لطفی که از سراچه آفاق بگذرد...

این روزها همه جا صحبت از کتاب و کتابخوانی است و به‌لطف برپایی نمایشگاه، بازار گشت و گذار فرهنگی حسابی گرم شده است.
کد خبر: ۶۶۹۵۴۶
لطفی که از سراچه آفاق بگذرد...

در این هوای اردیبهشتی خواندن غزل آن هم از دیوان امام راحل (ره) لطف دو چندانی دارد، آن هم این غزل که مطلع (آغاز) و مقطع (پایان) قریب و غریبی دارد:

من خواستار جام می ‌از دست دلبرم

این راز با که گویم و این غم کجا برم؟

...

پیرم، ولی به گوشه چشمی جوان شوم

لطفی، که از سراچه آفاق بگذرم

پنجشنبه شب داشتم دیوانی از اشعار امام را که بتازگی هدیه گرفته‌ام و نسخه‌ای انصافا نفیس هم محسوب می‌شود، می‌خواندم که رسیدم به این غزل و آن را چندبار مرور کردم و این بیت پایانی که بسیاری از ما آن را شنیده‌ایم و عجیب لطفی دارد خواندنش.

شب گذشت و سپیده آدینه از راه رسید، سپیده‌ای که با خبر خاموشی یکی از بزرگان موسیقی همراه بود؛ محمدرضا لطفی کسی که بی‌تردید باید او را «قافله سالار» تار ایران نام نهاد آخرین زخمه را بر زندگی زد و برای همیشه مضرابش آرام گرفت و دیگر کسی «چهره به چهره» «نوا»ی «راست پنجگاهی» اینچنین جاودانه را از او نخواهد شنید.

وقتی خبر «پرواز عشق» محمدرضا لطفی را با پیامک یکی از دوستان متوجه شدم، ناخودآگاه به سمت کتابخانه رفتم دوباره دیوان امام را برداشتم و آن بیت پایانی و این مصراع را مرور کردم:

لطفی، که از سراچه آفاق بگذرم...

عبور از این سراچه و رسیدن به سپیده بی‌تردید اتفاقی است که برای همه ما ناگزیر خواهد بود، همان‌طور که لطفی در شصت و هشت سالگی از سراچه آفاق گذشت و حالا ما می‌مانیم و یادگارهایش که سرشار از خاطرات شیرین و گاه غمگین‌اند، خاطراتی از ابوعطا و بیات ترک تا شور و دشتی.

بامداد محمدی - جام‌جم

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۲
بهروز
Iran, Islamic Republic of
۱۰:۴۷ - ۱۳۹۳/۰۲/۱۳
۰
۰
این استاتید تا زنده هستند آنگونه كه باید و شاید از آنها تجلیل نمی گردد و حتی اجازه برگزاری كنسرت را ندارند تازه وقتی میمیرند كمبودشان احساس میگردد ، چرا از برگزاری كنسرت توسط استاد شجریان خبری نیست و به فراموشی سپرده شده !؟
نیما
Iran, Islamic Republic of
۱۷:۰۲ - ۱۳۹۳/۰۲/۱۴
۰
۰
الان همگی دوستار و از علاقه مندان استاد لطفی شده اند در حالیكه هیچ یك حتی اندازه سر سوزنی برای موسیقی اصیل هم ارزش قائل نیستند .... . كجان مسئولینی كه پاسخگوی بی احترامی های پی در پی به موسیقی و اهالی هنر اند ؟! كجان كه دردو دل موسیقی و هنرمندان این عرصه را گوش دهند ؟! كجان كه پاسخگو باشند چرا ساز نشان داده نمی شود ؟! آیا باید بزرگانی كه تا زنده اند باید قدرشان را دانست كاری نداشته باشیم و بگزاریم تا مرگ آنها را جدا كرد شروع به تعریفو تمجیدو از خوبیها گفتن كنیم؟! این رویه تا كی ؟! و هزاران سوال از این قبیل .....؟! و پاسخ من اینكه (تنها مرده است كه هیچ خطری ندارد....!!!!)

نیازمندی ها