دانشیار حقوق بینالملل دانشگاه تهران در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
او بلافاصله بعد از کودتا راهی ایران شد و طی سخنانی، حمایت قاطع آمریکا را از شاه اعلام کرد. این دوستی البته دوسویه بود. چه این که شاه در جریان رقابتهای انتخابات ریاست جمهوری آمریکا در آبان 1347 از نیکسون حمایت مالی کرد. درست یک سال بعد از انتخابات آمریکا بود که شاه در 29 دی 1348 عازم سفر واشنگتن شد و نیکسون نیز از او استقبال گرمی به عمل آورد؛ سفری که برای هر دو سود خوبی داشت. در این سفر بود که برای اولین بار شاه پیشنهاد ارسال نفت در ازای دریافت سلاح را با کارگزاران آمریکا در میان گذاشت و این پیشنهاد مورد استقبال طرف مقابل قرار گرفت. از این رو، مابین سفر شاه به آمریکا و سفر مجدد نیکسون به تهران در نهم خرداد 1351، 220 میلیون دلار تجهیزات نظامی در اختیار شاه قرار گرفت. اواخر دهه 40، آمریکا گرفتار مصیبت ناکامی در جنگ ویتنام شده بود. جنگی که خود آغاز کرده بود و به واسطه پاسخ محکم ویتنامیها به نظامیان آمریکا در گرداب آن دست و پا میزد. دولت ایالات متحده درصدد چارهاندیشی برآمد و درنهایت نیکسون دکترین خود مبنی بر لزوم تسلیح دولتهای متحد آمریکا در مناطق بحرانی جهان، به جای حضور نظامیان آمریکا در این مناطق را در دوم مرداد 1348 اعلام کرد. این دکترین تشویق حکومتهای وابسته به آمریکا چون کرهجنوبی، ویتنام جنوبی، فیلیپین و ایران را برای خرید سلاح بیشتر در پی داشت.
سفر نیکسون در بهار سال 51 در شرایط خاصی صورت گرفت. انگلیسیها نیروهای خود را در پاییز 1350 از خلیج فارس خارج کردند و این منطقه با خلأ قدرت مواجه شد. شاه قصد داشت از این موقعیت استفاده کند و با تحکیم جایگاه خود در منطقه از همراهی آمریکا برای نیل به اهدافش استفاده کند. هدفی که البته از سوی نیکسون مورد استقبال واقع شد. از سوی دیگر، میان شوروی و بغداد نیز مناسبات نظامی خاصی برقرار شده بود. فروردین 1351 در پی انعقاد پیمان دوستی میان عراق و شوروی، سلاحهای روسی به بغداد روانه شد و شاه از این موضوع احساس خطر میکرد. بنابراین از چند بعد، سفر نیکسون با اهمیت تلقی میشد.
ریچارد نیکسون در روزهای 9 و 10 خرداد 1351 به تهران آمد. او در این سفر به شاه اطمینان داد که در صورت توافق میان قدرتهای بزرگ، مفاد آن هیچ گاه به ضرر ایران نخواهد بود. آنها بعد از مذاکرات، اعلامیه مشترکی را مبنی تقویت بنیه نظامی ایران صادر کردند. البته در داخل کشور هم نارضایتی به خاطر این سفر وجود داشت. منابع خبر داده بودند هنگام مذاکرت سه بمب در تهران منفجر شد. رونالد زیگلر سخنگوی کاخ سفید این بمبگذاریها را به فعالیتهای تروریستی گروهکها نسبت داد و ادعا کرد هیچ دلیلی نیست که هدف آنها رئیسجمهوری آمریکا بوده باشد، اما به عقیده روزنامه نیویورک تایمز «این اقدام از جانب جنبش تروریستهای شهری بوده که بشدت با سیاست خودگامگی شاه و دوستی او با اسرائیل و نیز سیاست وابستگی او به غرب مخالفند.»
سیاست فروش اسلحه به ایران همراه با ابراز شادمانی ریچارد نیکسون پیگیری شد. او از همکارانش خواست شرایط لازم را برای صدور آخرین تجهیزات پیشرفته نظامی به ایران فراهم کنند. فروش این حجم از تجهیزات نظامی ثروت کلانی برای آمریکا محسوب میشد. از این رو وزارت دفاع و وزارت امور خارجه آمریکا از روند نظارت بر فروش تسلیحات به تهران معاف شدند. با این وصف، همه بدنه اجرایی و نظامی دولت ایالات متحده با این حجم از مبادلات نگرانیهایی را مطرح کردند. پنتاگون خواهان آن شد که دولت از فروش F-14 و F-15و بمبهای هدایتشونده با لیزر خودداری کند، اما این هشدار مورد توجه نیکسون و کیسینجر قرار نگرفت.
به این ترتیب شاه امکان یافت برای خرید جتهای جنگنده F-14 تام کت که «در آن زمان پیچیدهترین و گرانترین جت جنگنده در دنیا بود» با کمپانی گرومن به توافق لازم دست یابد. به این ترتیب طی سالهای 1356ـ1351 شمسی/ 1977ـ1972 میلادی تجهیزات پیشرفته نظامی فراوانی از سوی شاه به کمپانیهای اسلحهسازی آمریکایی سفارش داده شد و میزان فروش اسلحه آمریکایی به شاه طی این فاصله زمانی به بیش از 16.2 میلیارد دلار بالغ شد و به تبع آن بودجه نظامی ایران که سال 1351 شمسی/ 1972 میلادی حدود 1.4 میلیارد دلار بود سال 1356شمسی/ 1977 میلادی به 9.4 میلیارد دلار رسید «یعنی افزایشی برابر 680 درصد.»
براساس آمارهای موجود در سال 1356 شمسی بودجه نظامی ایران «برابر 40 درصد بودجه کل کشور بود». روند خرید سیلآسای اسلحه فقط زمانی شدت قابل توجهی گرفت که سال 1352 شمسی/ 1973 قیمت نفت به حدود چهاربرابر افزایش یافت و به دنبال آن عایدات نفتی ایران نیز از 4 میلیارد دلار در سال به رقم 20 میلیارد دلار افزون شد. در واقع «هم نیکسون و هم کیسینجر دادن اختیارات تام نظامی را به شاه نهایتا به عنوان نیاز آمریکا به داشتن یک نیروی محلی قدرتمند که بتواند از منافع آمریکا در خلیج فارس حمایت به عمل آورد توجیه میکردند» و به عبارت دیگر «هر دو منافع ایران و آمریکا را هممرز و قرین یکدیگر میدیدند» در این میان هنری کیسینجر معتقد بود «شاه از نادرترین رهبران و یک متحد قطعی و بیچون و چرا و کسی است که درک او از دنیا نقطهنظرهای ما را تقویت میکند». به این ترتیب شاه مشتاقانه لیست بلندبالایی از تجهیزات نظامی آمریکایی را سفارش داد و علاوه بر سفارش خرید هواپیماهای F-14 درصدد برآمد جتهای پیشرفتهتر F-16 و F-18 را نیز به کمپانیهای سازنده در آمریکا سفارش دهد. این طرح «جزئی از برنامه بازرگانی 50 میلیارد دلاری بود که باید بین سالهای 1359ـ1354 شمسی/ 1980ـ 1975 میلادی بین دو کشور انجام پذیرد». در این میان هنری کیسینجر تصریح میکرد دولت آمریکا برای برآورده ساختن نیازهای تسلیحاتی شاه آمادگی لازم را دارد و به منتقدان هشدار میداد «شاه مشتری خوشپرداخت و معتبری است». هر چند طی سالهای 1357ـ1351 شاه موفق شد مقادیر معتنابهی از تجهیزات پیشرفته نظامی مورد تقاضا و ازجمله 80 فروند هواپیمای تام کت F-14 را از آمریکا دریافت کند، اما توفان انقلاب برای تداوم خریدهای باز هم بیشتر نظامی ـ تسلیحاتی مجال لازم را به او نداد.
ندا حقطلب / جام جم
دانشیار حقوق بینالملل دانشگاه تهران در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
یک پژوهشگر روابط بینالملل در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح کرد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد