آنچه پس از مذاکرات مشهود است بازی رسانهای غرب است که به عنوان پیش قراولان دولتمردان غرب به دنبال فضاسازی در باب مذاکرات و به زعم آنها ریشه یابی به نتیجه نرسیدن مذاکرات و پیامدهای آن پرداختهاند.
رسانههایی مانند واشنگتن پست، رویترز و... که ایفای نقششان به عنوان ابزار غرب برای تحریک و جهت دهی به افکار عمومی بر کسی پوشیده نیست، در پردازشهای رسانهای خود ریشه عدم به نتیجه رسیدن مذاکرات را چند صدایی در ایران و به زعم آنها عدم جدی بودن ایران در روند مذاکرات عنوان کردهاند. آنها چنان ادعا کردهاند که ایران به دلیل فشارهای داخلی از پذیرش طرحهای غرب خودداری کرده که نتیجه آن ناکامی مذاکرات بوده است.
در باب پیامدهای ناکامی مذاکرات نیز آنها ادعا کردهاند که این ناکامی بر اقتصاد ایران و حتی اجرای وعدههای انتخاباتی دکتر حسن روحانی رئیس جمهوری اسلامی ایران تاثیر منفی دارد. در بازی رسانهای غرب تلاش شده تا فضای داخلی کشور را به موافق و مخالف مذاکرات تقسیم و چنان ادعا نمایند که ناکامی تیم هستهای در مذاکرات وین برابر با تقویت موقعیت مخالفان مذاکرات خواهد بود.
این بازی رسانهای در حالی صورت میگیرد که در باب ریشه ناکامی مذاکرات چند نکته قابل توجه است. نخست آنکه تیم هستهای نه به دلیل فشارهای منتقدان مذاکره بلکه صرفا در چارچوب حفظ حقوق ملت ایران با طرحها و خواستههای غرب مخالفت کردهاند چرا که چنانکه حتی مقامات گروه 1+5 از جمله مایکل مان سخنگوی اشتون عنوان کرده ، مطالبه غرب در مذاکرات حذف دستاوردهای هستهای نظیر آب سنگین اراک ، فوردو، حق غنی سازی، حق پژوهشهای علمی و تحقیقاتی، حذف توان دفاعی و موشکی ایران و... بوده است.
تیم هستهای بر اساس تعهد خود به ملت ایران در برابر این زیاده خواهیها ایستادگی کرده لذا ادعای محافل رسانهای غرب مبنی بر تاثیر فشارهای داخلی و نیز چند صدایی در ایران بر به نتیجه نرسیدن مذاکرات ادعایی واهی و فریبکارانه است که برای اهمیت زدایی از مقاومت ملت ایران و تیم هستهای در حفظ حقوق هستهای صورت گرفته است.
در باب پیامدهای عدم توافق،هم دولتمردان و هم ملت ایران تاکید دارند که به نتیجه نرسیدن مذاکرات پایان راه نیست و عدم توافق تاثیری بر اراده ملت ایران در ادامه راه دست یابی به حقوق صلح آمیز هستهای ندارد. در همین حال ایران در کنار رویکرد تعاملی با جهان بر اصل اقتصاد مقاومتی با تکیه بر مؤلفهها و داشتههای داخلی تاکید دارد لذا عدم توافق نمیتواند نقش چندانی بر اقتصاد کشور داشته باشد چنانکه غرب از ابتدای انقلاب اسلامی، ملت ایران را تحت تحریم و حتی 8 سال جنگ تحمیلی قرار داده که با ایستادگی ملت ایران همواره ناکام مانده است.
نکته مهم آنکه خود رسانههای غربی بارها اعتراف کردهاند که اروپا به دلیل بحران اقتصادی و چالشهای متعدد در حوزه انرژی نیازمند تعامل با ایران است. سفرهای مکرر مقامات اروپایی به ایران و نیز گزارشهای متعدد رسانههای اروپایی مبنی بر لحظه شماری شرکتهای اروپایی برای ورود به بازار ایران خود سندی بر این امر میباشد.
نکته قابل توجه آنکه جهانیان اذعان دارند ایران دست برتر منطقه را دارد و غرب برای رفع چالشهای خود در منطقه گزینهای جز رویکرد به ایران ندارد که نمود آن را در سوریه می توان دید.
بر این اساس می توان گفت که ادعاهای محافل رسانهای غرب مبنی بر مقصر جلوه دادن ایران به عنوان عامل ناکامی مذاکرات و نیز تأثیرات شدید ناکامی مذاکرات بر ایران، صرفاً ادعاهای تبلیغاتی برای پنهان سازی حقایقی است که آشکار شدن آنها هزینههای بسیاری برای غرب به همراه دارد. ایستادگی تیم هستهای و ملت ایران در برابر زیاده خواهی غرب و نیز نیاز غرب به تعامل با ایران حقایقی است که غرب به دنبال پنهان سازی آن است و در این راه سیاست فرافکنی رسانهای را در اولویت قرار داده است.
قاسم غفوری-جام جم آنلاین
دانشیار حقوق بینالملل دانشگاه تهران در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
یک پژوهشگر روابط بینالملل در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح کرد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد