم، اطلاعات زیادی درباره کلاسهای حفظ و نحوه حفظ قرآن نداشتیم و فقط گاهی اوقات از استاد نیکنام درباره وجود کلاسهای حفظ قرآن میشنیدیم تا اینکه پس از تشویقهای استاد نیکنام، همراه برادرم تصمیم گرفتیم در کلاسهای حفظ قرآن شرکت کنیم.
اولین روز کلاس حفظ قرآن را چگونه آغاز کردید؟
روزی که برای نخستینبار به کلاس حفظ رفتم، به این دلیل که پیش از آن در جلسات قرآنی شرکت کرده بودم، روخوانی قرآن را بلد بودم و حتی به دلیل قرائت زیاد قرآن، سوره بقره را تا آیه 16 حفظ بودم. استاد نیکنام از من خواست آیاتی از قرآن را قرائت کنم و من نیز قرائت کردم که گفت خیلی خوب است و در همان جلسه به استاد قول دادم هر روز یک صفحه از قرآن را حفظ کنم، کمکم به روزی پنج صفحه رسید. در طول سه سال کل قرآن را حفظ کردم.
همزمان مدرسه هم میرفتید. آیا در مدرسه سر صف قرآن هم تلاوت میکردید؟
بله، قرائت قرآن را به مدرسهمان نیز کشاندم. در آن سالها قرآن را با صوت و لحن قرائت میکردم. یکی از قرائتهایم که مدیر مدرسه، معلمان و حتی همکلاسیهایم دوست داشتند، قرائت تقلیدی از استاد عبدالباسط ـ سوره تکفیر ـ بود. که پس از آن آرامآرام در مراسم صبحگاهی مدرسه قرآن را به صورت ترتیل میخواندم. من و برادرم از پایهگذاران ترتیلخوانی در اردبیل بودیم، تا جایی که دوستان و آشنایان ما همیشه از ما میخواستند قرآن را با ترتیل بخوانیم.
حفظ قرآن و انس با قرآن چه تأثیراتی بر زندگی شما داشته است؟
هر چه در زندگی دارم از قرآن است. قرآن به من لطف کرد و مرا انتخاب کرد تا بخوانمش. امیدوارم همین قرآن مرا یاری کند که بتوانم به دستوراتش نیز عمل کنم.
دوران نوجوانی در کنار حفظ قرآن چه تفریحات و سرگرمیهایی داشتهاید؟
معمولا در آن سالها به این دلیل که صبح تا ظهر در نانوایی پدرم کار میکردم و بعدازظهر به مدرسه میرفتم، زیاد با همسن و سالان خود بازی نمیکردم، اما به یاد دارم از همان دوران کودکی و نوجوانی دونده خیلی خوبی هم بودم و سرعت زیادی داشتم تا جایی که همکلاسیهای من در مسابقه دو هیچگاه به من نمیرسیدند.
خاطرهای هم از آن سالها و دوران درس و مدرسه به یاد دارید؟
بله، کلاس چهارم دبستان بودم که به یاد دارم یک روز صف ما نسبت به بقیه صفها نامنظمتر بود. ناظم ما گفت این صف باید بماند و تنبیه شود؛ پس از اینکه همه صفها به کلاسهای خود رفتند، ناظم ما با کابلی که در دست داشت، از جلوی صف شروع کرد و تکتک بچهها را با این کابل زد. من که میترسیدم کتک بخورم، از وسط صف رفتم آخر صف ایستادم تا اینکه آقای ناظم به من رسید و چند بار که خواست مرا با کابل بزند، دستم را کشیدم که بالاخره عصبانی شد و زمانی که خواست محکمتر بزند، فرار کردم. سرعت دوی من به قدری زیاد بود که ناظم و همکلاسیهای من تا نیم ساعت در حیاط دنبال من بودند و زمانی که موفق نشدند مرا بگیرند، آقای ناظم بچههای کلاس پنجم را که هیکل درشتتری داشتند، سراغ من فرستاد که بالاخره آنها مرا گرفتند و زمانی که مرا تحویل آقای ناظم دادند، ناظم مدرسه حسابی از خجالتم درآمد. (میخندد)
چه علاقهمندیها و تفریحاتی دارید؟
هفتهای یک جلسه قرآن در امامزاده صالح اردبیل دارم علاوه بر آن علاقه زیادی به کوه رفتن دارم تا جایی که برای کودکان و نوجوانانی که در جلسه قرآن من شرکت میکنند، برنامه کوهنوردی میگذارم. گاهی اوقات نیز بچهها را به سفرهای چندروزه خارج از شهر میبرم.
از میان قاریان مصری یا ایرانی به قرائت کدام قاری بیشتر علاقهمند هستید؟
قرائت استاد کامیوسف را خیلی دوست دارم. قرائتش خیلی خوب است؛ قرائت قاریان ایرانی را زیاد گوش نمیکنم مگر تلاوتهایی که از شبکه قرآن سیما یا رادیو قرآن پخش میشود.
در کنار حفظ و قرائت قرآن ورزش هم میکنید؟
علاقه زیادی به ورزش بویژه پینگپنگ دارم، اما در طول روز بیشتر نرمش میکنم.
از چهرههای ورزشی بویژه ورزشکاران اردبیلی کدامیک را دوست دارید؟
علاقه خاصی به چهرههای ورزشی ندارم. هرچند برخی از مردم اردبیل علاقه خاصی به ورزشکاران بویژه علی دایی یا حسین رضازاده دارند، اما من علاقهای ندارم؛ اگر یک روز علی دایی به اداره ما بیاید، نمیروم او را ببینم. دوست ندارم عکس ورزشکاران یا هنرمندان را به اتاق کار یا منزل بزنم یا بروم از آنها امضا بگیرم. برایم اهمیتی ندارد.
رابطه شما با موسیقی چطور است؟
به موسیقی بویژه تئوری و مبانی موسیقی علاقهمند هستم. اما زیاد موسیقی گوش نمیکنم چون فکر میکنم تا قرآن هست، هیچ موسیقی دیگری نمیتواند جای آن را بگیرد. قرآن خودش بهترین موسیقی است و بالاتر از آن هیچ موسیقی دیگری وجود ندارد. خجالت میکشم وقتی قرآن هست، بروم فلان خواننده را گوش کنم، چون فکر میکنم جفا به قرآن است.
میانه شما با شعر و شاعری چگونه است؟
شعرهایی را دوست دارم که معنا و مفهوم داشته باشد؛ مهم نیست شاعر آن چه کسی است. به نظرم شعر باید معنیدار باشد. شعرهای شهریار را دوست دارم. به شعرهای حافظ زیاد علاقه ندارم، چون احساس میکنم کمی سنگین است و برای هر کسی قابل درک نیست.
کمی به عقب برگردیم، شرکت در مسابقات قرآن را از چه زمانی آغاز کردید؟
نخستینبار در مسابقات قرآن دانشآموزی شرکت کردم و سال سوم راهنمایی، مقام دوم این مسابقات را به دست آوردم؛ پس از آن هم حدود سال 85 در مسابقات بسیج شرکت کردم، اما رتبهای کسب نکردم و پس از آن در مسابقات دانشگاه آزاد و پیامنور اول شدم.
از مسابقات کشوری قرآن بگویید. چطور شد رتبه اول حفظ را کسب کردید؟
لطف خدا بود. امسال تمرینم هم زیاد نبود و به دلیل مشکلات زیادی که داشتم، نتوانستم زیاد تمرکز کنم و تمرین داشته باشم؛ خواست خدا بود که من در سیوششمین دوره مسابقات کشوری قرآن اول شوم. در فینال مسابقات کشوری که میخواندم، سوال دوم را که پرسیدند، جایش را بلد نبودم، اشتباه خواندم و گفتند دوباره بخوان، زمانی که خواستم دوباره بخوانم تا آخرین کلمه را خواندم، اما آن قسمتی که فراموش کرده بودم هنوز یادم نیامده بود، تا اینکه یک لحظه با خود گفتم رسیدن من به فینال مسابقات یک معجزه است و خدا مرا کمک کرده. پس چرا باید استرس داشته باشم که در همان لحظه استرس من از بین رفت و آرامش خاصی پیدا کردم. به قرائت خود ادامه دادم و در حالی که انتظار داشتم رتبه چهارم به بعد شوم، اول شدم!
اگر به عقب برگردید، باز هم به سمت حفظ قرآن میروید؟
قطعا اگر به دوران نوجوانی بازگردم باز هم به سمت حفظ قرآن میروم، زیرا حفظ قرآن چیز خوبی است. همه زندگی من از قرآن است، من با این دید به قرآن نگاه میکنم که همیشه دوستم بوده، هست و خواهد بود. قرآن همیشه با من بوده و در مواقع مشکلات و سختیها همواره به قرآن متوسل شده و با قرآن حرف زدهام. اگر قرآن نبود من تا حالا افسردگی گرفته بودم. این قرآن بوده که در مواقع سختی و مشکلات دست مرا گرفته است.
مجرد هستید یا متاهل؟
متولد 1366 در شهر اردبیل هستم و متاهلم و یک فرزند پسر هم دارم.
نام فرزندتان را هم میشود بپرسم؟
بله، محمد حسین.
در دانشگاه هم احتمالا باید در رشتهای نزدیک به حوزه قرآن تحصیل کرده باشید؟
بله، کارشناسی الهیات دارم.
در پایان اگر نکته خاصی هست بفرمایید؟
فقط میخواهم این را بگویم که قرائت قرآن در کشور و برگزاری مسابقات قرآن را مدیون شهدا و نظام جمهوری اسلامی ایران هستیم. اگر اینها نبودند، ما این وضع را نداشتیم. دعا میکنیم که بتوانیم راه شهدا را به شایستگی ادامه دهیم.
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در استودیوی «جامپلاس» میزبان دکتر اسفندیار معتمدی، استاد نامدار فیزیک و مولف کتب درسی بودیم
سیر تا پیاز حواشی کشتی در گفتوگوی اختصاصی «جامجم» با عباس جدیدی مطرح شد
حسن فضلا...، نماینده پارلمان لبنان در گفتوگو با جامجم:
دختر خانواده: اگر مادر نبود، پدرم فرهنگ جولایی نمیشد