آنچه طراحان این دیدار ادعا دارند آن است که این دیدار در چارچوب امور دینی میباشد و جنبه سیاسی ندارد.
برخی اسقفها نظیر الراعی، اسقف مارونیهای لبنان نیز ادعا کردهاند که شرایط تغییر کرده و براساس شرایط جدید این سفر را انجام میدهند، این توجیهات در حالی صورت میگیرد که یک پرسش اساسی مطرح است و آن اینکه چه شرایطی تغییر کرده و چه زمینههایی ایجاد شده که پاپ، رهبر کاتولیکهای جهان و برخی اسقفهای عربی به سرزمینهای اشغالی میروند؟ آیا کشتار مسلمانان و مسیحیان از سوی صهیونیستها پایان یافته است؟ آیا تخریب مساجد و کلیساها انجام نمیشود؟ آیا صهیونیستها نابودسازی آثار اسلامی و مسیحی قدس شریف و مسجدالاقصی را پایان دادهاند؟ آیا اراضی اشغالی نظیر مزارع شبعای لبنان آزاد شده است؟ آیا جایگاه منفی صهیونیستها در جهان تغییر کرده و ملتها به دنبال روابط با این رژیم هستند؟
پاسخ به این پرسشها یک اصل را آشکار میسازد و آن اینکه شرایط هیچ تغییری نکرده است و همچون گذشته صهیونیستها به اشغالگری و نابودسازی اسلام و مسیحیت و حتی یهودیان ادامه میدهند.
با این شرایط میتوان گفت که دعوت از پاپ و اسقفها جنبه سیاسی دارد و صهیونیستها در ورای آن اهداف خاصی را پیگیری میکنند.
نخست آنکه صهیونیستها به دنبال تثبیت اشغالگری خود در کرانه باختری و قدس هستند. آنها در طول سالهای اخیر بخشهای عمدهای از ساختار مسیحی و اسلامی قدس و بویژه مسجدالاقصی را تخریب کرده و به مکانهای صهیونیستی مبدل کردهاند.
رویکردی که خشم مسلمانان و مسیحیان جهان را به همراه داشته است، سفر پاپ و اسقفها به اراضی اشغالی و دیدار آنها از این مکانها، تثبیتکننده عملکرد و اشغالگری صهیونیستهاست.
نکته مهم آنکه آنها مهمانان رژیم صهیونیستی بودند، بنابراین دیدار آنها از قدس یعنی مشروعیت دادن به سلطه این رژیم به این مکان مقدس.
به عبارتی صهیونیستها برآنند تا بعد دیگری از اشغال قدس را اجرایی سازند، چنانکه پیش از این با طرح انتقال سفارتخانههای کشورها و نیز برگزاری دیدارهای رسمی با مقامات کشورها در قدس طرح تثبیت پایتختی قدس برای این رژیم را اجرایی میسازند.
دوم آنکه صهیونیستها با چالشی به نام اعتراضهای ساکنان اراضی اشغالی و حتی اراضی 1948 و تلآویو به شرایط اجتماعی و اقتصادی مواجه هستند به گونهای که بسیاری از جمله مسیحیان در حال کوچ از اراضی اشغالی هستند.
افزایش جمعیت در برابر فلسطینیها و نیز تحمیل قوانین صهیونیستی به مسیحیان نظیر قانون خدمت سربازی اعراب مسیحی از جمله اهداف صهیونیستهاست که به دلیل مقاومت مسیحیان در انجام آنها ناتوان بودهاند.
سفر پاپ و اسقفها میتواند اقدامی سیاسی برای اطمینان دادن به مسیحیان ساکن اراضی اشغالی برای ادامه سکونت در این اراضی و نیز پذیرش قوانین صهیونیستی از جمله همراهی با صهیونیستها علیه مسلمانان باشد.
سوم آنکه نتانیاهو، نخستوزیر صهیونیستها به دلیل چالشهای داخلی و ناکامیهای خارجی تحت فشار شدیدی از سوی جریانهای سیاسی قرار دارد به گونهای که حتی برخی در ائتلاف وی ـ نظیر لیونی وزیر دادگستری صهیونیستها ـ به دنبال سرنگونی او هستند.
نمایش دیپلماسی موفق از جمله باجگیری نظامی و سیاسی از آمریکا و اروپا، توسعه روابط با کشورهای فراپیرامونی از جمله در آسیای مرکزی و قفقاز و آمریکای لاتین و در نهایت سفر پاپ و اسقفها به سرزمینهای اشغالی از حربههای نتانیاهو برای نمایش چهرهای قدرتمند از خویش در برابر رقباست.
ماهیت سیاسی و غیردینی سفر اسقفها زمانی آشکار میشود که آنها در طول سالها محاصره غزه، سفری به این منطقه نداشته و در برابر درد و رنج ساکنان 1.5 میلیون ساکن این منطقه سکوت کردهاند.
هماکنون صهیونیستها با چالشی بزرگ به نام وحدت مسیحیان و مسلمانان در مقابله با این رژیم مواجه شدهاند، چنانکه مردم بسیاری از کشورهای اروپایی و آمریکا که اکثریت آنها مسیحیان هستند به تحریم این رژیم پرداخته و بر حمایت از فلسطین تاکید دارند.
موضوعی که نمود آن را در برگزاری تظاهرات گسترده علیه بسیاری از کشورهای اروپایی در سالروز اشغال فلسطین (روز نکبت) در حمایت از فلسطین میتوان مشاهده کرد.
صهیونیستها از یک سو برآنند تا چهره خود را در میان مسیحیان جهان ترمیم نمایند و از سوی دیگر از پیوند مسلمانان و مسیحیان جلوگیری کنند.
سفر اسقفها و پاپ به اراضی اشغالی در چارچوب هر دو سیاست است. این سفر از یکسو نوعی مشروعیت دادن به صهیونیستها و اطمینان دادن به مسیحیان جهان درباره ماهیت انسان دوستانه این رژیم! است و از سوی دیگر زمینهساز شکاف میان مسلمانان و مسیحیان میشود.
شکافی که نتیجه آن درگیری خونین میان مسلمانان و مسیحیان در قالب تکرار جنگهای صلیبی و غفلت جهان از جنایات صهیونیستها علیه اسلام و مسیحیت است.
با توجه به این شرایط میتوان گفت که سفر پاپ به اراضی اشغالی نه تنها در چارچوب امور دینی و اقدامات بشردوستانه برای برقراری صلح و ثبات در جهان به شمار نمیآید، بلکه اقدامی کاملا سیاسی از سوی صهیونیستها برای رسیدن به اهداف اشغالگرانه و بویژه ایجاد تقابل میان مسلمانان و مسیحیان جهان است.
صهیونیستها با این سفر به دنبال ایجاد فتنهای جدید در عرصه جهانی هستند در حالی که در ظاهر ادعای رویکرد مذهبی و انسانی را برای این سفر مطرح میکنند.
آنها اسقفهای کشورها و پاپ را فریب داده تا از آنها برای رسیدن به اهداف اشغالگرایانه و ضدبشری بهره گیرند که پیامدهای منفی آن را در تحولات فلسطینی، منطقه و حتی عرصه جهانی میتوان مشاهده کرد.
قاسم غفوری - جامجم
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
عضو دفتر حفظ و نشر آثار رهبر انقلاب در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح کرد
جامجم» در گفت وگو با دکترسید محمد مرندی،مهمترین چالشهای پیشرو در دستیابی تهران و واشنگتن به توافق را بررسی کرد
سیدعبدالله صفیالدین، نماینده حزبالله در ایران: