در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
مهمترین ویژگی این آثار علاوه بر نکات مهم آموزشی که در قالب بخشهایی نمایشی و مفرح، اما اثرگذار به مخاطبان منتقل میشد حضور بازیگرانی بود که رفته رفته و در گذر زمان به بهترین چهرههای عرصه هنرهای نمایشی کشور تبدیل شدند.
اکبر عبدی، حمید جبلی، فردوس کاویانی، رضا ژیان، آتیلا پسیانی، فاطمه نقوی، حسین پناهی، محمود جعفری، اکبر رحمتی و مرتضی ضرابی طی سالها و با حضورهای مختلف و دوستداشتنی در فیلم و سریالهای گوناگون نام و نشانی برای خود دست و پا کردند و حضور هر کدام از آنها برای هر اثر نمایشی وزنهای محسوب میشد.
یکی دیگر از بازیگران آن مجموعهها که نقش معروف آقاشیره را بازی میکرد، جوانی به نام رضا رویگری بود که البته پیش از آن و در کنار فعالیت در عرصه بازیگری، کار شاخص و ماندگاری در زمینه خوانندگی انجام داده بود و از این نظر شاید شهرتی بیشتر از دیگر بازیگران این دو مجموعه در آن زمان داشت.
سرود «ایران ایران» در زمستان سال 57 به یکی از آهنگهای معروف و انقلابی کشور در آن مقطع حساس و نفسگیر تبدیل و باعث شد مردم در روزهای حکومت نظامی برای خرید نوارکاست این قطعه که طبیعتا آن زمان ممنوع به حساب میآمد، جلوی مراکز پنهانی خرید صف بکشند.
خود رویگری در گفتوگویی گفته است: در آن زمان مشغول تمرین در نمایش «سهراب و عصر سنجاقک» به کارگردانی بیژن مفید بودم که فریدون خشنود، آهنگساز خواندن این سرود را به من پیشنهاد کرد، اما من با استدلال اینکه حرفه من خوانندگی نیست ابتدا از انجام آن طفره رفتم ولی اصرار خشنود مرا به انجام این کار مجاب کرد و سرانجام ما از یک صبح تا شب این سرود را ضبط کردیم.
این سرود پس از ساخت شهرت فراوانی پیدا کرد و بارها توسط مردم انقلابی ایران شنیده شد و توسط آنها در تظاهرات و تجمعهای مختلف به شکل زمزمه و فریاد بازتاب داده میشد اما بجز دوستان و اطرافیان رویگری تا چند سال بعد خیلیها از اینکه این سرود مشهور را یک بازیگر خوانده، اطلاع نداشتند. تا اینکه با بازی رویگری در فیلم و سریالهای مختلف اسم این بازیگر سر زبانها افتاد و بتدریج تقریبا همه متوجه شدند خواننده سرود ایران ایران رضا رویگری است.
رویگری باتوجه به چهره جذاب و صدای رسا و اندامی متناسب جزو جوان اولهای دهه 60 و 70 سینمای ایران شد و در فیلمهای مختلفی به ایفای نقش پرداخت. توانمندی این بازیگر باعث شده بود نقشآفرینی او به یک قالب و فیلم خاص محدود نشود و رویگری را در نقشها و آثار متفاوتی ببینیم، از حضور در نقشهایی اکشن و جدی در «کانیمانگا» تا نقشهایی کمدی در «اجاره نشین ها».
این بازیگر تا مدتها این رویه را ادامه داد و گرچه در پارهای مواقع نیز به سبب بازی در نقشها و فیلمهایی نهچندان برجسته، خیلی توسط منتقدان یا داوران جشنوارهها قدر نمیدید، اما از جایگاه نامی و اعتباری خوبی نزد مردم و عامه تماشاگران برخوردار بود و تماشاگران همواره از او با احترام نام میبردند. دهه 80 اما چرخشی اساسی در بازیگری رویگری ایجاد شد و او با بازی درخشان در شاهنقش شاپوری در فیلم «بوتیک» حمید نعمتاله نظر تماشاگران را به خود جلب کرد. حضور او در نقشی کوتاه و مکمل به قدری قدرتمندانه بود که حتی الان و با وجود سپری شدن چند سال از ساخت فیلم فراموش نشدنی است.
به نظر میرسد او در دوران جدید بازیگریاش خیلی سریع به اوجی دست یافت که دیگر خودش هم قادر به تکرار آن نیست. شمایل جدید رویگری به نوعی باعث محدودیت او در نقشآفرینی شده و قدرت مانور بیشتری به او نمیدهد. شاید به خاطر همین ظاهر ثابت و تیپیکال است که نقشهای متفاوتش مثلا در فیلم «گناهکاران» و مجموعه شبکه نمایش خانگی «شاهگوش» شبیه هم به نظر میرسد. هرچند در همین سالها او هراز گاهی از قالب کلیشهای اش خارج میشود و در آثاری چون «مختارنامه» بازی میکند، اما گویا نیاز است برای فاصله گرفتن از نقشهای تکراری به تغییر ظاهر و انتخابهایی هوشمندانهتر دست بزند، چرا که او بازیگر بسیار توانایی است و این مساله را بارها ثابت کرده است. هنر، استعداد و توانمندیهای رویگری البته تنها محدود به بازیگری نمیشود و جدا از خوانندگی که ذکر آن رفت، ید طولایی هم در عرصه نقاشی دارد و در سالهای اخیر نمایشگاههایی را در ایران و آمریکا برپا کرده است.
بازتابهای موفق اجرای سرود «ایران ایران» هم به قدری بود که رویگری در ادامه و در کنار بازیگری و نقاشی خوانندگی را هم جدی بگیرد که حاصل این جدی گرفتن سه آلبوم موسیقی «از عشق گفتن»، «غوغا» و «کازابلانکا» است. هرچند درباره خوانندگی او هم گاهی زمزمههای مخالفی میان دوستداران موسیقی به گوش میرسد. بخصوص و اتفاقا درباره ترانه کازابلانکا، سروده یغما گلرویی که صدای اعتراض نرم و ملایم برخی طرفداران سینما و آن فیلم مشهور تاریخ سینما را هم در پی داشته و آنها معتقدند این اثر چندان نتوانسته ادای دین مناسبی به آن اثر ماندگار سینمای جهان داشته باشد.
رویگری هنرمندی است که در همه سالهای فعالیتش بدون حاشیه کار کرده، اما در مهر سال 90 ویدئویی از او انتشار یافت که کمی حاشیهساز شد. او در اثر منتشرشده به خاطر بازی در بخشی از نقشآفرینیهایش از مردم عذرخواهی کرده بود که خیلیها گمان میکردند اشاره او به حضورش در «اخراجیها 3» باشد، اما رویگری بعدا طی مصاحبهای چنین مسالهای را تکذیب کرد.
شبکه نمایش این هفته هرشب ساعت 21 یکی از فیلمهای رضا رویگری را مرور کرده که تا روز جمعه ادامه خواهد داشت. خواب برفی (رضا کرمیار)، خوش خیال (مهران تاییدی)، خانه خلوت (مهدی صباغزاده)، وسوسه (جمشید حیدری)، دیدار در استانبول (افشین شرکت)، کانیمانگا (سیفالله داد) و آلما (اکبر صادقی) هفت فیلمی هستند که به نوعی سالهای مختلف بازیگری و کارنامه پربار این بازیگر دوستداشتنی را پوشش میدهد.
مرور فیلمهای رضا رویگری در شبکه نمایش نشان از جایگاه مهم این بازیگر دارد، پس انتظار زیادی نیست که این هنرمند همچون گذشته قدر این محبوبیت و اعتبار را بداند و از این پس برای افزودن به نقشهای خاطرهانگیز دیگر قدمهای جدیتری بردارد.
علی رستگار / گروه فرهنگ و هنر
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
اکبرپور: آزادی استقلال را به جمع ۸ تیم نهایی نخبگان میبرد
در گفتوگوی اختصاصی «جام جم» با رئیس کانون سردفتران و دفتریاران قوه قضاییه عنوان شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
گفتوگوی بیپرده با محمد سیانکی گزارشگر و مربی فوتبال پایه