این خیرخواهی ریشه در اعتقادات گذشته ایرانیان نیز داشت. در ایرانباستان اعتقادی نظیر کردار نیک، پندارنیک و گفتار نیک مسیر را برای کمک به محرومان و مستمندان مشخص میکرد. در اندرزنامه و آثار اخلاقی گذشتگان ما مطالب فراوانی آکنده از توصیه و رهنمودهای اخلاقی و پیشدستی در امور خیریه وجود دارد. در شهرهای بینالنهرین که حکومت نیمه مذهبی و نیمه اشرافی داشتند، یکی از مسئولیتهای حکومت این بوده است که نوعی سیستم تأمین اجتماعی به عنوان حق مسلم مردم برقرار کند.
توجه به حقوق اجتماعی انسانها و ایجاد سیستم حداقلی معیشت برای تأمین اجتماعی مردم، تفکری عادلانه درارائه خدمات اجتماعی بوده است. با ظهور آیین اسلام و نفوذ گسترده آن در ایران اعتقاد بشردوستانه ملحم از کلام خدا و سنت پیامبر بزرگوار اسلام(ص) در رواج یافت. هر چند خلفای بنیامیه و بنیعباس با به کار گماردن حکام ناباب و عدم رعایت شعائر اسلامی به وسیله خود و کارگزاران در سستی ایمان مردم نقش بسزایی داشتند ولی علاقه و عشق به خاندان معصومین، همواره مردم را در حمایت از مستمندان و محرومین جامعه یاری میداد. در سال 1341 وقفنامهای به نام جامع الخیرات انتشارات یافت. واقف این وقفنامه، سیدرکنالدین محقق از بزرگان یزد بوده است.
او در این وقفنامه چگونگی رسیدگی و کمکهای اساسی به امور بیماران و مستمندان و محرومان را ذکر کرده است و در اصل اولین منبعی است که میتوان در مورد مددکاری و امور خیریه با برنامه، از آن یاد کرد. در سال 1278 اولین قانون بلدیه کشور به تصویب رسید که به موجب آن نگهداری از کودکان سر راهی به عهده شهرداریها گذاشته شد و بر اساس آن بتدریج سازمان تربیتی سابق شهر تهران شکل گرفت. در برخی از کتابها سرآغاز خدمات اجتماعی به مفهوم خاص آن در ایران از زمان قاجار و در عصر سلطنت ناصرالدین شاه پس از سفر به اروپا و دریافت ایدههایی میدانند که در همین زمان فکر ایجاد پرورشگاه مطرح و با ارائه طرحی توسط نمایندگان تجار تهران به مجلس اول شورای ملی به نتیجه عملی رسید.
به نظر میرسد که هسته اولیه جمعیت خیریه در چهاردهم دی ماه 1319 بوجود آمده است. با استعفای رضاشاه ازسلطنت، ایران توسط قوای متفقین اشغال و شهرهای ایران به دست سربازان آمریکایی و انگلیسی افتاد. اولین تأثیری که حضور این سربازان بر اوضاع ایران و بویژه تهران -که بیشترین تعداد سربازان متفقین را در خود جای داده بود - نهاد، تورم اقتصادی و افزایش قیمت اجناس بود. دلیل این گرانی هم به قوه خرید بالای قوای متفق باز میگشت که قدرت خرید همه نوع کالایی را داشتند و در نتیجه با هرج و مرج ناشی از استعفای شاه و روی کارآمدن فرزند جوانش که به اوضاع سیاست تسلطی نداشت و در نتیجه درگرماگرم اشغال ایران عملا فاقد وجاهت لازم بود، عدهای سودجو و محتکر از این شرایط سوءاستفاده و مردم را درتنگنای گرانی و قیمتهای سرسام آوری گرفتار کردند.
این مسأله با دزدی و بیکاریهای روز افزون توأم شد و سرمای زمستان و گرسنگی و ناتوانی مردم در تامین مایحتاج اولیه شان، با شیوع بیماریهایی نظیرتیفوس و با آغاز فصل گرما، حصبه و اسهال دست به دست هم داد و مردم و دولت را در بدترین شرایط قرار داد. فقر غذائی به کاهش ایمنی بدنی افراد و بروز بیماریهایی چون سل انجامید که به دلیل عدم گنجایش بیمارستانها در پاسخگویی به بیماران، فقرا و بیماران را آواره خیابانها کرد و تصاویر دلخراشی از گرسنگی و بیماری مردم را موجب شد. در همین اثنا، لهستانیهای آواره جنگ بالغ بر حدود 200 هزار نفر نیز بر خیل بیکاران و بیپناهان ایران افزود که علاوه بر مصرف مقدار زیادی از مایحتاج اصلی مردم، باعث انتشارشپش و بیماری تیفوس شد. در این اوضاع بحرانی، ایجاد مراکز و بنگاههای خیریه و تاسیس بیمارستانهای عمومی و تخصصی، پرورشگاه، نوانخانه و تیمارستان که در رفع معضلات جامعه بسیار ضروری بودند میتوانست مفید باشد که با همت عدهای از توانگران و خیرخواهان، همچنین توسط دولت، سلسله موسسات خیریه تازهای ایجاد گردید. ضمن این که برخی از انجمنها و موسسات خیریه قدیمی که در حال رکود بودند، دوباره فعال شدند.
ایجاد و گسترش موسسات خیریه به عنوان یکی از نمودهای تحول اجتماعی پس از مشروطه ومبتنی بر قوانین اساسی جامعه در زمره تحولات مهمی به شمار میآید.
شهاب سلیمی
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد