5 فیلم سینمایی و ویدئویی بتازگی وارد شبکه نمایش خانگی شده است

پاتال،‌افغانستان و هویت‌جعلی بلوتوث!

در حالی که حضور و رقابت فیلمسازانی چون مسعود کیمیایی و داریوش مهرجویی تنور نوبت دوم اکران سال را به‌هر طریق ممکن همچنان گرم نگه داشته‌ و چهره‌هایی چون مهناز افشار، محمدرضا فروتن، پولاد کیمیایی (متروپل)، مهتاب کرامتی (اشباح) و حامد بهداد، نیکی کریمی، یکتا ناصر و پارسا پیروزفر (زندگی جای دیگری است) به‌صورت بالقوه ظرفیت جذب مخاطبان به سینما را دارند، شبکه نمایش خانگی با طمانینه و آرام و بی‌هیاهوی خاصی به راهش ادامه می‌دهد.‌
کد خبر: ۶۷۸۸۴۶
پاتال،‌افغانستان و هویت‌جعلی بلوتوث!
در هفته اخیر بجز توزیع قسمت‌های جدید دو سریال «شاهگوش» و «شوخی کردم»، چند فیلم سینمایی و ویدئویی راهی شبکه نمایش خانگی شدند، آثاری که با وجود بی‌بهره بودن از چهره‌هایی نظیر فیلم‌های روی پرده واجد ویژگی‌های کم و بیش مثبتی هستند و ظرفیت‌هایی برای ارتباط با پاره‌ای مخاطبان را دارند بخصوص سه اثر سینمایی که با وجود برخی کاستی‌های ساختاری امتیازات منحصربه‌فردی دارند و همگی جزو آثار قابل اعتنای ژانرهایی هستند که زیرمجموعه آن تولید شده‌اند.

آینه‌های روبه‌رو (نگار آذربایجانی)‌

اگر اشتباه نکنم چند سال پیش در یکی از دوره‌های جشنواره سینما حقیقت، مستندی ایرانی پخش شد به نام «ماریا» که داستان واقعی مردی راننده کامیون را نشان می‌داد که به مرور زمان تبدیل به زن و مسیر زندگی‌اش دگرگون می‌شود.

افراد ترنس یا دوجنسیتی هم جزوی از جامعه هستند که ناخواسته و غیرارادی با بحران هویت دست و پنجه نرم می‌کنند، اما اگر به دلیل برجسته‌تر بودن خصوصیات مردانه یا زنانه بخواهند دست به عمل تغییر جنسیت بزنند با مشکلات فراوان جسمی، روحی و مالی مواجه خواهند بود.

به هر حال انسانیت حکم می‌کند، اجتماع این‌گونه افراد را هم به عنوان یک انسان دارای حق حیات و مزایای مدنی بپذیرد و با آنها همان‌طور برخورد کند که با مردان و زنان دیگر؛ ولی متاسفانه در بیشتر موارد به چشم دیگری به این افراد نگریسته می‌شود و برخوردهای نامناسبی با آنها صورت می‌گیرد که ادامه و تحمل زندگی را برایشان دشوار می‌کند.

گاهی فرد دچار مشکل جنسیتی از جانب خانواده در مصونیت است و از سوی آنها حمایت می‌شود، اما از سوی اجتماع به دلیل وجود نگاهی بدبینانه درک نمی‌شود یا بر عکس مشکلات و موانع از همان محیط خصوصی و به ظاهر امن خانواده سر راه چنین افرادی قرار می‌گیرد.

فیلم «آینه‌های روبه‌رو» ساخته قابل تامل نگار آذربایجانی با جسارت تمام سراغ چنین مضمونی می‌رود و با به تصویر کشیدن زندگی فردی به نام آدینه هم مشکلات و سدهای درون خانوادگی این افراد را مطرح می‌کند و هم آسیب‌ها و نگاه‌های آمیخته با شماتت و بدگمانی اجتماع را.

فیلمساز با دست گذاشتن روی موضوعی تابو و به ظاهر ممنوعه، دشواری‌های زندگی چنین افرادی را همچون آینه‌ای به سمت اجتماع می‌گیرد و خواستار فقط ذره‌ای درک و همراهی از جانب آنها می‌شود. فیلم صرفا به انتخاب این سوژه ملتهب و ایده‌ای جذاب بسنده نمی‌کند و مسیر و ساختاری پیوسته و آرام را برای ارائه موضوعش انتخاب می‌کند.

رعنا و آدینه دو زن جوان از دو موقعیت کاملا متفاوت خانوادگی و اجتماعی هستند که بر اثر حادثه‌ای ‌ همسفر می‌شوند. رعنا زنی کم‌تجربه و مذهبی است که به‌‌دلیل نیاز مالی و مشکلی که برای همسرش پیش آمده پنهانی مسافرکشی می‌کند و آدینه نیز دختری سرکش و مرفه است که از خانه خود فرار کرده است. در میانه راه رعنا متوجه می‌شود که آدینه دارای جنسیتی دو گانه است و قصد تغییر جنسیت دارد، واقعیتی که درک و پذیرش آن برای رعنا، قابل هضم نیست و قبول آن به‌‌منزله عبور از همه مرزهای اعتقادی و سنتی‌اش است.

شایسته ایرانی (آدینه)، غزل شاکری (رعنا)، همایون ارشادی، نیما شاهرخ شاهی، مریم بوبانی، هنگامه قاضیانی و صابر ابر بازیگران این اثر تحسین‌شده هستند. تهیه‌کنندگی «آینه‌های روبه‌رو» را فرشته طائرپور به عهده دارد.

خاک و مرجان (سیدمسعود اطیابی)‌

پس از اشغال افغانستان از سوی آمریکا به بهانه مبارزه با تروریسم، ملت افغانستان با وضع بغرنج‌تری روبه‌رو شد و فضای این کشور همسایه در اختیار رفتارهای خودسرانه و غیرانسانی گروه‌های خرابکار بی‌شماری قرار گرفت. ربوده‌شدن خواب و آرامش از چشمان مردم افغان هرچند رنج بسی طاقت‌فرسا برای آنها محسوب می‌شد، اما این امکان را در اختیار صنعت سینمای هالیوود و دیگر کشورها قرار داد تا بتوانند خوانش دلخواه خود را از این سرنوشت مصیبت بار داشته باشند.

برخی سینماگران ایرانی نیز طی سال‌ها به موضوعات مربوط به افغانستان همچون مهاجرت غیرقانونی و وضع اسفبار ناشی از آن و جنگ و اشغال و تبعات بعدی آن پرداختند و از زاویه نگاه خود چنین مضامینی را دستمایه ساخت فیلم قرار دادند. نمونه متاخر و قابل اعتنای سینمایی این موضوع، فیلم «چند مترمکعب عشق» است که در جشنواره سال گذشته فیلم فجر تحسین شد و البته هنوز به اکران عمومی نرسیده است.

در هفته اخیر بجز توزیع قسمت‌های جدید ‌«شاهگوش» و «شوخی کردم»، چند فیلم سینمایی ‌راهی شبکه نمایش خانگی شدند، آثاری که با وجود بی‌بهره بودن از چهره‌هایی نظیر فیلم‌های روی پرده واجد‌ویژگی‌های‌مثبتی هستند

اما یکی از فیلم‌های ‌تاثیرگذار ایرانی که درباره افغان‌ها ساخته شده، فیلم «خاک و مرجان» است. شاید مهم‌ترین ویژگی این اثر تولید بخش‌های زیادی از آن در افغانستان باشد، اتفاقی که پیشتر برای کمترین فیلم ایرانی افتاده بود و آثار سینمایی با این موضوع در اینجا تولید می‌شد و صحنه‌های مربوط به آن در داخل کشور خودمان مورد بازسازی قرار می‌گرفت.

در «خاک و مرجان» که داستان زندگی یک خانواده افغانستانی را پس از حمله آمریکا و جنبش‌های طالبان روایت می‌کند، تصاویری از شهر کابل می‌بینیم که تاکنون و پیشتر در هیچ فیلمی دیده نشده است. اطیابی که ساخت فیلم‌های متنوعی چون خروس جنگی، شرط اول و اخلاقتو خوب کن را در کارنامه دارد، از پس ساخت فیلمی سخت با موضوعی تقریبا کلیشه‌ای و بارها گفته شده بخوبی برمی‌آید و اگر مخاطبی اساسا به تماشای این فیلم بی‌ستاره ایرانی تن دهد، در پایان ناراضی نخواهد بود.

لینا علم، مارینا گلبهاری، رسول ایمان، قادر آریایی، فرزانه نوابی و پانته‌آ تاج بخش بازیگران «خاک و مرجان» هستند.

پاتال و آرزوهای کوچک (مسعود کرامتی)‌

«من می‌تونم کاری کنم که همه چی عوض بشه/ هرچی سنگ تو باغچه هست یا شکلات یا گز بشه». بچه‌های دهه 60 خیلی خوب این شعر را می‌شناسند و شاید بارها آن را با شوقی کودکانه زمزمه کرده باشند.

«پاتال و آرزوهای کوچک»‌ سال 1368 و در دوران اوج سینمای کودک و نوجوان تولید شد و توانست مخاطبان خردسال و بزرگسال زیادی را به سینما بکشاند. فیلم هم عنوان جذاب و دلربایی داشت و هم آنونس و تبلیغات جالبی که در افزایش تماشاگران بی‌تاثیر نبود.

وحید که آرزوهای ناممکنی در سر دارد با موجودی عجیب به نام «پاتال» که از میان یک کره جغرافیا که مادرش برای او خریده بیرون می‌آید، آشنا می‌شود. پاتال آمده تا به جبران محبت وحید، آرزوهای او را برآورده کند. پاتال به شرط آن که وحید اجازه بدهد او به سرزمین اصلی‌اش بازگردد، می‌پذیرد آرزوهای ناممکن، اما کوچک او را محقق کند.

در ادامه به مدد نیروی شگفت‌انگیز پاتال آرزوهای وحید، خواهرش شیرین و دوستانش محسن و حمید برآورده می‌شود. وحید به جای پدر به اداره و پدر به جای او به مدرسه می‌رود! مادر هم دخترک کوچکی می‌شود و جای خودش را به شیرین می‌دهد. محسن اکنون هرچه بگوید بزرگ‌ترها اطاعت می‌کنند و برخلاف گذشته همه بزرگ‌ترها حمید را نه‌تنها از خوردن منع نمی‌کنند، بلکه مدام به او دستور می‌دهند که بیشتر بخورد! اما سرانجام همه بچه‌ها از وضع پیش آمده پشیمان می‌شوند و از پاتال درخواست می‌کنند که وضع را به روال گذشته برگرداند، در پایان هم پس از عادی‌شدن وضع و با موافقت وحید، پاتال غیب می‌شود.

این فیلم نوستالژیک که 25 سال از ساخته‌شدن آن می‌گذرد، از چهره‌هایی بهره می‌برد که مرور نام آنها خالی از لطف نیست. رضا کیانیان که آن موقع هنوز مثل امروز بازیگر شناخته‌شده‌ای نبود، فیلمنامه این فیلم را همراه با مهدی سجاده‌چی نوشته بود و تهیه‌کنندگی فیلم را هم دو نام آشنای سینمای کودک یعنی فرشته طائرپور و وحید نیکخواه آزاد به عهده داشتند. آهنگساز فیلم محمدرضا علیقلی، فیلمبردار آن هم عظیم جوان‌روح و طراح صحنه و لباس و عروسک‌ساز فیلم هم زنده‌یاد کامبیز صمیمی مفخم بودند، اما شاید جالب‌ترین نکته فیلم مربوط به تدوین آن است که از سوی فیلمساز فقید و سرشناس سینمای جنگ رسول ملاقلی‌پور انجام شده بود.

این فیلم که در زمان ساخت، با هزینه‌ای حدود هفت میلیون تومان تولید شد، با بلیت 15 تومانی به فروشی یازده میلیون تومانی دست یافت. «پاتال و آرزوهای کوچک» سال‌ها بعد و در تابستان سال 89 در سه سینمای تهران روی پرده رفت و باز هم با استقبال تماشاگران مواجه شد. بیشتر مخاطبان را هم بچه‌های دیروز و بزرگ‌ترهای امروز تشکیل می‌دادند که برای تجدید خاطره سراغ تماشای دوباره و حتی چندباره این فیلم رفتند.

در همان سال فرشته طائرپور یکی از تهیه‌کننده‌های فیلم از ساخت «پاتال 2» خبر داده بود و اظهارامیدواری کرده بود در صورت فراهم آمدن شرایط ساخت، قسمت دوم این فیلم خاطره‌انگیز را جلوی دوربین خواهد برد. با گذشت چند سال از طرح این موضوع، این مساله هنوز رنگ واقعیت به خود نگرفته است، ولی شاید با موفقیت «شهر موش‌ها2» که تابستان امسال اکران خواهد شد، تصمیم سازندگان «پاتال» هم برای تولید ادامه این فیلم جدی‌تر شود.

رضا کیانیان، منصوره شادمنش، احمد آقالو، فریبا جدیکار، احمدرضا اسعدی، حمیدرضا مرادی، علی آقایی، علیرضا رئیسی و شراره مدنی از بازیگران «پاتال و آرزوهای کوچک» هستند.

بجز این سه اثر سینمایی،دو فیلم دیگر هم بتازگی وارد شبکه نمایش خانگی شده‌اند که مشخصات و خلاصه داستان آنها را مرور می‌کنیم.

همیشه سینما

کارگردان: محمد خراط‌زاده، بازیگران: محسن افشانی، علی رام‌نورایی، نیما شاهرخ‌شاهی، امیر غفارمنش، شیما مرزی و کیانوش گرامی، خواننده: رضا یزدانی.

خلاصه داستان: کارگردان جوانی که قصد دارد اولین فیلمش را جلوی دوربین ببرد با دختر جوانی به نام گندم آشنا می‌شود.

مکث: نیما شاهرخ‌شاهی با گریم ثابت و راکورد چهره همیشگی خودش در این فیلم در نقش خودش ظاهر می‌شود!

کریستال

کارگردان: محسن محسنی‌نسب، بازیگران: دانیال عبادی، مهدی سلوکی، شهره قمر، بابک انصاری، پروانه صلابت و الناز بهمن‌زاده.

خلاصه داستان: صدرا، داریوش و علی که در زندان با هم دوست شده‌اند، پس از آزادی تصمیم می‌گیرند مشکلات زندگی‌شان را حل کنند!

مکث: وقتی در مجموعه «قهوه تلخ» مهران مدیری به نقش بلوتوث در دربار جهانگیرشاه دولو تحت تعقیب سربازان عثمانی قرار می‌گیرد که برای دستگیری او آمده‌اند، هویت اصلی‌اش را مخفی می‌کند و وقتی از او اسمش را می‌پرسند با صدایی ترسان و لرزان می‌گوید: محسن محسنی نسب!

علی رستگار/ گروه فرهنگ و هنر

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها